تاریخ سند: 10 فروردین 1343
موضوع: اظهارات یویچ ریژوف
متن سند:
شماره: 114 /322 تاریخ: 10 /1 /43
موضوع: اظهارات یویچ ریژوف
روز گذشته دمیترى آلکس بویچ ریژوف دبیر سوم سفارت شوروى در تهران ضمن صحبت خصوصى مىگفت دولت اتحاد جماهیر شوروى خیلى تمایل دارد که اعلیحضرت همایون شاهنشاه مسافرتى به شوروى بنمایند و لیکن جریان مسافرت شاهنشاه به آمریکا که قرار است در خرداد ماه آینده عملى شود و بهیچوجه جزو برنامه معظمله نبوده این توهم را بوجود آورده که ممکن است اعلیحضرت به شوروى مسافرت ننمایند. ریژوف درباره دولت آقاى منصور1 مىگفت که دولت اتحاد جماهیر شوروى به این امر راضى است که روابط دولتین ایران و شوروى مانند رابطه زمان حکومت قبلى (حکومت آقاى علم) باقى بماند.
در پرونده روابط ایران و شوروى بایگانى شود
10 /1/
بخش 322
مفاد اعلامیه مورد تایید است سیدى 12 /1
توضیحات سند:
1ـ حسنعلى منصور فرزند رجبعلى در سال 1302 ه ش در تهران متولد شد. پدرش دو بار در سالهاى 1319 و 1329 ه ش به نخستوزیرى ایران رسیده بود. حسنعلى منصور در سال 1321 از دبیرستان فیروز بهرام، دیپلم گرفت و در سال 1324 از دانشکده حقوق در رشته سیاسى لیسانس خود را دریافت کرد. در همان سال به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و چندى در تهران و مدتى در اروپا به امور جزئى در وزارت خارجه اشتغال داشت.
در سال 1334 حسین علاء نخستوزیر وقت، او را به ریاست دفتر خود برگزید. در سال 1338 ابتدا به وزارت کار و بعد به وزارت بازرگانى رسید و تا پایان دولت منوچهر اقبال در این سمت فعالیت داشت. در دولت شریفامامى عنوان دبیرکلى شوراى اقتصاد را براى خود حفظ کرد و سمت وى نیز در دولت، معاونت نخستوزیر بود. در دولت امینى از کار برکنار شد و پس از به قدرت رسیدن علم به جاى دکتر مشرف نفیسى به ریاست شرکت سهامى بیمه ایران انتخاب گردید.
در سال 1344 منصور از شاه اجازه گرفت به جاى حزب ملیون که به علت ضبط و خطاهاى دکتر اقبال و دوستانش رو به زوال بود، حزبى سیاسى تشکیل دهد. شاه با تشکیل چنین حزبى به نام حزب ایران نوین موافقت کرد و در مجلس فراکسیونى به همین نام تشکیل شد و قریب 175 نماینده به عضویت آن درآمدند. هویدا قائممقام دبیرکل و رهبرى حزب با خود منصور بود. حسنعلى منصور در روز اول بهمن 1343 هنگامى که براى تقدیم لایحهاى درباره قرارداد جدید نفت با یک شرکت آمریکایى به مجلس مىرفت، در مقابل درب مجلس، به هنگام پیاده شدن از اتومبیل توسط محمد بخارایى از اعضاى جمعیت فدائیان اسلام، مورد اصابت سه گلوله قرار گرفته و پس از 5 روز درگذشت.
ر. ک: دولتهاى ایران، انتشارات معاونت خدمات مدیریت و اطلاعرسانى ریاست جمهورى، ص 311
منبع:
کتاب
چپ در ایران - روابط ایران و شوروی صفحه 81