تاریخ سند: 25 مرداد 1357
سری حوادث و وقایع شهرهای اراک و خمین ـ استان مرکزی
متن سند:
1ـ ساعت 2300 روز 23 /5 /37 یکی از اتاقهای سازمان زنان اراک، توسط افراد ناشناسی به آتش کشیده شده که با حضور مأمورین آتشنشانی و پلیس خاموش گردیده است.
در این حادثه دو دستگاه ماشین تحریر و تعدادی میز و صندلی و دفاتر مربوط به حسابداری سازمان زنان طعمه حریق شده است.
میزان خسارت وارده حدود 80 هزار ریال برآورد گردیده است.
3ـ حدود ساعت 0200 روز 25 /5 /37 افراد ناشناسی یک عدد بطری محتوی مواد آتشزا را بداخل منزل یکی از درجهداران شهربانی (متصدی بیسیم شهربانی خمین) پرتاب کردهاند که این بطری عمل ننموده است.
3ـ ساعت 0230 روز 25 /5 /37 یک دستگاه اتومبیل متعلق به یکی دیگر از درجهداران شهربانی خمین که در مقابل منزلش در این شهر پارک بوده، توسط افراد ناشناس به آتش کشیده شده است.
در اثر آتشسوزی چرخها و قسمتی از سیمکشی داخل اتومبیل موتور و رنگ و بدنه اتومبیل سوخته است.
4ـ بین ساعت 0200 الی 0230 روز 25 /5 /37، یکدستگاه اتومبیل جیپ متعلق به اداره تعاون روستائی خمین، توسط چند تن از عناصر اخلالگر در حضور راننده اتومبیل آتش زده شده که قسمت اعظم اتومبیل سوخته است.
5ـ حدود ساعت 0200 روز 25 /5 /37 اتاق بایگانی مخصوص نگهداری پروندههای دادگستری، در شهرستان خمین دچار آتشسوزی و در نتیجه تعدادی از مدارک موجود طعمه حریق گردیده است.
1
در تحقیقاتی که از ساکنین مجاور ساختمان دادگستری خمین بعمل آمده، یکی از آنها عنوان نموده دو نفر ناشناس که یکی از آنها به قمه مسلح بوده از یکی از منازل مجاور ساختمان دادگستری رفتهاند و احتمالاً آتشسوزی توسط آنها ایجاد شده است.
شاهد مذکور همچنین گفته به علت 2 /...
سری
توضیحات سند:
1ـ در باره علت وقوع این حادثه در کتاب« خمین در انقلاب» آمده است:« یکی از افرادی که در این ایام بازداشت شد آقای سید امرالله موسوی بود.
وی درباره نحوه دستگیری و وقایع بعدی میگوید: یکی از شبهای ماه رمضان هنگامی که همراه آقای غلامعلی مختاری از مسجد به سوی خانه میرفتیم، مقابل بهداری جیپ شهربانی رسید و جلو ما توقف کرد.
یکی از آنها پرسید: آقا این وقت شب کجا میروید؟ گفتیم از مسجد به خانه میرویم.
عربی و شجاعی هم داخل ماشین بودند ما را شناختند.
آمدند پایین و ما دو تا را سوار کردند و بردند.
آن شب کتک مفصلی به ما زدند و تا صبح نگه داشتند.
سپس آزادمان کردند.
شب بعد یکی از برادران به نام آقای مهدی صمدی به منظور نابود کردن پروندههایی که برای افراد انقلابی ساخته بودند، ساختمان دادگستری را به آتش کشید ( که البته صورت خودش هم سوخت و حدود یک ماه به صورت مخفیانه در تهران تحت درمان بود) فردای آن روز آمدند دوباره مرا دستگیر کردند.
» (ص 324 و 325)
2ـ برگهی دوم این سند در پرونده موجود نبود.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مرکزی، کتاب 2 صفحه 135