تاریخ سند: 12 آبان 1356
موضوع: اقدامات روحانیون رضائیه در زمینه برگزاری مجلس ختم جهت مصطفی خمینی
متن سند:
از: 4/ﻫ 1 تاریخ: 12 /8 /2536[1356]
به: 312 شماره: 27765/ﻫ
موضوع: اقدامات روحانیون رضائیه در زمینه برگزاری مجلس ختم جهت مصطفی خمینی
عطف 4954 /312 ـ 2 /8 /36
محمد فوزی، سید علیاکبر قریشی، حاجی محمود معماری1 و میرزا احمد آقائی بعدازظهر روز جمعه در مسجد اعظم رضائیه در زمینه برگزاری مجلس ختم جهت مصطفی خمینی2 با هم مذاکره و قرار شد روز بعد نیز جلسهای تشکیل و در این مورد تصمیم لازم اتخاذ نمایند. ضمناً نامبردگان از ترس مراجع انتظامی و امنیتی محل بهتر دانستند از چاپ آگهی خودداری نمایند.
نظریه شنبه ـ خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه ـ موضوع مورد تائید و تحت پیگیری میباشد و در صورت تشکیل مجلس فوق طبق معطوفی اقدام خواهد شد. نایب
نظریه چهارشنبه ـ نظریه یکشنبه مورد تائید است ضمناً شهربانی محل نیز در جریان اقدامات فوق قرار دارد.
نظریه جمعه ـ نظریه چهارشنبه مورد تایید است.
دایره بررسی ـ [ناخوانا] 5 /8
در گزارش روزانه درج شد 16 /8 /36
______________________
1. حاجی محمود معماری، از انقلابیون منطقه بود که در برخی گزارشهای ساواک به فعالیتهای انقلابی وی اشاره شده است. بنابر یکی از این گزارشها، وی به همراه حاج محمدغفاری، سیدعلی اکبر قریشی، حاج محمد فوزی و میرزااحمدآقائی، جلساتی را برای برگزاری مجلس ختم حاج اقا مصطفی خمینی (1356)برگزار کرد.
2. آیتالله سیدمصطفى خمینى، فرزند گرانقدر امام خمینى (ره) در آذرماه 1309 ﻫ ش (12 رجب 1349 هجرى قمرى) در شهر قم دیده به جهان گشود. او در محیطى آکنده از معنویت رشد کرد و در سن 15 سالگى در حوزه علمیه قم به تحصیل علوم دینى پرداخت. دوره سطح را از محضر اساتیدى چون حائرى، صدوقى، سلطانى و محمدجواد اصفهانى گذراند. در سن 21 سالگى مشغول فراگیرى دروس خارج شد و از محضر حضرات آیات بروجردى، امام خمینى و محقق داماد استفادههاى علمى بسیارى نمود. فلسفه و کلام را نزد فیلسوفان نامدارى چون علامه طباطبایى و آیتاللّه سید ابوالحسن قزوینى آموخت و در علم رجال و تاریخ نیز اطلاعات فراوانى کسب کرد. وى در حدود 27 سالگى به درجه اجتهاد رسید. از آغاز مبارزه حضرت امام تا زمان تبعید ایشان به ترکیه، پشت سر امام گام بر مىداشت. همزمان با دستگیرى و تبعید امام خمینى به ترکیه در 13 آبان 1343، منزل حاج آقا مصطفى نیز مورد تعرض مأموران رژیم قرار گرفت و توسط مأموران شهربانى قم دستگیر و روانه زندان قزلقلعه شد. عوامل رژیم قصد داشتند او را با میل خود از ایران خارج تا یاد و خاطره امام به دست فراموشى سپرده شود. بنابراین وى را پس از 57 روز از زندان آزاد کردند و موافقتش را جهت خروج از ایران جلب نمودند. اما او پس از مشورت با استادان و فضلاى حوزه علمیه از مسافرت به ترکیه منصرف شد. به همین دلیل سرهنگ بدیعى، رئیس ساواک قم مجددا او را دستگیر و به تهران اعزام کرد و از آنجا به ترکیه تبعید گردید. در سال 1344 به همراه امام عازم نجفاشرف شدند. او مدت 13 سال در حوزه علمیه نجف به تدریس و تألیف و تربیت طلاب اشتغال یافت و دست به تألیفات زیادى از جمله القواعد الحکمه، القواعد الاصولیه، اصول مختصر و مفصل، شرح زندگانى معصومین (علیهم السلام) و تفسیر قرآن به سبک جدید زد که برخى از آنها ناتمام مانده است. وى دست راست امام محسوب مىشد و یک چهره انقلابى بود که با روحانیون، روشنفکران و دانشجویان مسلمان داخل و خارج کشور ارتباط داشت. ایشان در اول آبان 1356 به شکل مرموزی دار فانی را وداع گفت. بسیاری بر این اعتقادند که وی را به شهادت رساندهاند. پیکر پاک او را به کربلا بردند و پس از غسل در آب فرات و طواف در حرمهاى مطهر حضرت امام حسین و حضرت ابوالفضل (علیهماالسلام) و به نجف بازگردانده و در ایوان طلاى حضرت امیر (علیهالسلام) به خاک سپردند. پس از درگذشت ایشان، جمعى از طلاب با چشمانى اشکبار جهت عرض تسلیت خدمت حضرت امام رسیدند و ایشان به رغم مصیبت زدگى، در کمال صبر و آرامش فرمودند : «امانتى بود که خدا به ما داد و از ما گرفت، گریه ندارد! ذلک فضلاللّه یؤتیه من یشاء».
ر.ک: شهید آیتالله حاج سید مصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک؛ تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مساجد، مساجد استان آذربایجان غربی- جلد اول صفحه 103