تاریخ سند: 23 آبان 1350
موضوع: سید عبدالرضا حجازی واعظ
متن سند:
به: 312 شماره: 13506 /20 ه 12
از: 20 ه 12
نامبرده بالا حدود ساعت 1300 روز 19 /8 /50 در مسجد ارک به منبر رفت و ضمن صحبت درباره بیبند و باری و بی دینی ملل اروپایی و آمریکایی و لزوم جلوگیری فساد به وسیله دولتها، اظهار داشت در تهران تعداد مشروب فروشیها از نانوایی بیشتر است.
دولت باید جلوی فساد را بگیرد نه اینکه واعظی را که در بالای منبر مردم را نصحیت میکند محدود و ممنوعالمنبرش بنماید و سپس از وضع برنامههای رادیو و تلویزیون و مجلات انتقاد کرد و گفت این وسایل1 مردم را به طرف کثافتکاری میکشاند و در ضمن سخنانش گفت عده زیادی هستند که علاقه به کشتن من دارند و عده زیادی هم از من طرفداری میکنند.
سخنرانی حجازی در ساعت 1415 به اتمام رسید و مجلس ختم شد تعداد افراد حاضر در پای منبر وی قریب 7 هزار نفر میشد.
نظریه شنبه: نحوه سخنرانی حجازی طوری بود که استنباط گردید مردم را به هیجان آورده است.
نظریه یکشنبه: نظری ندارد.
آمال
نظریه سهشنبه: نامبرده فوق از آزادی اخیر در مورد رفع ممنوعیت از منبر سوءاستفاده نموده و مبادرت به اظهار مطالب فوق کرده است.
سپاهی
نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه مورد تأیید است.
پاد
71636 بایگانی شود.
در پرونده عبدالرضا حجازی بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ رسانههای گروهی: علاوه بر اینکه در فرآیند ارتباطات و جابهجایی اطلاعات در درون جامعه و ملل سهیم هستند، میتوانند با کارکرد خویش در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به موازات تحولات عمیق در نهادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگ و دگرگونی باورها و ارزشهای مسلم جامعه کارساز بوده و به عنوان یک دانشگاه عمومی در راستای شکوفایی و اعتلای فرهنگ جامعه به فعالیت بپردازند و زبان هدایت خویش را به کار بسته و جامعه را به سمت و سوی مطلوب هدایت نمایند.
و یا بالعکس جامعه و افراد اجتماع را به ورطه از خودبیگانگی، ابتذال، پوچی و عقبافتادگی جمعی بکشاند.
به عنوان مثال، ورود سینما به ایران از دوران حکومت پهلوی مصادف بود با پیروی و تقلید از حال و هوای فیلمهای غربی و ...
.
کسانی که متولی این حرفه بودند، نه حس مسئولیت دینی داشتند و نه عرق ملی، بلکه بعضاً نسبت به اسلام نیز از خود ضدیت نشان میدادند.
عملکرد مخرب و منفی سینما در این برهه از تاریخ ایران موجب شد تا نوعی مخالفت اجتماعی نسبت به این پدیده در جامعۀ ایران به وجود آید و خانوادههای مذهبی و اصیل، روحانیون آگاه و بیدار به مخالفت جدی با سینما برخیزند.
آلودگی سینما به ابتذال و فحشا و اشاعۀ فرهنگ غربی، علمای دین را بر آن داشت تا فتوای شرعی علیه سینما صادر کنند.
شیخ فضلالله نوری آن را وسیلهای جهت تخدیر و عامل نوظهور غرب برای رسوخ در اعتقادات ملی ایران دانست.
رسانه مهمی مانند مطبوعات هم متأسفانه در بدو ورود و در مرحلۀ شکلگیری خود، در شرایط نامطلوب تقلید سطحی از غرب و بیتوجهی به هویت ملی تکوین یافت.
نسل اولیۀ مطبوعات کشور به شدت تحت نفوذ حکومتهای استبدادی وقت بودند و جز نقش جارچی و زبان یک طرفۀ حکومت نقش دیگری را ایفا نمیکردند.
سال 1357 شمسی را سال طلایی مطبوعات ایران نامیدهاند، زیرا در این سال حدود چهار صد نشریه منتشر شد.
با نگاهی به مطبوعات قبل از انقلاب میتوان به این نکته پی برد که جراید یکی از عناصر بروز صحنههای مبتذل و اشاعۀ مسایل ضد اخلاقی بود و نویسندگان فیلمنامهها، تحلیلها، خبرها از درک احساسات و نیازهای واقعی جامعۀ ایران عاجز بودند.
اصل در راهاندازی، ترویج و ترغیب این پدیده در عصر پهلوی در حقیقت آن بود که کوشش میشد تا افکار عمومی را از مسایل اساسی مملکت منحرف ساخته و مردم را به صورت مصرفکنندگان انفعالی ارزشها و عادات غربی درآورند.
(روزنامه کیهان شماره 14469 مورخ 9 /2 /71 و جامعهشناسی وسایل ارتباط جمعی، ژان کازنو، ترجمه باقر ساروخانی و منوچهر محسنی)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 425