شعار گرایی شاخصه آرمانگرایی
متن سند:
شعار گرایی شاخصه آرمانگرایی
شعارگرایی را می‌توان از شاخصه‌های بارز تفکر پندارگرایی به شمار آورد. شعارگرایی یکی از کارآمدترین ابزار تبلیغاتی است که گروه مهدی هاشمی برای جذب نیرو و متهم کردن جناح‌های رقیب به عدم کارایی، به خدمت می‌گرفتند. سردادن شعارهای نو در اتخاذ سیاست‌های نوین در داخل و خارج حوزه‌های علمیه و از سوی مهدی هاشمی پیگیری آن از سوی بازماندگان و انشعابیون گروهش، از آغاز پیروزی انقلاب تا به امروز، در تاریخ انقلاب اسلامی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. مهدی هاشمی در این‌باره می‌گوید:
«.. هی شعارهای جدیدی اعلام می‌کردیم. فرض کن مثلاً صدور انقلاب ما داشتیم. یک سری شعار بود اینها دیگر شعاری که قابل عمل نبود به هیچ وجه به این صورت یعنی صد سال دیگر هم قابل عمل نبود. این شعارها خیلی مطلق بود یا در مسایل فرض کن - تشکل یک شعاری ما می‌دهیم که با واقعیات‌این جهان شاید قابل عمل نباشد. این تشکلی که ما مثلاً هم تشکیلات به رهبری بشوند همه آگاه و بیدار و هیچ گونه ترس خدای نکرده این خُب یک چیز غیر عملی است با شعار راجع به حوزه‌ها شعار راجع به کسبه، یعنی مجموع تفکرات ما غالباً یک سری شعارهایی بود که این شعارها حالا بخاطر مطلق‌گرایی است یا بخاطر احساسی بودن محض یا بخاطر عوامل مختلفی قابل عمل نبوده فلذا همان چیزی که از آن پرهیز می‌کردیم شعارگرایی غیر مستقیم وارد همان تشبه که وقتی از در بیرون می‌رفت از پنجره وارد می‌شد. ما یک آفت را از یک در بیرون می‌کردیم از یک در دیگر همان آفت [در] وجودمان داشت زبانه می‌گرفت.»1
مهدی‌هاشمی در خصوص مطرح کردن شعارهای نو و غیر قابل اجرا در مقابل شعارهای دیگر جناح‌های رقیب می‌گوید:
«مجموعه افکار و تمایلات و بینشهایی که بر ما حاکم بود ما را کشانده به اینکه در مقابل شعارهایی که بهشان اعتراض داریم شعارهای جدید اختراع بکنیم. آن وقت ما در رابطه با مبارزه با آن شعارگراییها که حرف مطلق بوده و شعار مطلق بوده ما به عمل‌زدگی افتادیم و خودمان شعارهایی اختراع کردیم که آن شعارها بدون عمل مانده؛ یعنی خود ما به شعارهایمان عمل نمی‌کردیم چون معمولاً شعارهای ما یک سری ایده‌آل گرایی بود؛ یعنی اصلاً با واقعیات این زمین کره خاکی منطبق نبوده یا اینکه شعارهایی بوده به هر صورت ریشه خالصی و همچنین قابل اجرایی هم نداشته که قابل عمل باشد.»2
توضیحات سند:
1. نوار شماره 9.
2. همان.
منبع:
کتاب
بن‌بست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشه‌های انحراف صفحه 188