صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

رکن دوم فرمانداری نظامی تهران

تاریخ سند: 20 تیر 1334


رکن دوم فرمانداری نظامی تهران


متن سند:

تاریخ: 20 /4 /1334

رکن دوم فرمانداری نظامی تهران
کتابی مشتمل بر ۵۲ صفحه به نام مستعار «مجاهد» تهیه و چاپ و توزیع شده. در آن کتاب به نامه مهندس حسیبی(1) که در یکی از مجلات هفتگی بر علیه کاشانی درج گردیده بود، جواب داده و از آیت‌الله کاشانی طرفداری جدی نموده و تشریح گردیده که: آیت‌الله کاشانی قهرمان مخالف استعمار و استثمار ملت محروم ایران است و با شجاعت، صراحت و پاکدامنی معایب و نواقصات سیاسی زمامداران وقت را همیشه گوشزد نموده و از نظر ملت ایران گذرانده است و علت مخالفت کاشانی را با دکتر مصدق به واسطه اشتباهات بزرگ مصدق در سال آخر زمامداری او می‌داند. علت شکست جبهه ملی(۲) را اشتباهات طرفداران اخیر مصدق از قبیل خود مهندس حسیبی دانسته و اضافه می‌کند که برای تبری از گناهان خود در پیشگاه ملت ایران دست به کار تبلیغات ناروا گردیده‌اند. نوشته است که آیا روحیه و شخصیت مجاهدی مانند کاشانی می‌تواند کوچکترین تمایل و توافقی نسبت به وضع موجود نشان بدهد. کاشانی همیشه با هر حکومتی که بخواهد نیروهای مملکت و احساسات عمومی را خرد نموده و همیشه زیر نفوذ خود در آورد و افکار، احزاب و دستجات و آزادی‌های مشروع را مورد تهدید قرار دهد و دیکتاتوری را پیشه خود سازد سخت جنگیده و در این راه به هیچ وجه باک و هراسی نداشته و حتی به فکر اینکه کسی از ایشان پشتیبانی کند، نبوده‌اند و شاهد این مدعی را مخالفت با حکومت‌های گذشته پس از شهریور و کابینه زاهدی می‌داند و برای اینکه متوجه کند از چه زمانی با روی کار آمدن زاهدی، مخالف بوده اشاره به مصاحبه مورخ 21 /12 /31 مندرجه در جراید جریده اطلاعات شماره ۸۰۴۰ نموده است و توضیح داده که چه تقصیراتی موجب روی کار آمدن زاهدی شده است. من باب مثال گفته است که روی کار آمدن زاهدی یکی مولود سیاست‌های غلط و رویه خلاف مصلحت یک‌ساله اخیر حکومت دکتر مصدق و طرفداران او، مخصوصاً خود مهندس حسیبی بوده است. نجات‌دهنده زاهدی از تحصن مجلس، و فعالیت‌ها و زد و بندهای ایشان را دکتر معظمی(۳) می‌داند. مهندس حسیبی هم (از طرفداران اولیه) یکی از علل مخالفت کاشانی با زاهدی را اشاره کرده است که در ملاقات‌های اولیه به انتصابات ناصواب و نابجای او سخت اعتراض نموده است و گفته است با عمل و رویه کار ایشان مخالف است مخصوصاً به عمل و رفتار فرمانداری نظامی ایراد گرفته بود. مسبب ختم غائله ۳۰ تیر و برانداختن حکومت سه‌روزه قوام را کاشانی می‌داند و می‌گوید او بود که گفته بود هرگاه تا ۴۸ ساعت دیگر حکومت تغییر نکند، کفن پوشیده و شخصاً در پیشاپیش جبهه ملیون حرکت خواهم کرد و همین عمل وسیله شد که دکتر مصدق با احراز پست وزارت جنگ از احمدآباد به تهران آمد و رئیس دولت شد و اشاره کرده است که کاشانی با روی کار آمدن سرلشگر وثوق(۴) و دکتر اخوى(۵) مخالف بوده و برای روشن نمودن ذهن مردم از جواب نامه مصدق که بخط خود مصدق نوشته شده، گردآوری، تهیه و در کتاب ضبط نموده است. در خاتمه نوشته است که کاشانی همیشه به دنبال هدف می‌رود و ابداً شخص و اشخاصی را در نظر ندارد. اعمال نیک از هر کس بروز نموده باشد، مورد حمایت کاشانی است و برعکس رفتار زشت، مورد نفرت و انزجار اوست ولو از هر کس و از [هر] مقامی ناشی شده باشد.
رکن ۲ فرمانداری نظامی

توضیحات سند:

۱- مهندس کاظم حسیبی شاگرد ممتاز در طول ایام تحصیل در ایران و خارج بود. از پایه‌گذاران حزب ایران بود و در جریان نفت زحمات فراوان کشید. در دوره پانزدهم مجلس شورای ملی، یکی از عوامل اصلی، جلوگیری از تصویب قرارداد معروف «گس - گلشائیان» در حکومت ساعد بود. در مجلس شانزدهم و در زمان نخست‌وزیری دکتر مصدق مسوولیت امور نفت را داشت. در دوره هفدهم وکیل تهران شد. در جریان نهضت مقاومت و جبهه ملی دوم نیز نقش مؤثری داشت. مهندس حسیبی در سال‌های پایانی عمر، خانه‌نشین بود و به دنبال یک سکته مغزی زمین‌گیر شد و سرانجام در ۸۴ سالگی در ۷ آبان ۱۳۶۹ درگذشت.
۲- جبهه ملی که به دنبال اعتراض دکتر مصدق به نحوه انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی تشکیل شد، یک حزب سیاسی نبود بلکه ترکیبی بود از رهبران چند حزب و دستجات مذهبی و چند تن از مدیران روزنامه‌ها با افکار و عقاید گوناگون، که پس از عدم موفقیت در تحصن دربار، به اجتماع خود ادامه دادند و روز ۱۹ آبان ۱۳۲۸ موجودیت جبهه ملی را به رهبری دکتر مصدق اعلام کردند. جبهه ملی، ائتلاف گسترده‌ای بود از گروه‌ها و احزاب سیاسی، متشکل از طبقات متوسط و پائین. ترکیب اصلی آن عبارت بود از حزب ناسیونالیست و ترقی‌خواه ایران به رهبرى اللهیار صالح و کریم سنجابی، که بیشتر اعضای آن، روشنفکران چپ‌گرای ضد شوروی بودند و نیز حزب زحمتکشان، به رهبری مظفر بقائی و خلیل ملکی که اعضای آن را کارگران و روشنفکران چپ تشکیل می‌داد، همچنین جمعیت مجاهدین اسلام به رهبری آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی که اعضای آن اکثر بازاریان، کارگران و روحانیان بودند. حزب پان‌ایرانیسم، نیز یک سازمان ملی‌گرای افراطی بود با افرادی که بیشتر، از بزن بهادر‌های قشرهای پائین محسوب می‌شدند. پان‌ایرانیسم با جبهه ملی پیوستگی داشت ولی به طور رسمی عضو آن نبود.
3- عبدالله معظمی: فرزند محمد (معظم‌السلطان) در سال ۱۳۸۹ ﻫ ش در قریه «سورباطون» از توابع گلپایگان متولد شد. دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون تهران به پایان رسانده و در سال ۱۳۰۷ به فرانسه اعزام شد. در دانشکده حقوق پاریس به اخذ لیسانس و در دانشکده «مارسی» به اخذ دکترا در حقوق و علوم اقتصادی نایل آمد. علاوه بر آن دارای دانشنامه علوم سیاسی از پاریس بود. معظمی ‌نماینده مجلس شورای ملی در دوره‌های چهارده تا هفده بود. در دوره هفدهم نیز رئیس مجلس شورای ملی شد. از جمله دیگر مشاغل او عبارت بودند از: استادی دانشگاه و وکالت دادگستری. همچنین معظمی عضو حزب استقلال و دموکرات قوام‌السلطنه و وابسته به حزب ایران و جبهه ملی بوده و همکاری مؤثری با دکتر مصدق داشته است. در سال ۱۳۳۴ به علت رفت و آمد عناصر جبهه ملی به منزل وی طبق ماده ۵ فرمانداری نظامی تهران دستگیر و به مدت چهار ماه به بوشهر و نیشابور تبعید گردیده و سرانجام در سال ۱۳۵۰ فوت نمود.
پرونده‌های انفرادی ساواک
۴- سپهبد احمد وثوق: فرزند غلامعلی در سال ۱۲۷۸ ﻫ ش در تهران متولد شد. فارغ‌التحصیل فلسفه و حقوق از دانشگاه جنگ و پاریس و مسلط به زبان انگلیسی و فرانسه بود. از جمله مشاغل وی عبارت بود از: فرماندهی لشکر خراسان، فرماندهی ژاندارمری کل کشور، فرماندهی دانشگاه جنگ و معاونت وزارت جنگ. از جمله نشان‌های وی عبارت است از: نشان درجه ۱ خدمت، نشان ۲۸ مرداد و نشان درجه ۱ همایونی. احمد وثوق در تاریخ ۲ شهریورماه ۱۳۳۴ به سمت وزیر جنگ تعیین شد.
۵- دکتر علی‌اکبر اخوی، در روز ۵ مرداد ماه ۱۳۳۱ به عنوان وزیر اقتصاد ملی کابینه مصدق معرفی و بعد از کودتای ۲۸ مرداد در ۸ مهر ماه ۱۳۳۲ بازداشت و در ۲۹ آذر ماه قرار منع تعقیب وی صادر شد.


منبع:

کتاب روحانی مبارز / آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد دوم صفحه 710


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.