تاریخ سند: 17 اسفند 1341
موضوع: درباره حاجی وثوق
متن سند:
تاریخ:17 /12 /1341
موضوع: درباره حاجی وثوق
در ساعت 9 صبح پنجشنبه در اجتماع منزل آقای قمی حاجی وثوق روضهخوان خطاب به مردم گفت نمیدانم آقایان این چه پولی است که در میان مردم پراکنده میشود؟ بلی اینگونه پولها حرام است اگرچه احتیاج مردم مثل گوسفندی که احتیاج به علوفه دارد[زیاد باشد] بالاخره باید از گرفتن این پولها خودداری کرد. میدانید این پولها مثل تیشه است که به ریشه دین وارد میشود ای وای بر تو ای طلبه که بخواهی دین را به دنیا معامله کنی، ای وای بر تو که به نام منبری شال دور سرت میپیچی شب و روز به نام دین مزاحم یک مشت مسلمان هستی! ای مردمآزار آیا اینها آه و ناله ندارند چرا اینقدر مردمآزاری؟ این چه دین است؟
تنها کسی که پرچم دین را بلند کرده آیتالله مجاهد آقای قمی است و این پرچمدار نخواهد خوابید.
از آقای کشمیری سؤال شود منظور از این مال چیست؟19 /12 /41
با آقای کشمیری مذاکره شد.19 /12 /41
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 01 صفحه 289
