تاریخ سند: 3 دی 1341
از ساعت 1700 روز دوشنبه 2/10/41 پنجاه نفر از منتخبین دانشجویان در اولین کنگره جبهه ملی به منزل اللهیار صالح مراجعه نموده، ابتدا اللهیار صالح پس از تشکر از ورود آقایان
متن سند:
شماره: 16690/س ت تاریخ:3 /10 /1341
از ساعت 1700 روز دوشنبه 2 /10 /41 پنجاه نفر از منتخبین دانشجویان در اولین کنگره جبهه ملی به منزل اللهیار صالح مراجعه نموده، ابتدا اللهیار صالح پس از تشکر از ورود آقایان، به علت کسالت جسمی، آقای حسن کشاورزصدر را به عنوان سخنگوی جبهه ملی معرفی نمود که جریان محل و شرکت در کنگره را اعلام نمایند. کشاورزصدر ضمن بحث پیرامون فعالیت مجدد جبهه ملی گفت علیرغم تمایلات آنهایی که میخواستند حکومت فردی اجرا شود، جبهه ملی کنگره خود را تشکیل میدهد و ثابت میکند برخلاف گفته هیئت حاکمه، قادر به شرکت در انتخابات آزاد بوده و رشد فکری را نیز دارد. سپس جریان دعوت حاج قاسمیه را به سازمان امنیت و مذاکرهای که با مشارالیه درباره واگذاری منزل شده بود توضیح داد و افزود سازمان امنیت حاج قاسمیه را احضار نموده بود، ما فکر میکردیم که درباره ممنوع بودن تجمع نمایندگان کنگره صحبت خواهند کرد، ولی از حاج قاسمیه سئوالاتی کرده بودند و ایشان نیز جواب داده بودند که من منزلم را چند روزی در اختیار جبهه ملی گذاشتهام تا محل تشکیل کنگره باشد و هیچگونه میتینگ و شعاری داده نخواهد شد و فقط مجلس بحث و مذاکره خواهد بود و میتوانید از مأمورین انتظامی هم به آن محل بفرستید؛ ولی سازمان امنیت گفته بود که خودتان مأمور انتظامات آنجا باشید و نظم جلسه را حفظ نمائید. در خاتمه نامبرده از منتخبین خواهش کرد که در کمال نظم و آرامش و بدون اینکه بهانه به دست دستگاه بدهند، در کنگره شرکت نمایند و دکتر شاپور بختیار اعتبارنامههای دانشجویان را که به شرح زیر به نام افراد صادر شده بود، بین دانشجویان توزیع نمود.
جبهه ملی ایران
اعتبارنامه اولین کنگره
آقای ...
به موجب صورت مجلس هیئت نظارت انتخابات سازمان ... دانشگاه ... به عنوان نماینده سازمان... دانشگاه... در اولین کنگره جبهه ملی ایران انتخاب شدهاید؛ بر طبق مفاد ماده 8 آئیننامه اولین کنگره جبهه ملی این اعتبارنامه به نام شما صادر میگردد.
رئیس هیئت اجرائی رئیس هیئت مرکزی نظارت انتخابات
محل امضاء دکتر مهدی آذر
سپس رسالهای تحت عنوان نسل جوان و جبهه ملی به قلم یک سرباز، توسط نبوی دانشجوی پلیتکنیک تهران به مبلغ هر جلد یکصد ریال به افراد حاضر در جلسه فروخته میشد. ضمناً شایع بود که رساله مزبور را مصطفی شعاعیان1 فارغالتحصیل پلیتکنیک تهران به رشته تحریر درآورده است.
توضیحات سند:
1. مصطفی شعاعیان، فرزند محمد در سال 1314ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه را در هنرستان صنعتى تهران طى کرد و در سال 1341 از دانشکده هنرسرایعالى، فوقلیسانس مهندسى گرفت. در این سال، به عنوان نماینده دانشکده پلى تکنیک براى شرکت در کنگره جبهه ملى انتخاب شد و در منزل کریم سنجابى در این کنگره شرکت کرد.
وى در دوران تحصیل در دبیرستان و دانشکده، ابتدا به نفع جبهه ملى فعالیت میکرد، سپس به عضویت جامعه سوسیالیستهاى ایران درآمد. مصطفى شعاعیان در سال 1341 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و مدتى در یونیور کالج به کار اشتغال داشت و در سال 1342 به آموزشگاه حرفهاى شهرستان کاشان انتقال یافت. وی در این سال جهت رفتن به دانشگاه اوکلاهما در آمریکا اقدام کرد که موفق به این امر نشد. مصطفى شعاعیان در سال 1348 در حالى که با افراد جامعه سوسیالیستها، مرتبط بود، کتابهائى درباره «تاریخ معاصر ایران» به رشته تحریر درآورد و در سال 1349 با همکارى عدهاى، جبهه دموکراتیک خلق را ایجاد کرد و به مارکسیست آمریکائى مشهور شد.
وى در سال 1350 در حالى که در هنرستان حرفهاى شماره 4 نازىآباد در تهران اشتغال داشت، در اختیار کارگزینى قرار گرفت و در سال 1351 به جرگه کارمندان مؤسسه تحقیقات اجتماعى ـ احسان نراقى ـ پیوست.
وى در آثار خود، با انتقاد از سیاست شوروى در قبال نهضت جنگل و خطمشى حزب توده، در اطاعت بىچون و چرا از مسکو، به تفکرات مائوئیستى نزدیک شد. آثار شعاعیان به دلیل نوگرائى در اندیشه سیاسى چپ، دستمایه برخى گروهها، خصوصا بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) قرار گرفت.
مصطفى شعاعیان در اظهار نظرى پیرامون، نهضت آزادى در سال 1351 چنین گفته است: «افراد نهضت آزادى، بدون اینکه بدانند، یک نقش بزرگ تاریخى را ایفا مىکنند که حکومت را از دستگاه بگیرند و تحویل کمونیستها بدهند و افراد پیشرو هستند. به جاى اسامى مارکس و یا لنین از نام محمّد و على استفاده مىکنند و در اصل با ما فرقى ندارند...»
شعاعیان که با نام مستعار کمال به فعالیتهاى کمونیستى مبادرت ورزیده بود، از سال 1351 تحت تعقیب ساواک قرار گرفت و متوارى شد تا اینکه در تاریخ 16 /11 /54 شناسایی شد و در هنگام دستگیرى با بلعیدن سیانور به زندگى خود خاتمه داد. (اسناد ساواک . پرونده انفرادى)
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 497