تاریخ سند: 27 آبان 1341
موضوع: جلسه منزل سپهبد کیا
متن سند:
شماره: 3364 /312 تاریخ: 27 /8 /1341
موضوع: جلسه منزل سپهبد کیا
بعدازظهر روز چهارشنبه گذشته در جلسه منزل سپهبد بازنشسته کیا عدهای در حدود 25 نفر از جمله علیقلی جوادی قاضی دادگستری. سلیمان انوشیروانی مدیر روزنامه سحر. رائین، مخبر روزنامه. گرکانی نماینده سابق مجلس. سید مغیث. تیمساری که گفته شده معاون باشگاه افسران بازنشسته است. مهدی حیدری. عشقی. حسین صمیمی. ناصر حسنخانی و سیداسمعیل فروغی در آن شرکت کردهاند. در این جلسه تیمسار کیا ضمن صحبت خطاب به چند نفر از ساکنین جنوب تهران اظهار داشته که مردم جنوب شهر شاهدوست هستند و بدون توقع از جانبازی دریغ ندارند و افسوس که در کشور ایران هر کس از این طبقه روی کار میآید، چه خوب و چه بد فکر کند، او را از بین میبرند و او با هیچ دسته نظر خاصی ندارد و رزمآرا. محمد مسعود1. احمد دهقان2 و حسین فاطمی3 از قماش همین جنوب شهریها بودهاند و آنها را نابود کردند و چرا دکتر مصدق. دکتر امینی و قوامالسلطنه از بین نرفتند؛ زیرا آنها مانند زنجیر به یکدیگر پیوسته و نوکر خارجیها هستند. جوادی گفته نزد گلشائیان وزیر اسبق دادگستری بوده و راجع به انتصابش به سمت دادستان کرمان با ایشان صحبت کرده و مشارالیه عقیده داشته که باید در مرکز پست حساسی به او واگذار میشد و اضافه نموده که مدت یکی دو ماه به کرمان میرود و بعد تقاضای انتقال میکند و چنانچه با درخواستش موافقت نشد، استعفاء میکند و پروانه وکالت میگیرد.
گرکانی گفته بدون جهت چه جنجالی به راه انداختهاند و آمدهاند یک مهندس جوان را به محلی فرستادهاند و چون بیتربیتی کرده، مردم دهاتی که او را کشتهاند و حال عزای ملی اعلام میکنند و سپهبد کیا[گفت]یک مهندس را کشتهاند و یک روز عزای ملی اعلام شده و پس اگر دکتر ارسنجانی را بکشند، چند روز عزای ملی اعلام خواهد شد.
انوشیروانی در مورد انتصاب سپهبد ورهرام به استانداری فارس بحث کرده و گفته مدتها در نظر بود پستی به ایشان واگذار شود و حال به این سمت منصوب گردیده و این سر و صداها توسط خود دستگاه بلند میشود، زیرا اخبار توسط یک مرکزی به اطلاع او میرسد و یا به او میگویند که درباره فلان موضوع مطلبی را در روزنامه ننویسد؛ ولی در مورد کشته شدن مهندس ملک عابدی4 معلوم شد که درنظر است استفاده تبلیغاتی از این موضوع بشود.
در پرونده جلسه منزل سپهبد کیا بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. محمد مسعود مدیر روزنامه مرد امروز بود که توسط سروان ابوالحسن عباس از اعضا سازمان نظامى حزب توده و زیر نظر خسرو روزبه در مورخه 22 /11 /1326 ترور شد. وى نویسنده کتابهایى در زمینه فقر محرومین جامعه و فساد زندگى اشرافیت بود.
2. احمد دهقان در سال 1287 ش در اصفهان متولد شد. از سال 1321 با انتشار مجله تهران مصور فعالیت مطبوعاتى خود را آغاز کرد. وى که دوره هنرپیشگى را در هنرستان طى کرده بود، مدیریت تئاتر تهران را بر عهده داشت و در آن ایام هر شب با قریب یکصد هنرپیشه براى مردم تهران برنامههای غیردینی اجرا میکرد.
احمد دهقان در دورههاى پانزدهم و شانزدهم به مجلس راه یافت و نمایندگى مردم خلخال را با عنایت و نظر دربار بر عهده گرفت. چون با دربار و شخص محمدرضا پهلوى در ارتباط مداوم بود، به کمونیستها و ملىگرایان اعلان جنگ داد و در مجلس و نشریهاش به شدت به آنان حملهور مىگشت. وى با ارتش نیز روابط نزدیک و صمیمانهاى داشت و روابطش با رزمآرا به حد اعلى رسیده بود. در 6 مرداد 1329 احمد دهقان در دفتر تماشاخانه تهران در لالهزار به دست حسن جعفری کارمند شرکت نفت انگلستان کشته شد. عدهای حسن جعفری را عضو گروه کیانوری روزبه در حزب توده میدانند و عدهای نیز معتقدند که رزمآرا که از دربار فاصله گرفته بود، در اندیشه کودتا علیه شاه بود و این ترور به این دلیل انجام گرفت. دهقان پس از ترور به بیمارستان شماره 2 ارتش انتقال یافت، اما پس از یک عمل جراحی درگذشت.
3. سیدحسین فاطمی در دهم محرم سال 1296 ش در شهر نائین چشم به جهان گشود. پدرش «سید علی محمد» از روحانیون معروف و مادرش «سیده طوبی» بود که هر دو از خانوادهی سادات طباطبائی نائینی به شمار میرفتند.
حسین تحصیلات ابتداییاش را در نائین گذراند، سپس به اصفهان رفت و همراه برادرش سیفپور در کالج انگلیسی آن شهر به تحصیل پرداخت. او ضمن تحصیل در دورهی متوسطه قدم به عرصهی مطبوعات نهاد و نزد برادرش که صاحب امتیاز روزنامهی باختر، بود به تهیه و تنظیم مطالب روزنامه کمک کرد و تجربیات لازم را در رشتهی روزنامهنگاری به دست آورد.
فاطمی در سال 1316 عازم تهران شد تا کار روزنامهنگاری را در عرصه و میدان وسیعتری آغاز کند و در حالی که بیش از 20 سال از عمرش نگذشته بود، به مدیریت و سردبیری روزنامهی «ستاره» که در تهران انتشار مییافت منصوب شد. اما پس از مدتی که روزنامهی ستاره را انتشار داد، به خواهش برادرش روزنامهی باختر را که مدیریت آن در اصفهان با برادرش سیفپور بود، در تهران منتشر ساخت. وی در خیابان لالهزار دفتری را برای این کار اجاره کرد و با یک کادر تحریریهی منظم به کار ادارهی روزنامهی مزبور ادامه داد.
فعالیت و تلاش مداوم حسین فاطمی در نوشتن مقالات تند انقلابی بعد از شهریور 1320 در روزنامهی باختر سبب معروفیت و محبوبیت این روزنامه شد و همین امر زمینهی مساعدی را برای انتشار افراطیترین روزنامهی کشور یعنی روزنامهی باختر امروز فراهم کرد.
فاطمی از سال 1322 رسماً وارد مبارزه علیه حکومتهای وقت و از جمله علی سهیلی شد و بدون بیم و هراس طی مقالات بسیار تند، ماهیت حکومت سهیلی را که وابستگی نزدیک با اربابان انگلیسی خود و از جمله آنتونی ایدن وزیر خارجه بریتانیا داشت، به مردم ایران معرفی کرد. حسین فاطمی آنگاه برای ادامهی تحصیلات به اروپا رفت و مدت سه سال ـ از سال 1323 تا اواسط سال 1327 ـ در پاریس به تحصیل پرداخت و دکترای حقوق اخذ کرد.
وی ضمن تحصیل از شهر پاریس ، مقالات تند و آتشینی که بعضاً افشاگرانه بود برای روزنامه «مرد امروز» میفرستاد که خوانندگان و علاقمندان بسیاری داشت.
فاطمی پس از بازگشت به کشور به نهضت ملیشدن نفت پیوست و به مصدق و یارانش کمک کرد. دکتر فاطمی نخستین کسی بود که پیشنهاد ملی شدن نفت ایران را در خانهی محمود نریمان ارائه کرد. دکتر مصدق بارها به آن اشاره و از فاطمی در این مورد به نیکی یاد کرده است. وی عقیده داشت که سرمقالات فاطمی حتی از یک ارتش نیرومند بیشتر به پیشرفت مقاصد ما کمک میکند. دکتر حسین فاطمی در راه مبارزات شجاعانهی خود صدمات و ضربات هولناکی را متحمل شد، بهطوری که یک بار هنگام تشییع جنازه و به خاکسپاری محمد مسعود مدیر روزنامه مرد امروز مورد سوءقصد قرار گرفت و مدتی در بیمارستان بستری شد. پس از کودتای 28 مرداد 1332 وی مدتی مخفی بود، ولی بر اثر خیانت و لو رفتن مخفیگاهش، دستگیر شد و در شهربانی از طرف حکومت کودتا مورد آزار و اذیت قرار گرفت. وی در حالی که بیمار بود در دادگاه نظامی محاکمه و در 18 آبان 1333 به جوخهی اعدام سپرده شد.
4. مهندس ملکعابدی رئیس سازمان به اصطلاح اصلاحات ارضی فیروزآباد فارس بود که در تاریخ 22 آبان 1341 ش در پی مخالفت ایلات و عشایر فارس با اصلاحات شاهانه! به دست اشخاص ناشناس کشته شد. این فرصتی بود تا رژیم شاه با قطع برنامههای رادیو و اعلام عزای عمومی، ضمن پافشاری بر انجام برنامههای خود، عدهی زیادی از مخالفین دولت را نیز در استان فارس دستگیر نماید.
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب دوم صفحه 16