تاریخ سند: 14 اردیبهشت 1350
موضوع : آقای خزعلی
متن سند:
از : 11/هـ
به : 321 شماره : 1379 /11/هـ
ساعت 1100 مورخه 4 /2 /50 آقایان محمد حسن پارسی مود - سید حسین حافظی – محمد ابراهیم میری و مهندس فیض برای ملاقات با آقای خزعلی به منزل آقای کفعمی رفته ابتدا راجع به استفاده دانشآموزان از محضر و جلسات آقای خزعلی صحبت و قرار شد ترتیبی اتخاذ شود تا پسران و دختران از نوار صحبتهای نامبرده در محل دبیرستان و دانشسرا استفاده نمایند سپس آقای حافظی از آقای خزعلی سوال کرد در بعضی موارد مثلا برای کمک به زلزله زدگان یا سیل زدگان وجوهی از کارمندان جمعآوری میشود که جنبه و مورد مصرف آن از نظر بعضی پوشیده و مبهم است نظر سرکار در این مورد و اینکه باید این قبیل پولها را داد یا خیر چیست؟ آقای خزعلی جواب داد به طور کلی اگر در مصرف درست آن شک و ابهام است یا غیر مستقیم موجب شکست و ضعف روحانیت و تبلیغ بر علیه هدفهای دینی است پرداخت آن درست نیست و اضافه کرد مثلا میخواهند مدرسه بسازند مدرسه ساختن برای تجلیل از تاریخ کهن و بزرگداشت جشنهای دو هزار و پانصد سال1 که برای ملت و دین اسلام سود و ارزش ندارد.
روزی گاندی به ایران آمد تخت جمشید را به او نشان دادند جواب داد این از مردههاتان باقی مانده و شما زندهها چه دارید و چه کردید سپس در مورد نحوه مبارزه اشاره کرد باید استقامت داشت و مفاسد را یادآوری و موکدا تذکر داد تا اقلا وظیفه دینی انجام شود.
آقای خزعلی در مورد دعا گفتن به شاهنشاه اشاره نمود و گفت در کرمان حاجی صالحی حجت الاسلام از من دعوت نمود تا رفتم از طریق مقامات به من پیشنهاد شد التزام بدهید درباره شاه چیزی نگویید و دعا نمائید گفتم من برای التزام دادن نیامدهام و فردا به قم بر میگردم و با همین سخن پیشنهادشان را پس گرفتند.
آن قدر که مردم میترسند و تصور میکنند سازمان امنیت و شهربانی میتوانند امر و نهی نمایند نیست و قدرتی که بتواند شما را از گفتن باز دارد ندارند و دلیلش همین منبر رفتن من در کرمان است تا حجت الاسلام صالحی گفت خزعلی التزام نمیدهد و دعا هم نمیکند و میخواهد به قم برگردد من هم بدرقهاش میکنم جا خوردند تسلیم شدند.
نظریه شنبه .
به نظرم آقای خزعلی فردی است متکی به نفس و مستقل و سخت طرفدار خمینی و هوادارش.
حتی در منزل آقای کفعمی تمجیدی از خمینی نمود و ماحصل گفتارشان مخالف بودن با آنهائی که خود را فروخته و برای پول و غیره دعا میکنند و حقیقت را به صورت دیگری جلوه میدهند بود حتی مستقیما روش شیخ محمد کرمانی را که مشهور به خطیب و واعظ درباری است نکوهش و تنقید نمود و به آقای پارسی اظهار داشت من در عجبم که چرا معینالغرباء در حسینیه بمیها که شیخ محمد منبر میرود کمکش میکنند و منبر میروند.
نظریه یکشنبه : آقای خزعلی چند روز قبل به زاهدان وارد و در منابر مختلف سخنرانی هائی ایراد نمود نامبرده روز 13 /2 /50 با هواپیما به سمت تهران حرکت کرده است.
نظریه چهارشنبه : در سخنرانیهای نامبرده در منابر مواردی که مغایر با مصالح ملی باشد عنوان نگردید لکن برابر گزارش حاضر در نزد افرادی که به آنان اعتماد دارد چنین یاوههائی را اظهار داشته است.
نظریه 11هـ .
نظریه یکشنبه تایید میشود.
چوپان
توضیحات سند:
1.
جشنهای 2500 ساله: رژیم شاه برای احیای سنن شاهنشاهی قبل از اسلام و با هدف ستیز با دین اسلام، جشنهای 2500 سالهی شاهنشاهی را برگزار کرد.
از سال 1336 اولین اقدامات صورت گرفت و کمیسیونهای مختلفی برگزار و قرار شد در سال 1337 این مراسم برگزار شود، این تاریخ به دلیل بافت حاکم بر بوروکراسی رژیم شاه به تعویق افتاد تا اینکه بالاخره در سال 1350 در تخت جمشید برگزار شد.
برگزاری این جشن با هزینهی میلیونها دلار از سرمایههای ملی موجب خشم و نفرت عمومی و محکومیت آن توسط علما و روحانیون و خصوصاً حضرت امام شد که با اشاره به فقر شدید مردم برگزاری چنین جشنهایی را اسراف میدانستند.
(ر.ک: بزم اهریمن، چاپ مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات )
جشنهای 2500 ساله در تخت جمشید نمایشی از رویاها و بلندپروازیهای شاه بود.
در مورد شخص شاه در رابطه با جشن 2500 ساله، رهآورد جشنهای تخت جمشید جدایی کامل او از واقعیات بود.
محمدرضا پهلوی با برگزاری جشنهای 2500ساله، دورهی جدیدی در پادشاهی خود آغاز کرد؛ دوره جنون انجام کارهای بزرگ.
بسیاری از معروفترین و مقتدرترین چهرههای جهان در تخت جمشید برای ستایش کشور شاه و بلکه مهمتر ستودن خود او، به این محل آمده بودند.
ماروین زونیس، شکست شاهانه، ترجمه عباس مخبر، نشر طرح نو، تهران، صص 114 و 115.
ویلیام شوکراس، آخرین سفر شاه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز، تهران، صص 38 و 49.
ر.ک: بزم اهریمن، 4 جلد ، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
منبع:
کتاب
آیتالله محمد کفعمی خراسانی به روایت اسناد ساواک صفحه 168