تاریخ سند: 31 شهریور 1352
موضوع: فخرالدین حجازی فرزند محمد
متن سند:
شماره: 38 ـ 8 ـ56 تاریخ: 31 /6 /1352
از: شهربانی فرمانداری کل یزد
به: ریاست ساواک فرمانداری کل یزد
موضوع: فخرالدین حجازی فرزند محمد
پیرو شماره 38 ـ 8 ـ 56 مورخ 27 /6 /52 نامبرده فوق ساعت 2030 روز 29 /6 /52 در حسینیه میدانشاه به دنبال نتیجهگیری اظهارات شب گذشته بیان داشت:
حکومتهای فعلی جهان و سیستمهای فطری امروز نمیتوانند حکومت واحد جهانی را تشکیل بدهند و برای ایجاد چنین دولت ایدهآلی حتماً بایستی یک امام با یک برنامه آسمانی آرمان بشر را تحقق بخشد و سپس به بحث در ظهور مهدی که مسئله امام زمان یک مسئله افسانه نیست و یک حقیقت مسلّم و طبیعی و اجتماعی بوده پرداخت و گفت: خطری که امروز اعتقادات اسلامی را تهدید میکند این است که برخی افراد میخواهند مسائل دینی را به صورت یک افسانه و به صورت خرافه پیچیده در لفافه داستان به خورد مردم بدهند، ولی خوشبختانه دین ما همه چیز را با دلیل ثابت کرده و اسلام برخلاف سایر مذاهب خرافه وجود ندارد و هرچه هست عقلائی است، و سپس در خصوص فلسفه غیبت امام زمان صحبت و گفت خدا گفته است همه پیامبران را فرستادم ولی بشر مغزش قدرت نداشت و نتوانسته تمام مفاهیم را درک کند و در آخرزمان اندیشه بشر اوج میگیرد و ما یکدفعه رهبر را از آن میگیریم، در این صورت شروع میکند به تلاش کردن و در نتیجه غیبت استعداد بشر را
شکوفا میکند و اظهار داشت اگر یک آدم همیشه ارباب بالای سرش باشد هیچوقت رشد نمیکند و در نبودن رهبر استعداد شکوفا میشود و آنگاه در خصوص اینکه در زمان ظهور امام زمان معاملات صلواتی میشود و گفت فعلاً در جهان دو طبقه وجود دارد، یکی بهرهده و دیگری بهرهکش مثل یک انسان و یک گاو که گاو بیچاره بهره میدهد و انسان از او بهره میکشد الان در جهان اینجور شده یک عده بهرهکش شدند... استعمارگر یک عده بهرهده و سپس یکی دو مثال در خصوص کشورهائی که دارای معادن طلا هستند و اینکه سیاهپوست بدبخت طلا مال خودش است، استخراج مال خودش، شمش طلا را به پشت میکشد و به کشتی میبرد ولی خودش گرسنه و پابرهنه و بیمار است و شمشها به پاریس و لندن میرود، اندونزی منگنز دارد، دیگران میخورند، خودش گرسنه، نفت هست دیگران میبرند، دو قطب پیدا شده، قطب بهرهده گرسنه، فقیر استعمار شده، در مقابل قطب پولدار، سرمایهدار، استعمارگر، حال از زمانی که دولت علیه حضرت مهدی تشکیل بشود این دو قطب از بین میرود، همه مرزها از میان برداشته میشوند. طلاهای افریقای جنوبی[را] میآورند در یکجا، نفتها درآمدش در یکجا، یک کاسه در بیت المال عمومی همه درآمدها یکجا جمع میشود (حدیثی درباره حضرت مهدی گفت) (آیه) امام زمان مال را یکسان تقسیم میکند، تمام ثروتهای عمومی، معادن، منابع زیرزمینی همه یکجا جمع میشود، دولت مهدی به بشر استعداد میدهد که منابع طبیعی را استخراج کند و تمام ثروتها یکجا جمع
میشود و از این ثروت عمومی مسکن میسازند و از این ثروت عمومی همه دانشگاهها مجانی، از ثروت عمومی خواروبار و بیمارستانها مجانی، همه چیز مجانی، در زمان امام زمان پول احتیاج نیست و بشر طوری تربیت میشود که طمع از آنها گرفته میشود و هرچه لازم دارد در اختیارشان میباشد دیگر فقیر وجود ندارد و از تمام ثروتها به قدر نیاز استفاده مینمایند و به استناد یک آمار گفت: الان 80 درصد درآمد جهان را 20 درصد مردم میخورند و در نتیجه شکاف حاصل میشود (یک عده فقیر و یک عده غنی) ولی اگر یک دولت جهانی پیدا شد، تمام ثروتها را یک کاسه و یکجا جمع میکند برای تمام مردم جهان، شیوه آبیاری، شیوه مدرن کشاورزی، کارگری، کارخانه، دانشگاه، آکادمی، دیگر کسی نیازی ندارد، و از فردای آن ترسی ندارد که کسی چیزی ذخیره نماید، وقتی میبیند یک دولت عدل وجود دارد که تا آخر عمر، زندگیش را تأمین میکند، مگر دیوانه است که ذخیره نماید و باید درود فرستاد بر دولتی که چنین برابری و برادری و آسایش را دارد و وقتی دولت امام زمان به رایگان خانهای ساخته و مدرن در اختیار من گذاشت و من وقتی وارد میشوم به خوشحالی که چنین مسکنی دارم بر جدش و خودش صلوات میفرستم. (صلوات مستمعین)آنگاه گفت: بعضیها میگویند: امام زمان وقتی ظهور میکند که خر دجال1 ظاهر میشود، دجال آدمی است که فقط یک چشم دارد وسط پیشانی و سوار بر خری است که هر موی آن یک صدا دارد، دجال یعنی دروغگو، قبل از ظهور امام دجالها ظاهر میشوند، یعنی دروغگویان بزرگ، آنان که میگویند: طرفدار صلح هستیم، آدم میکشند، اینها دجال هستند. میگویند: طرفدار آزادی و دموکراسی هستیم، استعمار میکنند و دستشان با چنگالهای خونآلود توی دستکش مخمل در سازمان ملل متحد با هم دست میدهند، اینها همه دجالاند یعنی دروغگو، همه زاهد، همه یک چشماند، فقط به چشم دنیاپرستی به عالم نگاه میکنند، به چشم معنویت نگاه نمیکنند، یک چشماند، همهشان یک چشماند، هرجا جمع میشوند یک چشم و فقط به خاطر منافع مادیشان به جهان نگاه میکنند یک چشم، از هر موی خرشان یک صدائی، و مثالی زد، شما یک رادیو ترانزیستوری بیاورید، به اندازه یک موئی پیچ آن را بچرخانید، یک جا میبینید به همدیگر فحش میدهند، یک صدا، دروغ میگوید یک صدا، آن را فریب
میدهد، و این همه مطبوعات و این همه رادیوها از هرموئی یک صدائی، رسید به سفیانی، سفیانی ظاهر میشود، تا ظاهر نشود امام زمان ظاهر نمیشود واقعاً راسته، سفیانی کیه، ابوسفیان صفت، ابوسفیان کیه، ابوسفیان نماینده پولپرستی، رباخواری، اشرافیت، تجاوز، بردهداری، قبل از ظهور امام زمان ابوسفیانها در جهان ظاهر میشوند، یعنی چه، یعنی قدرتهای پول، بانکها، بردهداریها اینها همهشان ابوسفیانند، یعنی چه، یعنی صفات ابوسفیانی، یعنی آن خاصیت پولپرستی، ربا، بانکها و مکیدن شیره و رمق اقتصاد ملل ضعیف این شد سفیانی، بنابراین کشورهای کاپیتالیزمیکه در جهان هستند همه اینها ابوسفیانند و همه هم زاهد، هم دجال ظاهر شد و هم ابوسفیان و سپس مسئله دیگر بیان نمود که امام زمان زره پیامبر را میپوشد، یعنی چه، یعنی من رهبر مسلح هستم، پیغمبر اسلام رهبر مسلح است، یوسف مسلح نبود، ابراهیم مسلح نبود، ولی در میان پیامبران محمد مسلح بود، رزمنده انقلابی اهل جنگ، به طور متوسط هر 54 روز یک جنگ، یعنی امام زمان هم مانند پیامبر رهبر مسلح است، از کعبه برخواهد خاست، همه نهضتهای آسمانی از کعبه برخاسته، کعبه مرکز همه جنبشها و قیامها و نهضتها بوده، ابراهیم در دامان کعبه برضد نمرود2 قیام کرد، کعبه، کعبه، و آخرین پیمبر آسمانی از دامان کعبه قیام کرد، علی حرکتش از دامان کعبه بود، حسین قیام خونینش از دامان کعبه بود، علی ابن موسیالرضا قیام علمی و نهضت فکریاش از دامان کعبه بود و آخرین قیام انسانساز و انقلاب کوبنده جهانی وسیله مهدی موعود از دامان کعبه خواهد بود، یعنی کوفه مرکز عدل علی بود، ولی جامعه فاسد کوفه نتوانست این حکومت عدل را تحمل کند و حکومت عدل علی را دوباره زنده خواهم کرد، من مهدی منتظر[را] در کوفه قدرت خواهم داد، اهل بیت علی را از مرکز حکومت علی در جهان گسترش خواهم داد و انتقام میگیرد و از هر ستمی که توسلش ستم بنیامیه باشد و به هر تجاوزی که به عدالت شود که توسل عدالت آزادی، حسین است، ولیعصر در طول تاریخ ستمگران را به ستمشان و به ستمدیدگان نیرو میدهد و سپس ذکر مصیبت خواند. رئیس شهربانی فرمانداری کل یزد. سرهنگ مرتضی علائی
گیرنده: ریاست اداره اطلاعات پیرو شماره فوق جهت آگاهی.
توضیحات سند:
1. در اصل: درجال 2. در اصل: نیمروز.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 1 صفحه 230