صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : میهمانی در منزل حسن رفیعی

تاریخ سند: 15 آبان 1336


موضوع : میهمانی در منزل حسن رفیعی


متن سند:

از : 20 ه 21 به : 302 شماره : 56888 /20 ه 21 ساعت 2000 روز 5 /8 /36 میهمانی با شرکت نه نفر در منزل حسن رفیعی مدیر کل حقوقی گمرک ایران واقع در خیابان گیشا خیابان نهم پلاک 26 تشکیل شد.
شرکت کنندگان در این میهمانی عبارت بودند از ارتشبد آریانا و بانو ـ دکتر منوچهر رفیعی ـ فیض اله غفاری و بانو ـ احمد مصباح طباطبایی مدیرکل بازرسی بانک ملی ـ علاءالدین طباطبایی ـ حسن رفیعی و بانو.
ابتدا آریانا در مورد مسابقات فوتبال به بحث پرداخت و اظهار داشت در فرانسه اخبار ورزشی چند دقیقه بیشتر نیست ولی در ایران ساعتها وقت مردم صرف گزارشهای ورزش فوتبال می شود و جای تردید نیست که این دست استعمار هست که جوانان را سرگرم کند تا در مورد سیاست مملکت فکر نکنند و البته در تمام کشورهای جهان این استعمار اعمال نفوذ می کند ولی در ایران شدت بیشتری دارد یک مدت مردم سرگرم تهیه ارزاق عمومی هستند زمانی سرگرم ترافیک و مسئله برق هستند و به این ملت مجال فکر دیگر نخواهند داد.
سپس آریانا به بحث در مورد غائله فارس پرداخت و مردان جنگی بویراحمد و قشقایی را ستود و آنها را ایرانیان اصیل دانست و اظهار داشت با اینکه با آنها طبق وظیفه می جنگیدم سلحشوری آنها را می ستائیدم و وقتی عاقبت آنها امان خواستند اعلامیه پخش نمودم که من فرمانده ارتش هستم و وظیفه ام تسلیم شماها به حکومت مرکزی تهران هست و آن دادگاههای نظامی هست که صلاحیت دارد نحوه مجازات را تعیین کند و من پس از اینکه در ابتدا تلفات سنگین را متحمل شدم تعدادی از یاغیان را کشته و بقیه را یا اسیر و یا تسلیم شده به دادگاههای نظامی سپردم ولی قلبا آنها را دوست داشتم و آن ها نیز به اعلامیه های من اعتماد داشتند و در مورد بلوط یاغی طایفه قشقایی که می خواست امان بگیرد تسلیم شود برایش پیغام دادم که به خلیج فارس فرار کند چون در دادگاه نظامی به اعدام محکوم می شود بلوط و همسرش مورد تجاوز یک ژاندارم قرار گرفته بود و بلوط برای تلافی آن ژاندارم متجاوز و فرمانده او را کشته بود و فراری شده بود و من می دانستم او محکوم به مرگ هست سپس آریانا به بحث در مورد زد و خوردهای مرزی با عراق پرداخت و اظهار داشت من با ارادتی که به آنها داشتم موقعی که فرمانده تیپ در کردستان بودم تجاوزات مرزی آنها را با تلفات سنگین پاسخ می دادم و کسی که الان فرمانده گارد شاهنشاهی هست در آن موقع سروان بود من از همان موقع این جوان رشید را ستایش می کردم چون هروقت عراقیها ما را مورد تجاوز قرار می دادند و بعد در جواب اعتراض ایران منکر می شدند این جوان را شبانه می فرستادم و یک شب کتک مفصلی به آنها زد و با 700 گوسفند گروگان به ایران برگشت و در این مبارزات سپهبد شاه بختی که فرمانده من بود خیلی رشادت به خرج داد و او افسر لایقی برای ارتش ایران بود این میهمانی پس از بحث در مورد مسائل خانوادگی در ساعت 1 بامداد خاتمه پذیرفت.
نظریه سه شنبه ـ شنبه ـ در جلسه بوده و خبر فوق را کتبا گزارش نموده است و نیز در گفتارش صادق می باشد .
نظریه چهارشنبه ـ نظریه سه شنبه مورد تایید است.
سنان بعرض می رساند.
ثابتی 19 /8 /36

منبع:

کتاب ارتشبد بهرام آریانا به روایت اسناد ساواک صفحه 175


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.