بازجوئى از: سید اسداللّه لاجوردى فرزند سید على اکبر
بازجوئى از: سید اسداللّه لاجوردى فرزند سید على اکبر
متن سند:
بازجوئى از: سید اسداللّه لاجوردى فرزند سید على اکبرس: هویت سرکار محرز می‌باشد، با توجه به مذاکرات شفاهى و اینکه کرارا در جلسات بازجوئى بشما تذکر داده شده است که بدون داشتن تعصب حقایق را بیان نمائید معهذا سعى دارید با لطایف الحیل و نوشتن جملاتى از قبیل پشیمانم، فراموش کرده‌ام و... حقایق را انکار نمائید که این خود نشانه تعصب شدید سرکار نسبت بانجام این گونه فعالیتهاى خلاف می‌باشد، لذا براى آخرین مرتبه بشما تذکر داده می‌شود لازم است کلیه اطلاعات و فعالیتهاى خود را بطور مشروح و با ذکر جزئیات بنویسید.
ج: من واقعا تعصّب ندارم و از روزی که از زندان آزاد شده‌ام کوچکترین فعّالیتى نکرده‌ام جز همان موردی که از زندان پیغامى آورده بوده که به جنّتى بدهم و کرارا عرض کرده‌ام که جزئیات مسئله را فراموش نموده‌ام و باز فردی که از زندان قصر آزاد شده بوده و بمن گفته بوده است که او آزاد شده است براى جویا شدن از احوال پسر دائى‌ام و احوالپرسى از حال زندانیان قصر که سابقا با آنها هم زندان بودم همراه با بدیدن او رفتم و از او فقط در همین دو مورد سئوال کردم و همچنین وقتى محمد صادق از زندان مشهد آزاد شد بدیدن او رفتم و دیدار صادق دو جنبه داشت یکى اینکه پدر و مادرش که قبلاً در همسایگى من بودند و مشترى دکّان نجّارى و هیزم فروشى‌ام بود بدیدنم آمده بودند و بازدید طلبکار بودند دوّم دیدن خود محمّد صادق بود که مدّتى در یک زندان در مشهد با هم زندانى بودیم وقتى از زندان آزاد شدم کسانی که بدیدنم آمدند عبارتند از حاج امیرى. ناصر نراقى. قاسم زاده. ژیان .جبارى. ستّارى. صادقى. رضا مقدم. و همسایگان و فامیلم. اسداله لاجوردى
س: اظهارات خود را چگونه گواهى و تائید می‌کنید.
ج: خودم نوشتم و امضاء و گواهى مى‌کنم. اسداله لاجوردى