بدبینی اولین پیامد
متن سند:
بدبینی اولین پیامد
مهدی هاشمی از روح بدبینی به عنوان اولین پیامد رمانهای پلیسی و سینمای جاسوسی یاد میکند که بیشک هر فرد و جریانی این مسیر را در رهگذر زندگی سیاسی خود مانند او و طیف وابستهاش دنبال کند، بدین خصلت غیراخلاقی مبتلا میشود. وی به نحوی به تأثیر ضداخلاقی این روحیه و برداشت، یعنی بدبینی نسبت به هر کس و هر چیز اشاره میکند و میگوید:
«... روح بدبینی یعنی در جاسوسی و ضد جاسوسی، اولین چیزی که انسان میبیند بدبینی است که انسان به همهچیز بدبین میشود. میگوید نکند این جاسوس باشد، نکند به ما نفوذ بکند، نکند جریان یا خط باشد. این بدآموزی را هم خودم حس کردم از طریق خواندن این کتابها و هم کسانی که ترجمه میکردند. یکی از مسایل ضعف معنویت و مسایل سکسی و جنسی و زن و مرد و اینها و یکی هم مسایل بدبینی است به همهچیز و بعد هم خوب یک سری کتابهایی از گروههای چپ بود مثلاً در زمانهای مبارزه که انسان باید اصل اولیه را بر بدبینی قرار داده مگر اینکه خلاف این، ثابت بشود خیلی همچنین بهجای تنگ میرسیم که انسان به هر کس باید بدبین شود مگر اینکه خلافش ثابت شود. این هم یک بدآموزی، یک بدآموزی که همان حالت تخیلی و ایدهآلنگری است و این مسایل خوب در خود ما بود و این نتیجه غور و تأمل زیاد بود به نظر من توی مسایل جاسوسی.»1
اکران فیلمهای جاسوسی و اطلاعاتی در زمان طاغوت و نیز رمانهای پلیسی منتشرشده در این دوره، نهتنها در شکستن حریم تقوا و لغزشهای اخلاقی مهدی هاشمی مؤثر بوده بلکه در تکوین روح خشونت، حس بدبینی و مخفیکاری وی نقش بسزایی داشته است.
مهارت مهدی هاشمی در به اجرا درآوردن قتلهای بیردپا(که بعد تشریح خواهد شد) و هدایت و رهبری آنان بهگونهای که خود در هیچکدام از صحنههای وقوع آنان حضور پیدا نکرد و همواره مراحل برنامهریزی و اجرای هر یک از آنها را از دور هدایت میکرد، ریشه در این فصل از زندگی او دارد.
با نگاهی به طرحریزی، اجرا و صحنهسازیهای قتلها از سوی این باند خصوصاً قتل مرحوم شمسآبادی در قبل از انقلاب به جرأت میتوان گفت هر یک از آنان، سوژه یک رمان پلیسی و جنایی است.
توضیحات سند:
1. کالبد شکافی انحراف، نوار ۸.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد دوم / مهدی هاشمی مبانی اخلاقی صفحه 67