صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

شب گذشته 7 برگ اعلامیه اخیر محمدصادق روحانی و نیز اعلامیه استنسیل شده

تاریخ سند: 29 اسفند 1356


شب گذشته 7 برگ اعلامیه اخیر محمدصادق روحانی و نیز اعلامیه استنسیل شده


متن سند:

از: گرگان تاریخ: 29 /12 /1356[2536]
به: استان شماره: 2089/گ10
پیرو شماره: 2087/گ10 ـ 28 /12 /36

شب گذشته 7 برگ اعلامیه اخیر محمدصادق روحانی و نیز اعلامیه استنسیل شده مرتبط به جمعی از اساتید و فضلای قم درباره واقعه تبریز به امضاء جواد تبریزی به تاریخ 5 اسفند ماه 56 در بندر گز به داخل منازل افراد ریخته شده که جمع‌آوری گردید. ضمناً به طوری که کسب اطلاع شده در علی‌آباد هم یکی از اعلامیه‌های مربوط به خمینی پخش گردیده که در این مورد نتیجه تحقیقات و تعداد و نوع اعلامیه متعاقباً به استحضار خواهد رسید. باصری‌نیا 29 /12 /36
مراتب ساعت 15 /11 به عرض آقای مهدوی تلفنگرام گردید.
توضیح داده شده که منظور از اعلامیه پخش شده اعلامیه مضره حوزه علمیه قم در روز 2 /12 /36 می‌باشد که در آن وقایع قم و تبریز دسته‌جمعی اشاره شده تصحیح فرمایند.1

توضیحات سند:

1. در اعلامیه جمعی از فضلای حوزه علمیه قم می‌خوانیم:
اعلامیه جمعی از اساتید و فضلای حوزه علمیه قم در مورد حوادث اخیر "تبریز"
بسم الله الرحمن الرحیم
فاجعه اسف‌انگیز بیرحمانه مردم مسلمان "تبریز" توسط مأمورین دولت بار دیگر رقابت ملت مسلمان مخصوصاً جامعه روحانیت بالاخص مراجع عالیقدر تقلید ـ مدظلهم را جریحه‌دار نمود.
از آنجا که همیشه تحریف و دگرگون ساختن، حوادث و رویدادها وسیله‌ای برای استفاده‌های تبلیغاتی دشمن بوده است وسائل تبلیغاتی هیئت‌ حاکمه ایران این حادثه جانگداز را برای لوث کردن جنبه مذهبی ملت ایران به گونه دیگری نشان داده و عوامل و انگیزه‌های آن را غیرمذهبی معرفی نموده است در صورتی که ملت مسلمان ایران می‌داند که این حادثه در چهلمین روز فاجعه خونین قم به وجود آمد. روزی که ملت ایران برای احترام به مقام شامخ روحانیت و اظهار پشتیبانی جدی از مقدسات مذهبی و به دنبال اعلام عزای عمومی که از طرف مراجع تقلید به مناسبت حادثه قم شده بود از کسب و کار خود دست کشیده و شهرستان‌هایی چون "مشهد" ـ "اصفهان" ـ "شیراز" ـ "قم" ـ "اهواز" ـ "فسا" ـ "کاشان" ـ "کازرون" ـ "زنجان" ـ و "بازار تهران" تعطیل شده بودند و در پاره‌ای از شهرهای دیگر چون "آبادان" ـ "خرمشهر" ـ "یزد" ـ "رفسنجان" ـ "بندرعباس" و ... تظاهرات آرام و مجالس ختم برگزار بود و در سراسر ایران نگرانی مردم مسلمان به وضوح قابل مشاهده بود. "تبریز" هم به دنبال اعلام عزای مراجع و اعلامیه‌ای که از طرف علمای عظام شهر داده شد چون دیگر شهرستان‌ها عموماً تعطیل و طبقات مختلف مردم برای بزرگداشت مقتولین بی‌گناه قم و برگزاری مجالس ترحیم به مساجد روآور شدند ولی مأمورین دولت مانع از اجتماع مردم در مساجد گردیده درب مسجد را به روی آنها بسته بودند. طبیعی است که مردمی که احساسات مذهبی آنها به شدت جریحه‌دار شده هنگامی که با خشونت و شدت عمل پلیس رو به رو شوند و حتی شاهد پاره کردن اعلامیه مراجع و توهین به مقدسات و مقام شامخ روحانیت از طرف مأمورین باشند و پاسخ اعتراض آنها به این عمل شلیک گلوله و کشتن یک مسلمان بی‌گناه باشد به شدت خشمگین و برانگیخته شده و دست به تظاهرات خواهند زد. "پس نقطه شروع حادثه پلیس و مأمورین دولت بوده‌اند" اکنون باید از مسئولان و مصادر امور سئوال شود که عامل اصلی این فاجعه مردم بودند یا مأمورین دولت؟! و از طرفی آیا باورکردنی است که مأمورین بدون داشتن دستور از مصادر امور به چنین اقدامی دست بزنند؟ چنانکه در فاجعه قم هم نمی‌توان باور نمود که آن کشتار بی‌رحمانه توسط مأمورین بدون دریافت دستور بوده است. و اگر دولت بنا داشت بدون خونریزی به تظاهرات خاتمه دهد آیا برای او امکان نداشت؟ آیا باید به روی جمعیتی که به طرفداری از اسلام و پشتیبانی از روحانیت با شعار «الله اکبر» و «لا اله الا الله» رو به مساجد آورده‌اند آتش گشوده شود؟ و سپس به عنوان کمونیست مارکسیست اسلامی و اجانبی که از خارج کشور وارد شده‌اند معرفی شوند؟ آیا معقول است که ده‌ها هزار نفر از خارج مرز وارد شوند و از چشم مقامات امنیتی مخفی بمانند؟! یا آنکه اساساً اجانبی در کار نبود و آنچه در تبریز اتفاق افتاد نتیجه خشمی بود که توسط پلیس برافروخته گردید؟ باز سئوال دیگری برای همه مطرح است اینکه در اخبار رادیو ایران گفته شد: "مراکز رفاهی مورد حمله از تخریب قرار گرفته است" به مرکزی از مراکز عمومی مورد حمله قرار گرفته؟ آیا مشروب‌فروشی‌ها و دیگر اماکن فساد جزء مراکز رفاه عمومی محسوب می‌شوند؟!! جمعیتی که شعارش «الله‌اکبر» و انگیزه‌اش دفاع از اسلام و روحانیت است هرگز به تخریب اماکن رفاهی دست نمی‌زند. گویا هیئت حاکمه ایران از تظاهراتی که در قم و سایر شهرستان‌ها برای سرکوبی و محکوم ساختن عمال ارتجاع (به قول خودش) به راه انداخت نتیجه صحیح و مثبتی نگرفت لذا دست به این فاجعه خونین زد تا افکار عمومی را از تعطیلی‌ای که ملت برای پشتیبانی از روحانیت نمود منصرف سازد و با وارونه نشان دادن ماهیت آن اساس این حرکت و جنبش مذهبی را لکه‌دار کند، همچنان که در تظاهرات آرام قم هم به خاطر توهینی که در روزنامه اطلاعات به مقام مقدس روحانیت مخصوصا مرجع عالی‌قدر بزرگ شیعه "حضرت آیت‌الله العظمی آقای خمینی" ـ متع‌الله المسلمین بطول بقائه الشریف ـ شده بود. طلاب علوم دینی و مردم مسلمان و بیگناه را به رگبار گلوله بستند و بعد برای توجیه اعمال وحشیانه و ضدانسانی خود متوسل به یک سلسله یاوه‌گویی‌ها و دروغ‌پردازی‌ها شدند که هر هوشمندی را در شگفت قرار داد و این نوع خلاف‌گوئی‌ها و تحریف‌ها برای آنان تازگی ندارد. در این روزها بنابر آنچه که در روزنامه کیهان شماره ـ 10383 ـ و رستاخیز ـ 834 ـ 15 بهمن نگاشته شده بود نماینده ایران در سی و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه‌ای را مبنی بر محکوم کردن شکنجه و مجازات‌های غیرانسانی و تحقیرآمیز امضا می‌کند و دولت ایران تصمیم خود را بر اجرای آن اعلام می‌دارد. مقارن صدور همین قطعنامه می‌بینیم که مردم "قم" و "تبریز" را به آتش گلوله می‌کشند و صدها نفر را مجروح و مقتول می‌نمایند و یا بعضی از اساتید تبعیدی قم را هنگام دستگیری با لگد و سیلی و تهدید به قتل پذیرایی می‌کنند و در نقاط مختلف مملکت افرادی را به جرم انتشار اعلامیه مراجع تقلید با بهانه‌های دیگر دستگیر نموده و کمترین عملی که در حق آنان انجام می‌گیرد اهانت و رفتارهای تحقیرآمیزی است که آن را محکوم نموده‌اند.
و در همین روزها صدها نفر از اهالی محترم و متدین تبریز دستگیر می‌شوند و به گفته روزنامه کیهان شماره ـ 10397 ـ سه‌شنبه دوم اسفند 56 جرم عده‌ای از آنها نشر اعلامیه در شهرها و بخش‌های آذربایجان بوده است و می‌دانیم که منظور از این اعلامیه‌ها اعلان عزای عمومی از طرف مراجع عالیقدر است. و باز دیده می‌شود که از اسلام و قرآن دم می‌زنند و از طرف دیگر قوانین ضداسلامی وضع می‌کنند و تاریخ اسلام را که روشنفکر جنبش و نهضت آزادی‌بخش اسلامی است به تاریخ کفر و اختناق تبدیل می‌نمایند. علما و اساتید حوزه علمیه در زندان‌ها و تبعیدگاه‌ها به سر می‌برند. از یک سو از آزادی مردم دم می‌زنند و از سوی دیگر روزنامه‌ها و وسائل ارتباط جمعی را می‌بینیم که از عنوان کردن تعطیلات عمومی شهرها که وسیع‌ترین و عمومی‌ترین نمونه‌های تجلی افکار عمومی به پشتیبانی از روحانیت اعتراض به اعمال خلاف رویه هیئت حاکمه است و همچنین اخبار مربوط به مجالس ده‌ها هزار نفری اخیر خودداری می‌نمایند و این کتمان حقایق تا آنجاست که در حادثه اخیر تبریز اخبار مربوط به آتش‌سوزی و تخریب مفصلا همراه با عکس‌های گوناگون درج می‌شود و به رگبار گلوله بستن مردم از طرف قوای نظامی و انتظامی حتی اشاره‌ای هم نمی‌شود. ما ضمن محکوم کردن این اعمال وحشیانه و ضداسلامی اعلام می‌داریم که اکثریت قاطع مدت ما مسلمانند و به شدت به عقاید اسلامی خود تعلق خاطر دارند و برای دفاع از حریم اسلام و پشتیبانی از مراجع عالیقدر تا آخرین حد امکان از پای نخواهند نشست و این مصیبت‌ها را به پیشگاه ولی عصر ـ عجل‌الله فرجه الشریف ـ و مراجع عالیقدر ـ داعت برکاتهم ـ و علمای اعلام و اهالی محترم شهرستان "تبریز" تسلیت گفته توفیق همگان را در دفاع از اسلام و مسلمین خواستاریم.
جواد تبریزی ـ ابوالفضل النجفی الخوانساری - العبد مسلم ملکوتی ـ الاحقر محمد شاه‌آبادی ـ الحقر محمدحسین مسجدجامعی ـ احمد رضوانی النجفی الزنجانی ـ سید موسی شبیری زنجانی ـ علی مشکینی ـ مرتضی مطهری ـ محمد فاضل ـ سید مهدی روحانی ـ محسن حرم پناهی ـ علی احمدی میانجی ـ سید یوسف مدنی ـ عبدالله جوادی ـ حسین راستی کاشانی ـ محسن دوزدوزانی ـ شریعتمداری شیرازی ـ محمد محمدی گیلانی ـ سید ابوالفضل موسوی ـ محمد حسین المرتضوی اللنگرودی ـ مرتضی بنی‌فضل ـ حسین مظاهری ـ یدالله دوزدوزانی ـ جلال طاهری ـ عباس محفوظی ـ یحیی انصاری شیرازی ـ سیدمحمد حسینی ـ سیدعلی محقق ـ یوسف صانعی ـ محی‌الدین فاضل ـ رضا متوسلی ـ محمد مومن ـ علی‌اکبر مسعودی ـ اسماعیل صالحی ـ محمدعلی فیض ـ حسن تهرانی ـ سیدمحمدتقی شاهرخی ـ رضا گلسرخی ـ محمدعلی شرعی ـ سید حسن طاهری- تاریخ 19 ربیع الاول 1318 ـ مطابق با 5/ اسفند 56

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب2 صفحه 330

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.