تاریخ سند: 28 مرداد 1357
موضوع: پخش اعلامیه مضره
متن سند:
شماره: 9-58 تاریخ: 28 /5 /2537[1357] 13570528
از: شهربانی قزوین
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت قزوین
موضوع: پخش اعلامیه مضره
برابر گزارش قسمت مربوطه شب گذشته 26 /5 /2537 تعدادی اعلامیه مضره(تحت عنوان حادثه 22 مرداد ماه قزوین)1 که در مسجد جامع توزیع گردیده بود جمعآوری، اینک با توجه به مفاد مندرج در اعلامیهها که در مورد وقایع این شهرستان بوده 5 نسخه آن جهت مزید استحضار به پیوست ارسال میگردد.
رئیس شهربانی قزوین- سرهنگ طبیب زاده
گیرندگان:
فرمانده رکن 2 لشگر 16 زرهی قزوین به انضمام 2 نسخه اعلامیه جهت استحضار
روی سابقه مورد اقدام قرار گیرد. 28 /5 /37
اگر از این اطلاعیه به زنجان فرستاده نشده با همین پیک ارسال گردد. راجی- 29 /5 /37
توضیحات سند:
1. در روز 22 مرداد بسیاری از اهالی شهرستان قزوین در اعتراض به دستگیری آیتالله سیدعباس ابوترابی در مسجد شاه تحصن کرده و تا 24 همین ماه به تحصن ادامه دادند. در این چند روز تعدادی از مردم به وسیله مأمورین رژیم شهید و یا زخمی شدند. در این روز اعلامیه آیات ثلاثه مقیم قم درباره حوادث اخیر در برخى از شهرهاى کشور منتشر شد.متن اعلامیه مورد بحث بشرح زیر میباشد:
«هنوز ما براى عزیزان از دست رفته خود که در چند ماه اخیر در قم، تبریز و سایر شهرها کشته شدهاند، عزادار بودیم که باز هم کشتار وحشیانه دیگرى در مشهد مقدس و همدان براه انداختند و بمدرسه علمیه نواب در مشهد هجوم بردند و طلاب علوم دینى را مورد ضرب و جرح شدید قرار دادند و اکنون نیز در ماه مبارک رمضان که ملت مسلمان ما بعبادت و روزهدارى مشغول است، حوادث دردناک تازهاى در اصفهان و شیراز قلوب همه را شدیدا جریحهدار ساخت. گذشته از واقعه اسفبار اصفهان که با موجى از اندوه گسترده مواجه گردیده؛ حادثه بسیار تکاندهنده و کم سابقهاى در شیراز بوقوع پیوست که طبق اعلامیه علماى اعلام شیراز، روز 5 رمضان که مردم مسلمان در مسجد جامع و نو اجتماع کرده بودند، مورد هجوم و یورش پلیس و مأمورین مسلح قرار گرفته و صدمات و لطمات سنگین از قتل و جرح در شبستان مسجد یعنى خانه خدا بوجود آمده و اخبار واصله حاکى از آن است که در بعضى از شهرهاى دیگر نیز حوادث تأسفآورى براى مردم بیدفاع ایران ایجاد کردهاند. ما این مصائب بزرگ را بساحت مقدس ولىاله المنتقم حضرت حجتابن الحسن ارواحنافداه و عموم مسلمانان خصوصا به بازماندگان و داغدیدگان تسلیت میگوئیم.
بسیار جاى تأسف است که هنوز هم هیئت حاکمه از حوادث اخیر متنبه نگردیده و هر روز بنحوى از انحاء عدهاى از مردم بیدفاع را کشته یا مجروح و مضروب و زندان و تبعید مینماید.
اگر خیال میکنند که با ادامه این اعمال خلاف شرع و قانون، میتوانند باز هم مردم را در خفقان و محروم از آزادى نگاه دارند، سخت دراشتباهاند و این درسى است که تاریخ بهمه آموخته و میآموزد. با وجود اینکه مدت مدیدى از مبارزه حق طلبانه ملت ایران در راه کسب آزادیهاى مشروع و خواستههاى قانونى آنان میگذرد، هیئت حاکمه کوچکترین ترتیب اثرى نداده و حتى با ادامه تغییر تاریخ اسلامى، بىحرمتى و تجاوز خود را بحریم مقدس رسول گرامى اسلام (ص) ظاهر ساخته است. هیئت حاکمه ایران بجاى آنکه بخواستههاى مشروع و منطقى روحانیت و ملت ایران گوش فرا داده و تسلیم گردد، تمام قواى مملکت را علیه ملت بسیج مینماید. ما براى چندمین بار فجایع و کشتار بیرحمانه مردم مسلمان را بشدت محکوم میکنیم و به اطلاع عموم میرسانیم که روحانیت شیعه براى وظایفى که دارد با پشتیبانى مردم مسلمان حقطلب تا کسب آزادیهاى مشروع و قانونى از فردى و اجتماعى و تا لغو لوایح و قوانین ضد اسلامى و تا ایجاد یک نظام عادلانه در ایران به مبارزات صحیح و منطقى خود ادامه خواهد داد.
ما ضمن تشکر از عواطف و علائق مذهبى ملت مسلمان ایران، براى آگاهى و هوشیارى عموم اعلام میداریم که استعمارگران و مخالفین اسلام با صحنهسازى و ایجاد بلوا میخواهند اعتراضات منطقى ما را دگرگونه جلوه داده مبارزات روحانیت و مردم مسلمان را آلوده سازند. لذا ملت مسلمان ما باید بدانند که مبارزه بهتر است با همبستگى مردم و با آموزش صحیح و انتخاب طریق هوشیارانهای که با تلفات و صدمات کمتر نتیجه بیشترى دارد همراه باشد، برعموم مردم است که با اتحاد و اتفاق کامل به پیروى و تبعیت از روحانیت شیعه که در قرون متمادیه حافظ دین و مروج مذهب و قاطع ایادى استعمارگران و ظالمین بودهاند، در عمل و احکام مقدسه قرآن و دفع شر دشمنان اسلام جدى و کوشا باشند.
نصرت اسلام و مسلمین و ظلمت و خذلان معاندین را از خداوند قادر متعال مسئلت داریم.
9 رمضان مبارک برابر 1398 برابر 23 /5 /1357 سید کاظم شریعتمدارى، محمدرضا موسوى گلپایگانى، شهابالدین حسینى مرعشى نجفى.
ارزیابى خبر :
خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده :
مراتب به نخست وزیرى اعلام شده است.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک صفحه 354