صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: مذاکرات دکتر احسان نراقی و دکتر علی امینی

تاریخ سند: 29 آذر 1357


موضوع: مذاکرات دکتر احسان نراقی و دکتر علی امینی


متن سند:

از: 381 تاریخ:29 /9 /1357
به: عرض می‌رسد
موضوع: مذاکرات دکتر احسان نراقی و دکتر علی امینی

احسان نراقی به آقای امینی اظهار داشت دیشب خدمت آقای دکتر صدیقی بودم و تماس‌هائی که تا به حال داشته‌اند خیلی مثبت نبوده.
آقای امینی سئوال نمودند چطور؟
آقای نراقی پاسخ دادند با چند نفر از جمله امیرعلائی1، دکتر آذر2 ایشان صحبت کردند و آنان قبول نکرده‌اند مثلاً من از ایشان خواستم با غلامحسین مصدق صحبت بکنند ولی ایشان با احمد مصدق صحبت کرده‌اند و احمد هم همکاری با ایشان را رد کرده و بنابراین اگر با غلامحسین هم صحبت کنند فایده‌ای ندارد و به طور حتم ایشان هم همکاری نخواهد کرد چون به هرحال احمد برادر بزرگتر است.
آقای امینی اظهار نمودند آخه احمد این کاره نیست و آقای صدیقی هم اشتباه کرده.
آقای نراقی اظهار نمود ایشان تجربه جنابعالی را که نداره. آقای صدیقی یک معلم خوبی بوده و در کار سیاست تجربه چندانی ندارند.
آقای امینی اظهار نمودند ایشان که قبلاً این برنامه‌ها را نداشته‌اند و تجربه‌ای ندارند و به نظر من ایرادی نیست.
آقای نراقی اظهار داشتند از آدم‌هائی که ایشان انتخاب کرده به نظر من موضوع را دست کم گرفته مثلاً رفته سراغ شاگردان قدیم خودشان در صورتی که در شرایط فعلی آدم‌های ‌قوی احتیاج است که در هیچ یک از زدوبندها دست نداشته باشند و یا از جبهه ملی باشند که فعلاً این تب را پائین بیاره.
آقای امینی اظهار داشتند فردا صبح قرار است ایشان بیایند منزل من و من صحبت می‌کنم ببینم چی میشه.
به عرض برسد 2 /10
احتراماً به استحضار می‌رساند. سجده‌ای 29 /9 /57
به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید. تاریخ 3 /10 /57
ملاحظه شد. 3 /10

توضیحات سند:

1. شمس‌الدین امیرعلایى: فرزند نجدالدوله، در سال 1279ش در تهران به دنیا آمد. سال تولد او که نوه‌‌ی نظم السلطنه و نتیجه‌‌ی رحیم خان علاءالدوله بود، در برخی از اسناد، 1282 ش نیز ثبت شده است. امیرعلایی، تحصیلات ابتدایی‌‌ را در مدرسه سن لویى و متوسطه را در دبیرستان دارالفنون گذراند و پس از اخذ دیپلم، به دانشکده حقوق رفت و سپس برای ادامه تحصیل، راهى فرانسه شد و پس از بازگشت به ایران در سال 1310 به خدمت وزارت مالیه درآمد و یک سال بعد به سمت مستنطق عدلیه قم تعیین شد. پس از مدتی که در دادگستری فعالیت نمود، در سال 1313ش، به همراه علی اکبر داور به وزارت دارایی رفت و در نهایت به معاونت مؤسسه اداره کل دخانیات منصوب شد. پس از درگذشت داور در سال 1315ش، به دادگستری بازگشت و در جایگاه‌های ‌مختلفی کار کرد. پس از شهریور 1320ش، در سال 1322 دادستان دیوان کیفر کارکنان دولت شد که رسیدگی وی به پرونده‌‌ی سرلشکر ظفرالدوله مقدم استاندار آذربایجان در آن زمان، موجب شهرت او و سر و صدای زیادی در مطبوعات گردید. در سال 1324ش، در کابینه‌‌ی قوام السلطنه، وزیر کشاورزی شد و با آغاز فعالیت جبهه ملی، که در شرایط آن روز، و با موافقت دربار تشکیل یافته بود، او نیز که از اعضای مؤسس حزب ایران بود، به جمع همراهان دکتر محمد مصدق پیوست. در دولت رزم آرا، مدتی استاندار گیلان بود و در کابینه حسن علاء وزیر دادگستری شد. با تشکیل دولت مصدق، از اعضای اصلی کابینه بود که مدتی وزیر اقتصاد ملی، وزیر دادگستری. وزیر کشور. سرپرست شهربانی کل کشور و بعد وزیر مشاور و معاون نخست‌وزیر شد. اختلافات او با آیت‌الله کاشانی(ره)، مصدق را مجبور به جداکردن وی از کابینه و اعزام وی به وزیرمختاری در کشور بلژیک نمود. با کودتای 28 مرداد 1332باوجود آنکه مورد تأیید فضل‌الله زاهدی بود، از کار کناره گرفت. مدتی در اروپا بود و سپس به ایران بازگشت که به علت فعالیت‌های ‌سیاسی، توسط دولت زاهدی بازداشت و به برازجان تبعید شد. پس از آزادی به اروپا رفت و در این موقع بود که در سوربن به تحصیلات خود تا درجه‌‌ی دکتری ادامه داد. به علت استقامتی که در نظریات خود داشت، همواره مورد کنترل بود و تا پایان عمر از طرفدارن مصدق بود. امیرعلائی، در جبهه ملى دوم، به عضویت شوراى مرکزى و هیئت اجرایى درآمد، ولى پس از انحلال جبهه، فعالیت سیاسى را کنار نهاد. وی، پس از پیروزى انقلاب اسلامى، توسط دکتر کریم سنجابى، به سمت سفیر ایران در پاریس منصوب شد و یک سال در این سمت باقى ماند. از جمله تألیفات وى مى‌توان به کتابهاى: «صعود محمدرضا شاه به قدرت یا شکوفایى دیکتاتورى»، «مجاهدان و شهیدان راه آزادى»، «خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران»، «در راه انقلاب و دشواری‌هاى مأموریت من در فرانسه»، «خط سیاهى بر کتاب سیاه» و «خاطرات من در یادداشتهاى پراکنده» اشاره کرد. شمس الدین امیرعلائی، در سال 1372 در تهران درگذشت
ناصر نجمى، دولت‌هاى ایران از سید ضیاء تا بازرگان، ص 1198.
باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 1، ص 205.
2. محمدمهدى آذر: فرزند میرزا على آقا تبریزى، که مجتهد و در اولین دوره‌‌ی مجلس شورای ملی، از طرف مردم خراسان، به مجلس راه یافته بود، در سال1281 ش در مشهد به دنیا آمد. پس از تحصیلات مقدماتى، به تحصیل در رشته طب پرداخت و پس از اخذ دکترا، در سال 1307ش از طرف دولت، براى ادامه تحصیل تخصصی به فرانسه اعزام گردید و پس از مدت هفت سال در سال 1314ش به ایران بازگشت و در دانشکده طب، به تدریس مشغول شد و مدت‌ها نیز ریاست بیمارستان رازی را به عهده داشت. او عضو جبهه ملى ایران بود و به دلیل دوستى با دکتر محمد مصدق، در تاریخ 31 تیر 1331 در کابینه‌‌ی او، به وزارت فرهنگ منصوب شد. پس از کودتاى 28 مرداد 1332 و سقوط دولت مصدّق، از کار برکنار و مدت کوتاهى نیز از سوى حکومت نظامى دستگیر و زندانی و در دوم دی ماه همان سال آزاد و به طبابت مشغول گردید. در تجدید سازمان جبهه ملّى، بار دیگر وارد فعالیت سیاسى شد و به عنوان یکی از اعضای اصلی هیئت مرکزی و مسئول کمیته‌‌ی خارج از کشور جبهه ملی فعالیت نمود و در اولین کنگره‌‌ی این جبهه در سال 1341ش، با 110 رأی به عنوان نایب رئیس انتخاب شد. او که در این زمان با اللهیار صالح و کریم سنجابی همفکری داشت، به دلیل اختلاف نظرهای موجود از سیاست کناره‌گیرى کرد و در طول زندگی، ضمن شرکت در جلسات خصوصی اعضای جبهه ملی سابق، با آنان حشر و نشر داشت. دکتر مهدی آذر، در 9 خرداد 1373، در آمریکا درگذشت.
جبهه ملی به روایت اسناد ساواک، زمستان 1379 ش
اقبال یغمایى، وزیران علوم و معارف و فرهنگ ایران، نشر دانشگاهى، 1375
باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 1.

منبع:

کتاب احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 554

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.