تاریخ سند: 17 خرداد 1348
موضوع: علی امینی
متن سند:
گزارش خبر
به: ۳۱۲ شماره گزارش: 38692 /20 ﻫ 4
از: 20 ﻫ 4 تاریخ گزارش: 17 /3 /48
موضوع: علی امینی
در ساعت ۸ روز 14 /3 /48 در منزل دکتر علی امینی جلسهای با حضور ۱۲ نفر از جمله سید محمدعلی خلیقی کارمند بازنشسته دارائی قسمت مالیاتها، جواد صاحب اختیاری کارمند سازمان جشنهای شاهنشاهی، پارسا قاضی داگستری برادر خانم پارسا وزیر فعلی آموزش و پرورش، حسن نادری کارمند شرکت تلفن، سید حسین پیامی، کوتوال کارمند آموزش و پرورش، سیدحسین رضوی کارمند برق تهران، علیاکبر مالک کارمند بازنشسته آموزش و پرورش تشکیل گردید. دکتر امینی ضمن صحبت درباره اشخاص جاهطلب و ناشکر اظهار داشت بارها به این دکتر ناظرزاده گفتهام که تو چرا اینقدر به این و آن در میزنی تو اکنون استاد دانشگاه و شاعر و مردی متدین و شناخته شدهای هستی حقوق کافی هم داری و در واقع همه چیز در تو جمع است وکالت و وزارت به درد تو نمیخورد به صراحت گفتهام اگر تو فردا وزیر یا وکیل بشوی علاوه بر اینکه تمام این امتیازات را از دست خواهی داد مورد نفرت نیز قرار خواهی گرفت سپس دکتر امینی افزود زیاد هم نمیشود گفت که چرا بعضیها این طور فکر میکنند و دائم به فکر به دست آوردن مقام دولتی هستند یعنی بنده که به تمام این مقامها حتی رئیسالوزرائی هم رسیدهام و شهوت دیگری برای به دست آوردن مقام ندارم نمیتوانم به آنها خورده بگیرم زیرا آنها هنوز امید و آرزو دارند که مقامهائی به دست بیاورند. امینی افزود خود بنده در زمان مرحوم رضاشاه بارها به دوستان گفتم من حاضرم یک هفته وزیر باشم بعد اعدام بشوم ولی آن روزها وکالت و وزارت ارزشی داشت آبروئی برایش قائل بودند منزل یکی از دوستان رفته بودم از پسرش سئوال کردم و گفتم آقای شما چهکاره است وزیر است یا وکیل بچه با حال تأثر گفت بابای ما هیچ نیست گفت بابای شما بالاخره آدم با آبروئی است و بیش از وکیل و وزیر ارزش دارد بعد دکتر امینی خواست با شریفالعلما مذاکره نماید لکن موفق نگردید چون نامبرده حضور نداشت سپس دکتر امینی ضمن صحبت تلفنی گفت این هفته زیاد مهمان بودهام زیادهروی میشود ضمناً خدمت شما بودن به سن و سال بنده نمیخورد به طور حتم شما خیال کشتن ما را دارید بعد امینی افزود او در محکمه خودش است بعد پارسا اظهار داشت در راهروهای اداره کارآگاهی دیدم عکس جنایتکاران را نصب کرده و متذکر شدهاند خوب توجه کنید و با جنایتکاران آشنا شوید و زیر آن نوشتهاند در راهرو توقف نفرمائید راستی که مسخره است چطور اینها از تناقضاتی که خود به وجود میآورند آگاهی ندارند دکتر امینی سپس گفت من شخصاً تلویزیون تماشا نمیکنم ولی گاهی برای خداداد آن را روشن میکنم چند شب پیش دیدم شخصی راجع به لغات بحثی دارد به قدری این شخص بیسواد بود که سطح حرفهایش پائینتر از مردم عادی بود بعد دکتر امینی به زندگی اشرافی اشاره نمود و گفت فقط خداوند است که میتواند چندین پشت خانوادهها را سربلند نگاه دارد و یا نابود کند به طوری که از آنها اثری باقی نماند من اگر هنر قلمفرسائی داشتم میتوانستم زندگی خانوادگی خود را بنویسیم و کتاب جالبی تقدیم جامعه کنم زیرا خانواده ما نشیب و فرازهای زیادی را دیده و اکنون هم پابرجا مانده است بعد به چند تن از اشرافزادگان لشگری و کشوری از جمله مشیرالدوله، مؤمنالملک وثوقالدوله، داور تیمورتاش، سپهبد امیراحمدی، خدایارخان، قوامالسلطنه اشاره کرد و گفت خانواده ما با تغییر رژیمها و تعویض سلاطین مواجه شد ولی از بین نرفت بنابراین جز خواست خدا هیچ چیز نمیتواند تغییر شکلی به خانوادهها بدهد یک روز خدمت اعلیحضرت عرض کردم بنده از خانوادهای هستم که خانواده وثوقالدوله و قوامالسلطنه پیش آنها هیچ بودند با وجود این بنده از روزی که نوکری دستگاه کشورم را قبول کردم هیچ اعمال نفوذ اشرافی نکردم از کارمندی عادی شروع کردم و تا به حال که رئیسالوزرای مملکت هستم همچنین عرض کردم در زمان نخستوزیری ساعد وزیر پست و تلگراف شدم بعد معاون وزارت دارائی بعد وزیر پست و تلگراف در نخستوزیری قوام معاون و مشاور بودم در تمام مراحل با اشتیاق به تمام انجام وظیفه کردم شاید این پرحرفی بنده هم سبب رنجش ایشان گردیده بعد دکتر امینی نابودی خانوادهها را سبب پول نامشروع دانست که در پستهای دولتی به جیب میزنند اضافه نمود تیمساری که اسمش را نمیبرم برای پسرش آنقدر پول به خارج میفرستد که پسرش دیگر فرصت درس خواندن ندارد دیدم برای پسرش کاغذی نوشته بود پسرجان من که پول تو را جداگانه میفرستم دلم میخواهد درس هم بخوانی پسر جواب داده بود پاپاجان آخر فرصتی برای درس خواندن ندارم بعد به زندگی پر ماجرای ارسنجانی اشاره نمود و گفت این مرد خود را برای به دست آوردن مقام خرد کرد مقامهای بزرگ و به دست آورد و تمول بسیار نیز اندوخت باز هم هر وقت تلفن میکردم میدیدیم ناشکری میکند یعنی حق هم داشت زیرا زنی آمریکایی مسلک گرفته بود که او را ناراحت میکرد از دکتر امینی سئوال شد مگر همسر او خارجی بود گفت نه آن زن عاشق برادرزاده دکتر مصدق شده بود سپس همسر یک آشوری شد و بعد هم با ارسنجانی ازدواج کرده و او را به خاک سیاه نشانید دکتر امینی اضافه کرد من خانوادههای زیادی دیدم که با زور از خدا چیزها گرفتند ولی از آن استفاده نکردند عباس اسکندری چه ثروتها به دست آورد ولی اکنون نامی از او نیست تمام املاک در همدان متعلق به قرهگزلو است ولی یک درمانگاه از خود باقی نگذاشت این جلسه در ساعت ۹:۳۰ خاتمه یافت.
نظریه منبع: هرکس به منزل امینی وارد میشد امینی تولد حضرت رسول را تبریک میگفت و او را به صرف شیرینی دعوت میکرد.
دکتر امینی هنگامی که به احتمال یقین با خانمی خارجی تلفنی صحبت میکرد با احتیاط با او مکالمه مینمود و به نظر میرسد خانم خارجی سراغ دکتری را گرفت که امینی گفت او در محکمه خودش است و بعد اضافه نمود شماره تلفنش ۶۶۶۴۳ یا برعکس ۴۳۶۶۶ میباشد
وقتی که امینی متوجه شد خانم خارجی شماره تلفن را نفهمید افزود شما هنوز فارسی را خوب یاد نگرفتهاید بعد شماره تلفن را با زبان فرانسه تکرار کرد.
دکتر امینی ضمن صحبتهایش به افرادی که قبول مسئولیت میکنند اشاره نموده گفت این افراد درک نمیکنند که وظیفه سنگینی دارند یا در فکرند که مقام خود را به رخ مردم بکشند یا جیب خود را پر کنند بنده وقتی رئیس گمرک شدم شب منزل عضدی خوابیدم ولی خوابم نبرد هم خوشحال بودم که چنین مقامی به دست آوردم هم وحشت داشتم که چطور باید وظیفه خود را انجام دهم.
نظریه رهبر عملیات: مطالب فوق در جلسه مذکور بیان گردیده است.
نظریه ۲۰ ﻫ۴. جلسات فوق دکتر امینی کماکان تشکیل و مشارالیه سعی مینماید جملات برخلافی را در حضور حاضرین که بعضی از آنها ناشناخته میباشند مطرح ننمایند.
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 729