صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

دعای کمیل در مسجد جلیلی

تاریخ سند: 8 تیر 1354


دعای کمیل در مسجد جلیلی


متن سند:

شماره : 27023 /20 ه 12 در مسجد جلیلی بعد از نماز مغرب و عشاء که با حضور حدود سی نفر خوانده شد دعای کمیل طبق معمول هفتگی از ساعت 2030 الی 2145 پنجشنبه 29 /3 /54 توسط شیخ محمدرضا مهدوی کنی با کمک هوشنگ دلشاد، مشتاقی و اتابکی خوانده شد افراد شناخته شده در این جلسه عبارت بودند از : مهندس دبیر رئیس سابق کارخانجات دولتی.
محمدعلی یزدان پناه، دکتر شیخ، حاجی فرساد، وصال موحدی، عبدالرحمن جعفرخانی (این شخص از دور با صدای بلند به محمدعلی احسان می گفت که او سازمانی است).
مهدی سبحانی، محمد توانا و حسینی کما فی السابق در کتابخانه مشغول مطالعه روزنامه کیهان و گفتگو بودند.
مهندس گل افشانی، غلامعلی توسطی (دادیار دیوان محاسبات).
حاج سید شجاع حاج سید جوادی، سید علی اکبر صادقی (این شخص در مورد وقایع اخیر قم اظهار داشت شب قبل از 15 خراد شیخ احمد کروبی1 که از مالکین و علمای پیرالیگودرز است منبر رفته و حتی یک شاگرد تراشکار که دوست من است و در واقعه فوق شرکت داشته بازداشت شده است.
صادقی افزود که مراجع قم یک هفته است نماز جماعت خود را تعطیل نموده اند و گلپایگانی2 قبلاً شرکت در حزب رستاخیز3 را تحریم نموده بود.
4) نظریه شنبه : 1ـ صادقی...
.
صبحت از شخصی که نزدیکش نشسته بود و او را نمی شناخت با احتیاط صحبت می کرد.
2ـ عبدالرحمن جعفر خانی در سال گذشته بر سر گور مهدی بخارائی و امانی در قبرستان جدید مسگرآباد هنگام فاتحه خوانی کتک مفصلی خورده بود و احساس می نمود محمدعلی احسان این واقعه را به وجود آورده و روی این اصل او را سازمانی صدا می کرد.
نظریه یکشنبه : به صحت اظهارات شنبه اعتماد حاصل است.
دانشگر نظریه سه شنبه : در مأموریت است.
نظریه چهارشنبه : در مرخصی است.

توضیحات سند:

1ـ حجه الاسلام شیخ احمد کروبی در سال 1272 ه.
ش در یکی از روستاهای گلپایگان به دنیا آمد.
وی پس از فروش مایملک پدری خود به نجف رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت.
در سال 1310 به وطن بازگشت و در منطقه الیگودرز مستقر شد.
فعالیتهای سیاسی شیخ احمد کروبی با مخالفت و اعتراض نسبت به رضا شاه آغاز شد که نتیجه آن مصادره نوشته ها و تحقیقات و بازداشت وی بود.
ایشان در همگامی با آیه اللّه کاشانی فعالیت چشمگیری داشت.
گفته می شود که رژیم شاه قصد از بین بردن او را داشت، ولی به دلیل ترس از عکس العمل مردم لرستان دست به این کار نزد.
آخرین مجازات ایشان از سوی حکومت پهلوی، تبعید به دماوند بود.
حجه الاسلام و المسلمین احمد کروبی در سال 1363 در سن 91 سالگی درگذشت.
2ـ آیت الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی در هشتم ذیقعده 1316 در روستای گوگد در 6 کیلومتری گلپایگان دیده به جهان گشود.
هنوز 9 سال بیشتر نداشت که پدر عالم و فقیه خود آقا سید محمدباقر گلپایگانی را از دست داد.
آیت الله گلپایگانی در 5 سالگی به مکتبخانه رفت و سپس نزد آیت الله ملاتقی گوگدی دروس مقدماتی را شروع کرد.
در سال 1336 ق به منظور ادامه تحصیل به اراک (سلطان آبادی آن روز) رفت و در محضر بزرگانی چون آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی وآقا ضیاءالدین اراکی دوره سطح و مراحل عالیه فقه و اصول را خواند.
پس از آن که در 1340 ق شیخ عبدالکریم حائری به قم آمد و حوزه علمیه این شهر را پایه ریزی کرد، آیت الله گلپایگانی نیز به تبع استاد خود به این شهر آمد و به تدریس دروس سطح پرداخت.
با شروع نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام (ره)، ایشان همواره حامی نهضت و پشتیبان امام بود.
در ذیل بیشتر اعلامیه های مراجع امضای ایشان نیز مشهود است و در جلساتی که اوایل نهضت علمای قم تشکیل می دادند شرکت می کرد.
همگام با امام و دیگر مراجع عید 1342 را به دلیل اصرار رژیم بر اجرای لوایح ششگانه تحریم کردند و پس از دستگیری حضرت امام در خرداد 1342 به اتفاق دیگر مراجع برای آزادی معظم له تلاش کردند و بعد از تبعید حضرت امام به ترکیه نیز از این اقدام رژیم ابراز ناخشنودی کرد.
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در زمستان 1357 ایشان با انتشار اعلامیه هایی از ارتش خواست که به ملت بپیوندد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در مقاطع حساس شاهد حمایت ایشان از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی بودیم.
در طول جنگ تحمیلی همواره مشوق رزمندگان اسلام بود و بارها نمایندگان ایشان برای تقویت روحیه رزمندگان به جبهه رفتند.
در تمام انتخابات ها در صحنه بود و مردم را تشویق و ترغیب به رأی دادن می کرد.
ایشان علاوه بر انجام اقدامات خیریه از قبیل احداث مدارس، بیمارستانها و سایر خدمات عام المنفعه چندین اثر تألیفی از خود به یادگار گذاشته اند که از آن جمله است : حاشیه بر عروه الوثقی، حاشیه بر رسائل، مناسک حج، تألیفی در فقه و کتابی در اصول.
حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی در 18 آذر 1372 در تهران از دنیا رفت و پس از تشییع پرشکوه در تهران و قم در جوار حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
3ـ حزب رستاخیز: شاه به تشکیل احزاب گوناگون امر کرده بود.
مانند «مردم»، «ملّیون»، «ایران نوین».
امّا در سال 1353 ه ش حزب «رستاخیز» را به عنوان تنها حزب قانونی کشور اعلام کرد و عضویت آن را اجباری ساخت و دستور داد کسانی که با آن مخالف هستند ایران را ترک کنند! این حزب بر 3 اصل استوار بود : وفاداری به قانون اساسی، وفاداری به نظام شاهنشاهی، و وفاداری به انقلاب شاه و ملت.
هویدا، نخست وزیر وقت، به دبیر کلی حزب رستاخیز انتخاب شد و «رستاخیز» کانونی گردید برای تجمع کسانی که به دنبال نفوذ و قدرت بودند.
امام به محض تأسیس حزب رستاخیز، آن را مخالف شرع شمرده فتوا به حرمت عضویت در آن دادند و اجبار مردم را به عضویت در آن، نقض قانون اساسی دانستند.
در اولین سالگرد تشکیل حزب، رژیم، اعلام کرد که بیست و سه ملیون نفر عضو آن هستند! (جمعیت ایران در آن زمان 33 میلیون نفر بود) شاه هیچگاه اجازه نمی داد در حزب، اعضا پیرامون نفت، بررسی اصلاحی یا انتقادی انقلاب سفید، خرید اسلحه و تجهیزات و سیاست خارجی، جلسات و مذاکراتی داشته باشند.
شش ماه پس از تشکیل حزب مقامات آمریکا در ایران به واشنگتن گزارش کردند که این حزب عملاً نقشی در سیاست ایران ندارد.
هنگام انحلال این حزب حتی یک نفر هم مخالفت نشان نداد! ر.ک : کوثر، ج 1، صفحه 384، کوثر، ج 2، صفحه 101.
4ـ «متعاقب صدور فرمان تشکیل حزب رستاخیز ملت ایران، آیات اللّه گلپایگانی و شریعتمداری در پاسخ طرفداران خود دایر بر وارد شدن در تشکیلات جدید و یا خودداری از پیوستن به این تشکیلات مطالبی اظهار نموده اند.
آیت الله گلپایگانی تا مدتی بعد از صدور فرمان تشکیلات جدید در مقابل سؤال طرفداران خود برای پیوستن به تشکیلات مذکور، به طور غیرعلنی آنها را به عدم عضویت در حزب رستاخیز ملت ایران و مخالفت با آن دعوت می کرد و نزدیکان او اظهار می داشتند: آیت الله راضی نیست کسی در این حزب ثبت نام نماید بعدا آیت الله گلپایگانی و اطرافیان وی در جواب سؤال کنندگان اظهار می داشتند: شرکت در این حزب جایز نیست و حرام است.
آیت الله شریعتمداری در پاسخ طرفداران خود برای پیوستن به حزب رستاخیز ملت ایران اظهار داشته: ثبت نام در حزب رستاخیز ملت ایران اجباری نیست اگر با ما کاری نداشته باشند ما هم با آنها کاری نداریم.
هنوز که با ما کاری ندارند.
» (بولتن های نوبه ای ساواک، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، سال 1371، صفحه 125 و 126)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 489


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.