تاریخ سند: 21 شهریور 1357
مکالمات سوژه از ساعت 0700 سه شنبه 21/6/57 تا ساعت 0700 چهارشنبه 22/6/57
متن سند:
مکالمات سوژه از ساعت 0700 سه شنبه 21 /6 /57 تا ساعت 0700 چهارشنبه 22 /6 /57
دکتر پاک نژاد تماس گرفت و پرسید: اگر حاجی آقا منزل هستن، میخواستم با آقای دکتر نامدار بیاییم خدمتشان. 21 /6 /57
مخاطب: تشریف بیاورید.
*****
شخصی به نام خجسته تماس گرفت و گفت: از صبح تا به حال، شهربانی و اداره کار فشار آوردهاند که باز کنید؛ چی کار کنیم؟
صدوقی: بگویید ما تابع مراجع قم هستیم و تا آنها دستور ندهند، ما باز نمیکنیم.1
*****
شخصی به نام قریشی از اداره آب تماس گرفت و بعد از احوالپرسی، گفت: حاجی آقا ! در شهر شایع شده است که میخواهند آب را قطع کنند. شما من را خوب میشناسید؛ من مسلمان هستم، خواستم به عرض شما برسانم تا زمانی که من اینجا هستم، هیچکس و هیچ دستوری نمیتواند که آب را قطع کند.
صدوقی: من به همه ابلاغ میکنم.
*****
شخصی به نام خراسانی رفسنجانی از اقلید تماس گرفت. بعد از احوالپرسی، سوژه پرسید: چند نفر دیگر با شما در آنجا تبعید هستن؟
خراسانی: 5 نفر. حاجی آقا ! برای پنج شنبه برنامهای است؟
صدوقی: هنوز درست معلوم نیست، ولی گویا یک حسابی هست و نتیجهاش فردا معلوم میشه. سپس خداحافظی کردند.
توضیحات سند:
1. از روز بیست و یکم شهریورماه، کارگران کارخانجات نیز به صف اعتصاب کنندگان پیوستند: «روز جاری بسته شدن مغازهها به استثنای تعدادی از فروشندگان مایحتاج عمومی در شهرهای یزد، اردکان، تفت و بافق ادامه دارد. ضمناً از ساعت 0830 روز جاری حدود 35 نفر کارگران کارخانه مجاهد یزد محل کار خود را ترک نمودهاند ولی دفتر کارخانه دایر است.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . استان یزد . ج 4. سند شماره: 315 /5 - 21 /6 /57
و در همین روز، اداره کل سوم ساواک، طی بخشنامهای به ساواکهای سراسر کشور اعلام نمود: « شایعاتی وجود دارد که روحانیون و مردم منتظر وصول دستور از طرف خمینی میباشند تا عکس العمل لازم در قبال تصمیمات و اقدامات اخیر دولت به عمل آورند، بررسیهای لازم معمول، کسب هرگونه خبری در این زمینه سریعاً اعلام.» همان . سند شماره: 7060 /312 - 21 /6 /57
***
منبع:
کتاب
گفت و شنود، جلد اول - شنود مکالمات شهید آیتالله محمد صدوقی صفحه 270