تاریخ سند: 2 مهر 1329
متن سند:
اطلاعیه از رکن 2 شعبه 4 ستاد ارتش به شهربانی کل کشور بعد از ظهر روز
26 /6 /29 مهندس شرمینی با لباس گدائی باتفاق بهرامی1 وارد منزل احمد
ابراهیمی گردیدند (در این منزل جلسه حزب توده برقرار بود) موضوع جالب این
بود که از خوزستان از طرف دکتر کشاورز کاغذی محرمانه توسط یکنفر از
اعضاء حزب رسیده بود و در همانجا وسیله شرمینی آن کاغذ امضاء گردید که به
مسکو فرستاده شود.
از مفاد کاغذ اطلاعی در دست نیست.
6 /1341
6 /473
17 /70
220997
اداره ششم پاسخ صادر [ناخوانا ]در این موارد دستور فرمایند گزارش دهند جریان امر را
بشهربانی اطلاع داده تا با تشریفات قانونی اقدام مقتضی بعمل آید 17 /7 /29
19144
18 /7 /294085 /6
توضیحات سند:
1ـ دکتر محمد بهرامی فرزند
مهذب االسلطنه بهرامی،
پزشکی مشهور و از اعضای
گروه 53 نفر بود، وی در تهران
به دنیا آمد و پس از پایان
تحصیلات ابتدایی برای ادامه
تحصیل به آلمان رفت، در آنجا
با مرتضی علوی آشنایی یافت و
به همین واسطه با دکتر تقی
ارانی و عبدالصمد کامبخش
آشنا شد.
بنا به روایتی او،
کامبخش و سرهنگ سیامک
اعضای هسته سه نفری
کمونیستی و مرتبطین با کمینترن
بودند.
دکتر بهرامی در 1316
همراه گروه ارانی دستگیر و
زندانی شد، پس از شهریور
1320 و آزادی از زندان در
جلسه مؤسسان حزب توده در
خانه سلیمان میرزا اسکندری
شرکت کرد و به عضویت کمیته
مرکزی موقت حزب درآمد و
چون به خیانت کامبخش به گروه
ارانی معتقد بود با عضویت او
در حزب مخالفت کرد.
بهرامی
یکی از نامزدهای انتخاباتی
حزب توده در مجلس چهاردهم
(1322) بود و در کنگره اول
حزب (1323) عضو هیئت
رئیسه آن شد و از این تاریخ تا
بعد از کودتای 28 مرداد 1332
در کمیته مرکزی و هیئت دبیران
حزب عضویت داشت و دبیر
هیئت تشکیلات بود، مدتی نیز
جزو رابطین حزب توده با
سفارت شوروی به شمار
می آمد و از فعالین مرکز مخفی
کمونیستی بود که زیرنظر
کامبخش اداره می شد.
پس از
شکست فرقه دمکرات
آذربایجان و بروز اختلاف در
حزب توده که در این اختلافها
عده ای خواهان برکناری کمیته
مرکزی شدند، تصمیم بر آن
شد تا یک «هیئت اجرائیه
موقت» اداره امور حزب را تا
تشکیل کنگره دوم برعهده بگیرد
که دکتر محمد بهرامی یکی از
اعضای آن بود و پس از 15
بهمن 1327 در غیاب دکتر رضا
رادمنش که به شوروی گریخته
بود، دبیرکلی حزب را برعهده
گرفت.
وی که در مکاتبات
حزبی از نام مستعار «رضوانی»
استفاده می کرد پس از کودتای
28 مرداد در بهمن 1334
دستگیر شد و بعد از یکسال با
ابراز ندامت و انزجار از حزب
توده و گذشته خویش از زندان
رهایی یافت و از فعالیت حزبی
کناره گرفت.
او در تنفرنامه خود نوشت : قول
می دهم اگر مورد عفو قرار گیرم
دیگر لقمه جاسوسی و خیانت
بدهان خود و زن و فرزندانم
نخواهم گذاشت.
برگرفته از: خاطرات ایرج
اسکندری، خاطرات کیانوری،
پرواند آبراهامیان، ایران بین دو
انقلاب، سیاست و سازمان حزب
توده، زیبایی علی، سیر کمونیزم
در ایران، اسناد ساواک، اسناد
مطبوعات ایران (32 ـ 1320)،
سازمان اسناد ملی ایران
منبع:
کتاب
چپ در ایران - سازمان جوانان حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 28