صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

جناب آقای دکتر صدر وزیر محترم کشور

تاریخ سند: 4 اسفند 1344


جناب آقای دکتر صدر وزیر محترم کشور


متن سند:

شماره: 17381 تاریخ:4 /12 /1344

جناب آقای دکتر صدر وزیر محترم کشور1

احتراماً چندی قبل حضرت آیت‌اله حاج سید علی بهبهانی برای خود و سه نفر همراهان درخواست صدور گذرنامه به مقصد عراق و به منظور زیارت عتبات عالیات نموده بودند که طی شماره 10 /8 /3 /427 ـ ‌5 /2 /1344 از طرف اداره گذرنامه مورد موافقت قرار گرفته و به شهربانی اهواز ابلاغ گردیده است ولی در آن موقع ایشان از این گذرنامه‌ها استفاده نکرده و اکنون درخواست نموده‌اند که به اتفاق چهار نفر همراهان به شرح ذیل:
1ـ آقای حاج فرج‌اله مصطفوی2
2ـ آقای حاج عبداله مجتهدزاده
3ـ‌آقای حاج سید ابول خاضعی
4ـ آقای حاج سید رجب براعی
اجازه صدور گذرنامه برای زیارت صادر شود لذا خواهشمند است دستور فرمایند به موضوع رسیدگی و چنانچه مصلحت باشد نسبت به انجام تقاضا اقدام مقتضی بفرمایند.
با تقدیم احترام عبد‌الرضا انصاری3 استاندار خوزستان.

رونوشت با رونوشت اصل برابر است

توضیحات سند:

1. سیدجواد صدر، فرزند محسن صدرالاشراف در سال 1291 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. دوران ابتدائی و متوسطه را در تهران گذراند و سپس از دانشگاه تهران در رشته حقوق قضائی لیسانس گرفت و پس از آن به پاریس رفت و دوره دکترای اقتصاد و علوم سیاسی را در دانشگاه پاریس سپری کرد.
وی در سال 1318 ش به ایران بازگشت و در وزارت کشور استخدام شد. برخى از مشاغل وى عبارت بود از : ریاست دفتر وزارت خارجه، ریاست دفتر نخست وزیر، مدیرکل سیاسی وزارت کشور، معاون پارلمانی وزارت کشور و وزیر کشور در کابینه حسنعلی منصور
وی در کابینه هویداهم به سمت وزارت کشور و دادگسترى منصوب شد. پس از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى به اتهام سرسپردگى به رژیم پهلوى و سعى در تحکیم مبانى آن رژیم منفور، عضویت در احزاب رستاخیز و ایران نوین و سازمان فراماسونرى، همکارى نزدیک با هویدا و حسنعلى منصور، اقدام علیه انقلاب اسلامى، نگهدارى و اختفاى اسلحه و احتکار مشروبات الکلى دستگیر و در دادگاه انقلاب محاکمه گردید و زندانی شد که با رأفت دادگاه انقلاب اسلامی، پس از چندی آزاد و به خارج از کشور گریخت.
2. آیت‌الله حاج سید فرج‌الله مصطفوی بهبهانی، فرزند سید مهدی، پسر عمو و داماد بزرگ مرحوم آیت‌الله بهبهانی در سال 1278 ﻫ.ش در بهبهان متولد گردید و پس از خواندن مقدمات، ادبیات و سطوح نزد علماء و مدرسین بزرگ بهبهان نظیر آیت‌الله شیخ عبدالهادی مجتهدی، شیخ عبدالرسول بهبهانی و آیت‌الله میر سید علی بهبهانی نیز استفاده برد و به مراتب عالی علوم اسلامی رسید و در وطن خود به خدمات دینی پرداخت و تالیفات عدیده‌ای از خود به یادگار گذاشت.
وی به قدری در ریاضیات احاطه داشت که در خوزستان هر مشکلی برای اهل علم و دبیران ریاضی پیش می‌آمد به ایشان مراجعه می‌کرده‌اند.
کتاب‌های ریاضیات و قاعده جبر و مقابله، نقل کلمات صاحب جواهر و اشکالات مرحوم صاحب حدائق و صاحب ریاض، رساله قاعده لاضرر از جمله تألیفات ایشان می‌باشد. آیت‌الله مصطفوی سرانجام در سال 1359در بهبهان دار فانی را وداع گفت و در مَدرَس منزل خود به خاک سپرده شد.
3. عبدالرضا انصارى، فرزند حسین، در سال 1304 شمسى در تهران متولد شد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان‌هاى فیروز بهرام و البرز انجام داد و پس از اتمام دوره سه ساله دانشکده کشاورزى کرج، لیسانس گرفت. بر اساس اسناد ساواک، وى در سال 1323 به استخدام وزارت اقتصاد درآمد و در سال 1325 معاون اداره کل دفتر وزارت اقتصاد شد. در سال 1326 براى ادامه تحصیل عازم ایالت یوتاى آمریکا و موفق به گذراندن دوره عالى اقتصاد گردید. در سال 1331 به ایران مراجعت کرد و ابتدا به سمت معاون ادارى، سپس معاون قسمت اقتصادى و بالاخره معاون مخصوص رئیس کل اصل چهارم «ترومن» شد. در این پست آنچنان اعتماد آمریکایی‌ها را جلب کرد که در فعالیت‌هاى سیاسى (وارن رئیس اصل 4) در زمان حکومت مصدق شرکت نمود. همچنین آمریکایی‌ها هنگام تشکیل صندوق مشترک ایران و آمریکا وى را قائم مقام رئیس ایرانى صندوق مذکور کردند و از آن به بعد با حمایت آنها مشاغل مهم و حساسى را به دست آورد. وى عضو مؤسس حزب ملیون نیز بود. در سال 1341 ساواک او را مظنون به داشتن همکارى سیاسى با آمریکایی‌ها دانست. در سال 1345 به عنوان عضو شوراى عالى انجمن فارغ‌التحصیلان آمریکا همراه دوستان خود اقدام به متشکل نمودن فارغ‌التحصیلان آمریکا کرد. وى همچنین عضو لژ فراماسونرى اهواز وابسته به سازمان اسکاتلند معرفى گردید. در سال 1347 از وزارت کشور برکنار شد و مشاغلى چون قائم‌مقامى اشرف پهلوى، سرپرستى سازمان شاهنشاهى خدمات اجتماعى و از سال 1351 نیز مدتى قائم‌مقامى ریاست شوراى مرکزى جشنهاى شاهنشاهى را به عهده داشت. مشاغل مهم دیگر وى عبارت بودند از: وزیر کار در کابینه اقبال (از سال 1338)، مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان (از سال 1339)، استاندارى خوزستان (از سال 43) و وزیر کشور در کابینه دوم هویدا (از مهر 1346 تا شهریور 1352) او عضو حزب ایران نوین، عضو مؤسس گروه ایران نو و عضو حزب رستاخیز نیز بود. در یکى از گزارش‌هاى ساواک درباره خصوصیات اخلاقى او چنین آمده است: «در طول سالهاى متمادى اشتغال وى در مشاغل حساس مختلف، نامه‌هاى ماشین شده بدون امضاى زیادى براى مقامات مختلف مملکتى ارسال شده که در آنها موارد بسیارى از سوء استفاده‌ها و مفاسد اخلاقى وى و همچنین وابستگى نامبرده به آمریکا ذکر شده است. انصارى به همراه اردشیر زاهدى وسایل عیش و عیاشى رئیس اصل 4 ترومن را فراهم مى‌کردند.»

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی میرسید علی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک صفحه 85

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.