متن سند:
در جلسه روز چهارشنبه نوشته روزنامه نگاران اسمعیل پوروالی1 مدیر
بامشاد2 به جهانبانوئی مدیر مجله فردوسی شدیدا حمله و حتی فحاشی می کند
و کلمات زننده ایراد می کند چون اسمعیل پوروالی خود را منسوب و نزدیک به
نخست وزیر معرفی می کند این موضوع انعکاس نامطلوبی در بین مدیران جراید
پیدا می کند.
اداره یکم
دائره 3 ضمیمه پرونده انفرادی
توضیحات سند:
1ـ اسماعیل پوروالی ایروانی
فرزند غلامحسین در سال 1304
در مشهد بدنیا آمد.
نامبرده در
سن طفولیت بهمراه خانواده اش به
تهران آمد و پس از سپری نمودن
تحصیلات مقدماتی به دانشگاه
تهران راه یافت.
مشارالیه در سال
1331 از دانشکده ادبیات
لیسانس تاریخ و جغرافیا دریافت
نمود و از سال 1319 در زمینه
روزنامه نگاری با روزنامه ستاره
همکاری کرده و از سال 1322 با
روزنامه بهار ارگان حزب پیکار
که بعدها به نبرد و ایران ما تغییر
نام یافت فعالیت و همکاری کرد.
در اسناد ساواک وی را از عناصر
حزب توده معرفی نموده که ضمن
چاپ مقالاتی برعلیه دستگاه
سلطنت در روزنامه ها، در غائله
پیشه وری در آذربایجان با فرقه
دموکرات همکاری داشت و از
سال 20 تا 27 چندین بار به دلیل
چاپ مقالات به اصطلاح مضره به
فرمانداری نظامی تهران احضار
شد.
اسماعیل پوروالی در حزب
میهن پرستان نیز عضویت داشت
و در سال 1327 به عنوان معاون
اداره تبلیغات وزارت اطلاعات
بکار پرداخت و بعد از کودتای
28 مرداد 1332 به معاونت
سیاسی و سرپرست رادیو تهران
انتخاب شد و تا سال 1350 در
این سمت باقی بود.
نامبرده در سال 1335
درخواست انتشار روزنامه
بامشاد را نمود که با موافقت
مسؤولین از سال 1336 با هدف
طرفداری از دولت و حزب ملیون
شروع به فعالیت نمود ولی در
همین سال به دلیل چاپ عکسی
از محمدرضا و درج شعری
نامناسب در حاشیه آن دستگیر و
به مدت یک ماه در بازداشت به
سر برد که طی مکاتبه ای به شاه با
ابراز ندامت درخواست عفو نمود
که با قبول توبه و ندامتش از
زندان آزاد شد.
مشارالیه در سال
37 در محافل مختلف خود را
مشاور دکتر منوچهر اقبال
نخست وزیر معرفی می نمود که با
دستور او به مسؤولیت امور
تبلیغات و انتشارات وزارت کار
و بیمه های اجتماعی با حقوق
ماهیانه 25 هزار ریال انتخاب
شد.
ساواک در سال 38 طی یک
ارزیابی اسماعیل پوروالی را
فردی طرفدار مقام شامخ سلطنت
و دولت فعلی و به دلیل چاپ
مقالاتی در روزنامه اش برعلیه
کمونیست، مخالف شوروی و
نویسنده با استعداد و توانمند و
در سیاست خارجی میانه رو
معرفی نموده است.
نامبرده در
سال 39 جهت مخالفت با دولت
وقت و تلاش برای نخست
وزیری دکتر منوچهر اقبال
فعالیت و تبلیغ داشت و در سال
39 به دعوت سفارت کبری
یوگسلاوی و با موافقت ساواک
جهت بازدید از فدراسیون
روزنامه نگاران به آن کشور و
در سال 44 به عنوان نماینده
دولت و مطبوعات ایران به همراه
تعدادی دیگر از روزنامه نگاران
به دعوت اسرائیل به فلسطین
اشغالی سفر نمود.
اسماعیل پوروالی در سال 44 به
مناسبت بیست و پنجمین سال
روزنامه نگاری خود جشنی برپا
نمود که نخست وزیر نیز در آن
شرکت داشت.
نامبرده در سال 45
در انجمن فرهنگی ایران و
آمریکا سخنرانی نمود و در سال
47 خانه مطبوعات را تأسیس و
جهت هرگونه همکاری با ساواک
اعلام آمادگی کرد و ساواک در
سال 49 با استخدام فرزندش بنام
مهرزاد پوروالی در مشاغل
حساس شرکت نفت موافقت نمود.
مشارالیه در سال 50 به عنوان
مدیر مرکز رادیو و تلویزیون ملی
ایران در پاریس به فرانسه رفت
و در سال 52 با تهیه جزوه ای
درباره تحصیل فرح در فرانسه و
تقدیم آن به نامبرده از طرف دفتر
فرح از پوروالی تشکر و
قدردانی شد و در سال 54 مبالغ
قابل توجهی از بودجه اختصاصی
به مرکز رادیو و تلویزیون ملی در
فرانسه را اختلاس کرد و بعلاوه
از کانالهای دیگری از مجله
وزارت آب و برق، وزارت
فرهنگ و هنر، شرکت ملی نفت،
کمک های متفرقه از بودجه
محرمانه نخست وزیری به
عناوین مختلف کمک دریافت
می نمود و در سال 53 نیز طی
نامه ای به دربار به دلیل خسارت
از ناحیه توقف انتشار مجله
درخواست کمک کرد که شاه
دستور مساعدت به وی را به
دولت داد.
اسماعیل پوروالی
دارای فساد اخلاق بود و این
مسئله در پاریس به دلیل حضور
همسرش در سوئیس و زندگی
مجردی ابعاد وسیعتری یافت.
ساواک مستمرا با حضور نامبرده
در مراسم تشریفات و در سال 57
در جشن های دو هزار پانصد
ساله موافقت نمود و هویدا نیز از
خدمات پوروالی به نظام
شاهنشاهی تقدیر کرد و از طرف
شاه نیز نشانه های همایون و تاج
را دریافت نمود.
2ـ مجله بامشاد با روش سیاسی،
اجتماعی، هنری و ادبی به صاحب
امتیازی و مدیر مسئولی
اسماعیل پوروالی از سال 1335
تا سال 1347 در تهران به
صورت هفتگی منتشر می شد.
راهنمای مطبوعات ایران
(1304 ش تا 1357) تألیف :
سید محمد صدری طباطبائی ص
130
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله فردوسی به روایت اسناد ساواک صفحه 114