تاریخ سند: 17 اسفند 1347
موضوع: دکتر هوشنگ منتصری استاندار کرمان
متن سند:
از: 8/ ﻫ تاریخ:17 /12 /1347
به: 321 شماره: 17121 /8 ﻫ
موضوع: دکتر هوشنگ منتصری استاندار کرمان
آقای مرتضی اعتصامی رئیس اداره کار و امور اجتماعی استان اظهار میدارد که آقای دکتر منتصری1 استاندار در حضور من اظهار داشته که آقای خسروانی فردی شیاد سیاسی است من ارتباطی با او ندارم و به امر شاهنشاه آریامهر برای ساختن جامعه آریامهر به کرمان آمدهام.
خواجه
ضمیمه سابقه 43068 بایگانی شود عطاءاله خسروانی- 24 /12 /47
رونوشت برابر اصل است.
توضیحات سند:
1. هوشنگ منتصری کوهساری در سال 1302 ﻫ ش در لاهیجان به دنیا آمد. وی داراى مدرک دکترا در اقتصاد ریاضى از دانشگاه استراسبورگ فرانسه بود. در سال 1321 وارد حزب توده شد و در سال 1323 به عضویت کمیته مرکزى سازمان جوانان آن حزب درآمد و تا سال 1325 به نفع حزب مذکور فعالیتهاى شدیدى داشت و مسئول روزنامه رزم بود. در تاریخ 29 /5 /1325 با تدریس در دانشکدههاى افسران خدمات دولتى خویش را آغاز کرد. پس از وقایع آذربایجان و در پى انتقادات وى و به موازات انشعابى که در سال 1326 در حزب صورت گرفت، به تدریج از حزب کنارهگیرى کرد و در سال 1329 با حزب قطع رابطه نمود.
در سال 1335 به عنوان مشاور مخصوص و بازرس عالى وزارتى در امور دانشجویان ایرانى مقیم خارج منصوب شد. وى در سال 1341 با تصویب شوراى عالى فرهنگ به دریافت نشان فرهنگ از دست شاه نائل گردید.
منتصری در سال 1343 به ساواک احضار و اطلاعاتى راجع به حزب در اختیار ساواک گذاشت و با پشتیبانى ساواک در برخى مطبوعات خصوصا خواندنیها و مهر ایران مقالاتى در حمله و انتقاد به حزب نوشت.
در سال 1344 پست معاونت دانشگاه آریامهر را بر عهده گرفت و در سال 1346 رئیس دانشگاه تبریز شد.
وی در سال 1347 به استاندارى کرمان منصوب شد، اما به خاطر اختلافاتى که با رئیس ساواک کرمان پیدا کرد در شهریور 1348 برکنار شد. گزارشهای متعددی وجود دارد که هنگام تصدى وى در پست استاندارى کرمان سفارت شوروى با وی دیدار داشتهاند که بعضى از آنها افسران ارتش و مامور K.G.B بودهاند.
منتصرى چندین کتاب تالیف و ترجمه کرده است. وی برخى از نوشتههاى خود را با نام مستعار دکتر کوهسارى، دکتر هوشیار و دکتر جعفرى انتشار مىداد. برخی از کتابهای وی عبارتند از: ریاضى کلاسیک، اقتصاد اسیر، در روزهاى سیاه برتراند راسل، قدرت و زردهاى سرخ.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
منبع:
کتاب
عطاءالله خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 372
