تاریخ سند: 18 اسفند 1350
موضوع: رحمن جعفرخانی
متن سند:
به: 312
از: 20 ه 12 شماره: 783114/[20] ه 12
نامبرده بالا صبح روز 13 /12 /50 پس از سخنرانی شیخ محمدرضا مهدوی
در مسجد جلیلی به یکی از دوستانش اظهار نمود بدجوری شده که اینها را مرتب
می کشند دوستش جواب داد هیچ چاره ای نیست.
جعفرخانی گفت بایستی اسلحه بدست بگیریم.
نظریه شنبه: منظور جعفرخانی چریکهایی است که محکوم به اعدام شده اند.
نظریه یکشنبه: تحقیق مستقیم از جعفرخانی باعث شناسایی شنبه خواهد شد.
ضمنا نامبرده کارمند شرکت هواپیمایی ال عال و در اداره کل سوم دارای سابقه
است.
آسای
نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
سپاهی
نظریه چهارشنبه: نظریه سه شنبه مورد تأیید می باشد.
پاد
نظریه پنج شنبه: رحمن جعفرخانی که دارای اعتقادات مذهبی شدید می باشد و اعمال خرابکاران
را تأیید می کند وجودش در شرکت هواپیمایی ال عال (اسرائیلی) قابل بررسی است که امکان
دارد در آینده مورد استفاده این قبیل عناصر قرار گرفته و موجب خرابی هایی در شرکت مزبور
شود که به روابط دو کشور لطمه خواهد زد ضروری است با مذاکره با مسئولین شرکت مزبور نسبت
به کنترل و تغییر شغل مشارالیه اقدام شود.
1 اسدی
دایره عملیات: سابقه وی بررسی و اقدام شود.
18 /12
فیش بررسی و ارائه شود.
19 /12
توضیحات سند:
1ـ شرکت هواپیمایی ال عال
یک شرکت اسرائیلی بود که در
ایران فعالیت می کرد و یک بار
در سال 1349 از طرف افراد
انقلابی به آتش کشیده شد.
آقای
عزت اللّه شاهی در خاطرات خود
می گوید: «محمدعلی هاشم بیک
لشکری مشهور به امیرلشکری
فرزند حسن...
درخصوص
عملیات بر هم زدن بازی فوتبال
ایران و اسرائیل و انفجار دفتر
هواپیمایی ال عال گفت:
«بعد از دو ـ سه کار تعلیماتی
(آموزشی) در فروردین سال
1349 که بازیهای فوتبال جام
ملت های آسیا در ایران برپا بود،
تصمیم گرفتیم اقدامی تبلیغی
انجام دهیم.
احتمالاً 21
فروردین بود که فینال بازیها در
استادیوم امجدیه برگزار شد ما
تراکتهایی را که علیه اسرائیل
چاپ کرده بودیم در میان
جمعیت پخش کردیم.
بعد از
پایان بازی ایران ـ اسرائیل هم
هنگام خروج از ورزشگاه در
میان جمعیت شروع به شعار
دادن کردیم و جمعیت را به سمت
خیابان ویلا (استاد نجات اللهی)
هدایت کردیم.
ما از قبل دفتر
هواپیمایی اسرائیل «ال.
عال»
را در آنجا شناسایی کرده بودیم.
ابتدا بنای تخریب کامل آن را
داشتیم اما در این شناسایی
برایمان مشخص شد که در طبقه
دوم این دفتر خانواده ای ارمنی
ساکن هستند، لذا فقط به آتش
زدن آن بسنده کردیم تا به این
خانواده آسیبی نرسد.
برای رفتن
به خیابان ویلا و دفتر ال.
عال از
سر خیابان شاهرضا (انقلاب)
رفتیم موفق نشدیم کل جمعیت را
به خیابان ویلا بکشانیم.
با همان
عده ای که آمدند، تحت پوشش
جمعیت ابتدا دو مأمور یا
نگهبان مقابل دفتر ال.
عال را
فراری دادیم، سپس با کوکتل
مولوتف آنجا را به آتش
کشیدیم.
» (خاطرات
عزت شاهی، تدوین و تحقیق
محسن کاظمی، دفتر ادبیات
انقلاب اسلامی، چاپ اول سال
1385، صفحه 577 و 578.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 305