تاریخ سند: 8 مرداد 1341
رونوشت نامه شماره 17359 مورخه 8/5/1341
متن سند:
رونوشت نامه شماره 17359 مورخه 8 /5 /1341 13410508
جناب آقای مصدرالامور1 در جواب دو فقره تلگراف مورخ 20 /3 /1341 بطوری که شفاهاً تذکر داده شده و فرمانداری آبادان هم ضمن شماره 1416 – 5 /4 /1341 گزارش میدهد. بنای مورد شکایت با موافقت مقامات صلاحیتدار محلی و پروانه شهرداری شروع و به اتمام رسیده و برای تأمین نظر جنابعالی و ساکنین محله تعهدات مقتضیه از صاحب آن اخذ شده و ممانعت از افتتاح سینما که بدان منظور مالک متضرر شده و موجب شکایت از دولت [و] مطالبه خسارت باقی خواهد بود و چنانچه واقعاً نظر جنابعالی بر این تعلق گرفته که در آنجا سینما دایر نشود مؤمنین را حاضر به خرید بنای مزبور فرمائید و آن را به کتابخانه یا دارالتبلیغ تبدیل فرمائید. مطلقاً سینما را به این منظور که ممکن است برای تهذیب اخلاق و ارشاد مردم به راه راست از آن استفاده کرد اجازه داده شد و نباید مخالف شرع تلقی نمود. اگر سینمای مذکور بعداً موجب فساد و اعمال منافی شئون اجتماعی و دین مبین شود مسلماً در حدود قانون، به تعقیب مرتکبین ادارات مربوطه محلی اقدام خواهد نمود و قصاص قبل از ارتکاب معقول و جایز نخواهد بود.
از طرف نخستوزیر
رونوشت برابر رونوشت است.
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام محمدتقى مصدرالامور: فرزند آیتالله شیخ محمد چاپلقی، به سال 1308 ﻫ ش در قم در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود و پس از فراگیرى مقدمات علوم اسلامى نزد پدر و اساتیدی نظیر آیتالله سلطانی بروجردی به نجف اشرف مهاجرت کرد و از محضر آیات عظام سید جمال الدین گلپایگانی, میرزا عبدالهادی شیرازی، سید نصرالله مستنبط، سید ابوالقاسم خوئی و سید محمود شاهرودی بهره برد و سپس به قم مراجعت کرد و در درس آیتالله العظمی بروجردی حاضر گشت. وی سپس به امر آیتالله العظمی بروجردی براى تبلیغ به آبادان مهاجرت کرد و سالهای متمادی در آنجا به خدمات اجتماعی و فرهنگی پرداخت و با ساخت مسجد و مدرسه منشا خدمات زیادی گردید. او به همراه سایر روحانیون آبادان در اعتراض به تأسیس سینـما شعله آبـادان برای تحصّن به قم رفت و در اسناد ساواک در مـواردى نقـش واسطه براى انتقال سهم امام به نجف و به خدمت امام خمینى منعکس شده است و لذا ساواک با رفت و آمد وى به عراق و کویت مخالفت کرده و تلاشهاى او نیز براى رفع این ممنوعیت به جایى نرسید. سرانجام در سال 1346 با سفر وى به عراق موافقت مىشود. وی در بیشتر اقدامات انقلابی نقش فعالی داشت.
وی به اتفاق آقایان سید حسین مکی، سید محمد برهانی و شیخ محمود سنابادی اقدام به ساخت و راهاندازی مدارس راهنمایی و دبیرستان انصاری در آبادان نمود. در ادامه فعالیتهای اجتماعی خود اقدام به تأسیس چند مسجد و راهاندازی کانون عقاید و مذاهب با همکاری تعدادی از اساتید حوزه علمیه قم جهت پاسخگویی به سئوالات دانشجویان ایرانی و خارجی نمود.
در پی جنگ عراق علیه ایران به تهران مهاجرت نمود و در جنوب شهر تهران به اقامه جماعت و ارشاد و هدایت مردم پرداخت.
سرانجام در تاریخ 10 /5 /1376 در تهران وفات یافت و پس از تشییع، در قبرستان شیخان قم سر در نقاب خاک کشید. از وی آثاری مانند اشعه الفوائد فی قانون لاتعاد و فلسفه متافیزیک یا جهان پس از ماده به یادگار مانده است.
منبع:
کتاب
آیتالله عبدالرسول قائمی به روایت اسناد ساواک صفحه 12