تاریخ سند: 19 دی 1355
حضور مرتضی مطهری و چند نفر دیگر در منزل تحریریان
متن سند:
از : 20 ه12
به : 312 شماره : 25014/ ه12
مورخه 10 /10 /35 مصادف با روز تاسوعا عده ای از بازرگانان از
جمله سید ابوالفضل موسوی زنجانی،مرتضی مطهری، صادق (شغل خیاط) سید
علی آقا خامنه ای، دکتر علی شریعتی و دکتر مفتح به منظور صرف ناهار به منزل
عباس تحریریان دعوت
شده بودند.
بعد از صرف
ناهار و قرائت قرآن وسیله
آقای صبحدل، دکتر شریعتی
اشعاری پرشور درباره امام
حسین و روز عاشورا خواند
و سپس صادق پیشنهاد
نموده یکی از آقایان صحبت
کند و سید علی خامنه ای
درباره نهضت پیامبران و
مبارزه دو جمعیت (مستکبر
و مستضعف) صحبت و بعد
مرتضی مطهری در مورد
کلمه توده و قیام از نظر قرآن
و این که کلمه ای که بیشتر در
قرآن آمده قیام است مطالبی
عنوان و در همین مورد شواهدی ذکر نمود.
این بحث در ساعت 00:16 خاتمه
پذیرفت و سپس مرتضی مطهری دکتر مفتح و موسوی زنجانی محل مذکور را
ترک کردند.
نظریه شنبه: پس از خروج مرتضی مطهری و دکترمفتح و موسوی زنجانی از منزل
عباس تحریریان، دکتر علی شریعتی صحبت و سپس نماز مغرب و عشا وسیله
سید علی خامنه ای خوانده شد و در خاتمه سوره صف را مشارالیه تفسیر کرد.
ضمنا
صادق پدر ناصر صادق معدوم عضو گروه به اصطلاح مجاهدین خلق می باشد.
1
نظریه یکشنبه: با توجه به سوابق افراد فوق الذکر سخنرانی آنان مورد توجه طبقه
روشنفکر و دانشجو بوده و به نظر می رسد با شرکت در این مجالس بهره
برداریهای لازم را نیز خواهند نمود.
لذا مراقبت از اینگونه جلسات ضروری
می باشد.
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تایید است.
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه تأیید می گردد.
18551
توضیحات سند:
1ـ سازمان مجاهدین خلق
(منافقین) بنیان گذاران سازمان
مجاهدین خلق حنیف نژاد، بدیع
زادگان، سعید محسن سه نفر از
دانشجویانی بودند که در جبهه
ملی و نهضت آزادی فعالیت
می کردند.
به دلیل به بن بست
رسیدن جریان ملی گرایی در
اواخر سال 1344 با تشکیل یک
سازمان مسلح تصمیم گرفتند
حرکت مسلحانه را آغاز نمایند
و نام مجاهدین خلق را بر خود
گذاردند.
سازمان عقیده داشت
باید مبارزه سازماندهی گردد.
هدف مشخص شود، کادرهای
آنها انسانهای آموزش دیده
باشند در سال های
1346ـ1344 به کار آموزشی
و ایدئولوژیکی پرداخته و در
کنار آن آموزش نظامی چریکی
را آغاز کردند در اواخر سال
1348 حدود 50 نفر عضو
داشتند که در سه بعد
ایدئولوژی، سیاسی، نظامی کار
می کردند.
در سال 1349 در
آستانه مسافرت به بیروت در
دوبی دستگیر می شوند و آنها با
برنامه ریزی هواپیمایی را در
سر راه دوبی ـ تهران به عراق
می ربایند و از آنجا به فلسطین
وارد می شوند.
سازمان پس از
سال 1350 ضربه خورد.
رهبران
دستگیر و طیف باقی مانده پس
از سال های 1353 سازمان را به
طرف ایده مارکسیستی و تغییر
ایدئولوژی می برند و جمعی که
در زندان بودند راه نفاق میان
اسلام و مارکسیسم را
می پیمایند.
در سالهای 1357 پس از
آزادی «نفاق» جدیدی در پیش
گرفته و با اندیشه های التقاطی
وارد صحنه شدند.
در سالهای
1360ـ 1358 به درگیری،
اختلاف، تشنج پرداخته ...
و از
خرداد 1360 عملاً وارد فاز
نظامی شده و کار ترور، انفجار
...
را در پیش گرفتند و پس از
پناهندگی به عراق عملاً در
اختیار استخبارات عراق قرار
گرفته و به صورت جاسوس
بین المللی و مأموران بی اراده
در می آیند.
اینک در خدمت مستقیم
سازمان جاسوسی سیا درآمده و
در عراق تحت حکم رانی
آمریکاییان اشغالگر به ادامه
ماموریت خود مشغولند.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله دکتر محمد مفتح به روایت اسناد ساواک صفحه 340