تاریخ سند: 13 خرداد 1346
باشگاه ورزشی جعفری تیمسار معظم شورای عالی تاجگذاری (تیمسار سپهبد یزدان پناه)
متن سند:
شماره : 1324
به عرض می رساند ضمن اظهار علاقه بی نهایت از شرکت در مراسم
دمونتراسیون که قرار است روز ششم آبان ماه چهل و شش وسیله سازمان تربیت
بدنی انجام پذیرد به لحاظ اینکه سالها است این جانب در روزهای مختلف
جشنهائی برای سلامتی ذات اقدس شهریاری شخصا و راسا برگذار [برگزار]
می نمایم1 اینک نیز از حضور آن تیمسار معظم استدعا دارم اجازه فرمایند مانند
همیشه مراتب حق شناسی خود را به شاهنشاه آریامهر به همان طریقی که مکرر
نشان داده ام اینک نیز برنامه خود را به شرح ذیل تقدیم می نمایم.
1ـ در جلوی ورزشکاران باستانی دو فیل که روی آنها مرشد با زبان طبل اشعار
خواهد خواند.
2ـ چند عدد تریلی که روی آنها به ترتیب ورزشکاران باستانی مشغول گرفتن
میل و کباده خواهد بود.
3ـ در هر چند متری تریلی های توقف کوتاهی خواهد نمود و چند نفر جهت
چرخیدن توام با ضرب مرشد در مسیر کاروان به پائین خواهند آمد و پس از
چرخیدن سوار تریلی مربوطه خود خواهد شد.
4ـ در هر تریلی مرشد توام با اشعاری از شاهنامه فردوسی و شاهدوستی
ورزشکاران با عملیات ورزش باستانی مشغول خواهد بود.
5ـ در بین مسیر کاروان های ورزشکاران باستانی از طرف اهالی و انجمن های
محل گاو و گوسفند جهت سلامتی شاهنشاه آریامهر قربانی خواهند نمود.
6ـ از طرف ورزشکاران باستانی گل و نقل و نبات برای تماشاگران پخش خواهد
شد.
7ـ پس از گذشتن از چند خیابان اصلی اجتماع عظیمی از طرف ورزشکاران
باستانی در چهار راه مخبرالدوله به عمل خواهد آمد سخنرانی و دعای
مخصوصی برای سلامتی ذات اقدس شهریاری به عمل خواهد آمد.
8ـ طاق نصرتی از طرف ورزشکاران باشگاه مقابل محل باشگاه جعفری.
با تقدیم احترام ـ شعبان جعفری1 ـ امضاء
رونوشت برابر اصل است.
و اصل در پرونده تربیت بدنی ضبط است.
توضیحات سند:
1ـ شعبان بی مخ از سینه چاکان
جشن های علیاحضرت فرح
پهلوی، بوده است و همواره
چنین می کرده تا از پولهای
بادآورده نصیبش شود.
1ـ شعبان جعفری معروف به
«شعبان بی مخ» از سردستگان
اوباش تهران بود.
او در
تظاهرات ضد دولتی سال های
32 ـ 1331 و نیز سرکوب
مخالفان شاه و زاهدی پس از
کودتا دست داشت و جنایات
زیادی مرتکب شد.
پس از
پیروزی انقلاب سال 1357 از
ایران فرار کرد و در حال حاضر
در امریکا مقیم است.
از آغاز
حکومت دکتر مصدق تا دیماه
1331، شعبان جعفری با دارو
دسته اش در سخنرانیها و
تظاهرات خیابانی با جبهه ملی
همکاری داشت و بعضی اوقات
کنار دکتر فاطمی به عنوان
محافظ دیده می شد.
اوایل بهمن
ماه، شعبان جعفری خط خود را
عوض کرد و در جریان نهم
اسفند 1331 به اتهام حمله به
خانه نخست وزیر بازداشت و
محاکمه گردید.
ماجرا از این
قرار بود که در 9 اسفند 1331
مصدق که بی خبر از همه جا
مشغول انجام تشریفات سفر شاه
به عتبات بود، گروهی از اوباش
و چاقوکشان به سردستگی
شعبان بی مخ (که بعد از انقلاب
توسط آیت الله خلخالی به دلائلی
غیر از این، غیابا به اعدام
محکوم شد) با همراهی یک
واحد کوچک ارتشی، بیرون در
اصلی کاخ شاه گرد آمدند و با
شعارهائی بر ضد مصدق و به
نفع شاه انتظار شکار خود را
می کشیدند.
مصدق موفق شد از
در پشتی کاخ خارج و خود را به
منزل مسکونی اش برساند.
طرفداران شاه خود را به خانه
مصدق رساندند و با جیپ در
خانه وی را شکستند اما با
شلیک نیروهای ارتشی محافظ،
در محاصره افتاده و توطئه
شکست خورد و شعبان بی مخ که
پس از 28 مرداد به لقب
«سرهنگ تاج بخش» مفتخر
گردید دستگیر شد.
شعبان جعفری از قهرمانان
کشتی بود و سال های زیادی از
عمر خود را در زورخانه
گذارند.
وی باشگاهی به اسم
«باشگاه جعفری» تأسیس کرده
بود و خود مدیر آن بود.
در
جریان انتخابات مجلس هجدهم
که در فروردین ماه 1333 انجام
گرفت، چاقوکشان شعبان بی مخ
دوش به دوش پاسبانان و
ماموران فرمانداری نظامی
جلوی شعبه های اخذ رأی
ایستاده و رای کسانی را که
می خواستند رای دهند
می گرفتند و اگر از جبهه ملی
کسی را نوشته بود او را زده و یا
بازداشت می کردند و رهگذران
را به زور وادار می کردند اسم
نامزدهای دولت را به صندوق
بریزند.
این جریان در روزنامه های
غربی منعکس شد و حتی مجله
تایم مطلبی تحت عنوان «ژنرال
بی مخ» چاپ کرد و بر بی
آبرویی دولت زاهدی و شاه
افزود.
شعبان جعفری به مانند همه
فداییان شاه با شنیدن صدای
انقلاب اسلامی از ایران متواری
شد و در نهایت در تاریخ 28
مرداد 1385 همزمان با روز
کودتا کرد.
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرح پهلوی - جلد دوم صفحه 119