تاریخ سند: 12 شهریور 1344
حضور دوست دانشمند جناب آقای محمد تقی مصباح یزدی
متن سند:
مدرسه فیضیه
حضور دوست دانشمند جناب آقای محمد تقی مصباح یزدی
بسمه تعالی 0612
برادر ارجمند با تقدیم تحیت و سلام امید است همواره جنابعالی و بستگان محترم و دوستان عزیز در پناه لطف لا یزال الهی در کمال تندرسی و شادمانی باشید.
من به حمد الهی سالم و خدای رحمان را بر نعمت سلامت سپاسگزارم. نامه جنابعالی و بیش از همه کتاب کامل، ۱۲ جلد در ۶ مجلد در ۲ بسته رسید و متشکرم. از نامه چنین استشمام کردم که بسلامتی تغییر منزل دادهاید و منزل جدید خریداری کردهاید تبریک میگویم و خوشوقتم، من این گونه ثباتها را در زندگی دوستانی چون شما مفید میدانم، از خستگی و ملال روحی شما، که خواه ناخواه نشانه حال بسیاری از دوستان دیگر نیز هست، ناراحتم و امیدوارم خدای منان به همه شما صبر و تاب و توان و در پرتو آن نشاط روز افزون کارهای صحیح و اصولی و در عین حال متحرک و زنده عنایت فرماید. لابد توجه دارید که در چنین مواقع، وسعت نظر و اندیشه، همان که برای مرد مؤمن به خدا، تا بی نهایت امتداد دارد بسیار لازم است، شما و کلیه دوستان لابد توجه دارید که آنچه در این مدت کردید و کردند نه نخستین کار در عمر جهان بوده و نه آخرین، نه تنها در عمر جهان بلکه در عمر مسلمانان، و در عمر مردان هدف، در عمر کسانی که به زندگی از دریچه گذران نمینگرند بنابراین همه، به خصوص رفقای جوان نباید به هیچ وجه خستگی بخود راه دهند باید تجربه آموزند و خوشحال باشند که این آزمونهای بزرگ اجتماعی در طلایع سنین بلوغ علمی و اجتماعی آنها رخ داده و میتواند برای باقیمانده درس گرانبهایی باشد، درس و کار و تلاش مشکلتر و اصولیتر، جامعتر، ......................................... تحقیق شدهتر و از معرض شکوک و شبهات نسبتاً قابل توجه دورتر. با این سفر، من از حلقه شما دوستان عزیز قدری دور شدهام ولی از یک طرف آن چنان به کار با رفقای اصولی دلبستهام که با همه دوری راه خود را در حلقه مییابم. بنابراین حلقه گستردهتر شده و یک گوشهاش تا به ماورای بحار رسیده به خصوص که اگر از همه آثار این سفر بگذرم تأثیری روشن که در شناخت صحیحتر راه و رسم آینده داشته خود اثری بس ارزنده است. در این سفر خیلی زود با مطالب بسیار آشنا شدم، مخصوصاً مطالب مربوط به دنیای اسلامی خودمان، این مطالب آنقدر برای من جالب بوده که شناخت آنها را بر شناخت دنیای غرب مقدم شمرده و میشمرم و سهمی را که از وقت خود به آن اختصاص دادهام باید از سهام اساسی وقت تنگ و محدود من دانست. ده روز پیش در یک انجمن علمی و ادبی که دستهیی از فارغ التحصیل ارزنده ایرانی در هامبورگ تشکیل دادهاند برای ایراد یک خطابه علمی دعوت شدم. بحثی درباره «رابطه علم و دین» در اسلام طرح کردم. این بحث، به خصوص در چندتن از کسانی که سالها است در اروپا زندگی میکنند و برخی از آنها در مراکز علمی هامبورگ کار میکنند و دارای ارزش علمی هستند تأثیر عجیبی کرد. یکی از آنها که در مرکز اتمی دانشگاه هامبورگ به کار ارزندهیی مشغول است دو سه روز بعد با من تماس گرفت و میگفت فلانی من بیش از یازده سال است در اروپایم و به چنین تجزیه و تحلیلی در چنین مسأله هرگز برنخوردهام و دو روز تعطیل آخر هفتهام را همه به تفکر درباره آن پرداختهام. امیدوارم این خطابه را بتوانم تنظیم و چاپ کنم. این فرصتها برای من از نظر شناسایی راه و رسم آینده ما، کسانی که در شرایط یک عالم اسلامی قرار داریم خواه شایسته این عنوان باشیم و خواه نباشیم، بسیار مؤثر است. امیدوارم شما دوستان عزیز در راهی که با هم شروع کردهایم با پایداری و همبستگی هر چه تمامتر جلو بروید. از خلاصی دوست گرم و عزیز آقای هاشمی خیلی خوشحال شدم نامهیی در جوف خطاب به دوستان جلسه نوشتهام که قرائت شود و حالا که به دوستان دسترسی ندارم پیام علائق من به دوستان و به کار علمی دسته جمعی که با آنها شروع کردهایم باشد.
از مبلغی که خدمتتان هست هر مقدار کتاب مورد نیاز است بخرید و در اختیار دوستان بگذارید. بقیه مطالب را در نامه رفقا ملاحظه خواهید فرمود. خدمت عموم رفقایی که با آنها سابقه انس و علاقه دارم سلام معروض میدارم لطفا بنویسید از آقایان اهل علم آیا کسی هنوز گرفتار هست یا نه همه آزاد شدهاند در حدود دو ماه پیش مقداری یادداشت با «کتاب ماوردی» توسط یک مسافر به وسیله آقای حاج آقا مهدی حائری فرستادم. در نامه خودتان رسید آنها را ننوشته بودید.
زیاده ایام سعادت مستدام باد
ارادتمند محمد حسینی بهشتی
۱۲/۶/۴۴
منبع:
کتاب
شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی صفحه 469

