تاریخ سند: 24 اردیبهشت 1348
موضوع: شایعه ترمیم کابینه
متن سند:
از 20ﻫ 5 تاریخ:24 /2 /1348
به: 322 شماره: 43731 /20ﻫ 7
موضوع: شایعه ترمیم کابینه
در بین مردم شهرت یافته است دولت آقای هویدا اگر قرار شود بر سر کار خود بماند کابینه خویش را ترمیم و وزراء بهائی کابینه را تغییر خواهد داد. شهرت دارد تیمسار صنیعی وزیر جنگ روحانی وزیر آب و برق خانم پارسای1 وزیر آموزش و پرورش از وزراء بهائی کابینه میباشند. همچنین شهرت دارد که تیمسار دکتر ایادی2 نیز که بهائی است بازنشسته خواهد شد و از این راه دولت خود را به روحانیت نزدیک خواهد ساخت.
توضیح رهبر عملیات: درباره شایعه مزبور تاکنون از سایر منابع گزارشی واصل نشده است لیکن قبلاً شایعاتی در مورد بهائی بودن خانم پارسای وجود داشت که چگونگی به موقع گزارش گردیده است.
رونوشت برابر اصل است. اصل در 225012جلد 3
در پرونده 86486 منصور روحانی بایگانی شود. 4 /3 /1348
توضیحات سند:
1. فرخرو پارسای، فرزند فرخدین، در سال 1301 ﻫ ش در خانوادهای بهایی در تهران یا قم به دنیا آمد. پارسای تحصیلات خود را تا درجه دکترای پزشکی ادامه داد و سمتهایی از جمله: دبیر دبیرستانهای تهران، نمایندهی مجلس شورای ملی و معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش را عهده دار بود. در سند زندگینامه ساواکِ وی چنین آمده است: «نامبرده فاقد سابقه مضره سیاسی بوده و طرفدار سیاست غرب و رژیم مشروطه سلطنتی و عضو حزب «ایراننوین» و کانون مترقی و رئیس جمعیت زنان دانشگاهی میباشد. مشارالیها زنی محتاط و ترسو، معرفی شده و همسر تیمسار شیرینسخن است.» گزارش خبری تاریخ 18 /11 /42 حاکی است که در محل جامعه لیسانسیههای وابسته به رضا معرفت، ناصر هیدی مدیر دبیرستان ملی مدائن اظهار داشتهاست: «خانم دکتر پارسای، مبلغ ششصد هزار تومان از وجوه دبیرستان رضاشاه کبیر سوءاستفاده نموده منتهی سعی میشود که سروصدای موضوع بلند نشود. لیکن در بخش دو فرهنگی، کلیه کارمندان از جریان باخبر شدهاند و معرفت گفتههای وی را تائید نموده است».
طبق گزارش دیگری از ساواک، مشارالیها بهایی بوده و به خاطر ترس از روحانیت و اوجگیری مخالفت با وی سعی داشته تا قضیه برملا نشود. در یکی از گزارشهای ساواک در تاریخ 8 /9 /52 راجع به وی آمده است: «نامبرده بالا اظهار داشته وقتی خانم پارسای وزیر آموزش و پرورش از سفر خارج از کشور برگشته، هفت چمدان پر از اجناس مختلف با خود آورده و مأموران گمرک با ترخیص آنها مخالفت نمودند، لذا راننده مذکور با مراجعه به رئیس گمرک چمدانها را گرفته و تحویل خانم وزیر داده و مشارالیها در مقابل این خدمت به رئیس ناحیه 11 آموزش و پرورش تلفن زده و از طریق رئیس اداره مزبور یک گواهینامه ششم ابتدایی با معدل 25 /13 به وی داده است.» ساواک تهران در گزارشهای بعدی مدرک تحصیلی نامبردهی فوق و وضعیت روحی و رفتاریاش را مورد بررسی و تائید قرار داده است. ضمناً جامعهی زنان ایرانی در نامهای به فرح، خواستار برکناری و عدم شرکت رسمی مشارالیها در مراسم جمعیت جامعهی زنان شدهاند. پارسای در دوران تصدی خود در وزارت فرهنگ، مروج فساد و بیدینی بود و به دلیل مذهب بهائیت و ضدیت با اسلام، مدارس اسلامی، خصوصاً مدارس دخترانه را همواره تحت فشار و محدودیت قرار میداد. در چندین مورد با همکاری ساواک و هجوم به مدارس دخترانه، چادر و روسری دختران را برداشته و هتک حرمت کردند. وی عضو کلوپ روتاری ایران بود و پدرش اولین کسی بود که نخستین مجلهی اختصاصی زنان را نشر داد. پارسای نماینده دورهی 21 مجلس شورای ملی بود و پس از مدتی معاونت پارلمانی وزارت آموزش و پرورش در 2 /8 /47 به جای آقای هدایتی وزیر آموزش و پرورش شد و تا 10 /2 /53 در این پست باقی ماند. او قبل از وزارت مالک یک آموزشگاه دخترانه بود.
فرخرو پارسای در کارهای زیر مشارکت داشته و با سازمانها و مؤسسات و جمعیتهای متعددی همکاری میکرد: ایجاد و تأسیس انجمن بانوان فرهنگی، رئیس جمعیت زنان دانشگاهی ایران، رئیس سازمان همکاری جمعیتهای زنان، نایب رئیس هیأت مدیرهی شرکت تعاونی فرهنگیان، عضو شورای ورزشی بانوان و رئیس کمیسیون فرهنگی شورای عالی جمعیتهای زنان. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه توسط دادگاه انقلاب اسلامی در اردیبهشت 1359 به مرگ محکوم شد.
ر.ک: زنان دربار به روایت اسناد ساواک، فرخرو پارسای، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382.
2. عبدالکریم ایادى، فرزند محمدتقی در سال 1286 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. پدرش از اعضای فرقه بهائیت و از افراد نزدیک به عباس افندی بود. وی دوران دامپزشکی را در فرانسه گذراند و سپس به ایران بازگشت و در ارتش استخدام شد. ایادی ابتدا پزشک علیرضا پهلوی بود، اما به تدریج به محمدرضا نزدیک شده و از نزدیکترین دوستان وی شد.
ایادی پس از مرگ ارنست پرون همان نقش را بر عهده گرفت و فردوست به درستی او را راسپوتین ایران معرفی کرده است. در زمان ثریا که پاى بختیاریها به دربار باز شد، ایادى موفق شد نظر مثبت ثریا را جلب کند و خود را به طرز کاملاً موفقیتآمیزى در جمع بختیاریها جای دهد. پس از آن ایادى همواره در زندگى خصوصى محمدرضا و زنان و اطرافیانش رسوخ داشت و هر اطلاعى که ممکن بود کسب مىکرد و رساندن آن هم به انگلیسىها آسان بود. به این ترتیب مىبینیم که در زندگى خصوصى محمدرضا، از کودکى ابتدا خانم اَرفع و سپس اِرنست پرون و بعدا ایادى در تمام جزئیات حضور داشتند و در زندگى خصوصى رضاشاه هم همیشه سلیمان بهبودى حضور داشت. بدین ترتیب ایادى بانفوذترین مرد دربار و به تدریج با نفوذترین مرد کشور شد. او آدم ذىنفوذى بود که در کار واردات دارو و زمین بازیهاى متداول، دست داشت. به علت درجه نظامىاش در ارتش هم نفوذ داشت و در بعضى امور هم مورد مشورت شاه قرار مىگرفت. ایادى رئیس «اتکا» ارتش و نیروهاى انتظامى بود و در این پست کلیه نیازمندیها باید به دستور او تهیّه مىشد. هر چه اراده مىکرد، ولو در کشور موجود بود، باید براى ارتش از خارج، بویژه انگلیس و آمریکا، وارد مىشد. سازمان دارویى کشور نیز تماما تحت امر ایادى بود و همچنین شیلات جنوب در نتیجه سیاستهاى او تا انقلاب، صید ایران با بدوىترین وسایل انجام مىشد. سپهبد عبدالکریم ایادى از برجستگان بهائیت در دربار پهلوى بود و نقش مهمّى در تحکیم مواضع این فرقه در نهادهاى نظامى رژیم پهلوى داشت. با اتکاى او صدها افسر بهایى توانستند در ارتش ایران درجه بگیرند و مقامات مهمّى را اشغال کنند. در دوران هویدا، ایادى تا توانست وزیر بهایى وارد کابینه کرد و این وزرا بدون اجازه او حق هیچ کارى را نداشتند. در دوران قدرت ایادى تعداد بهایىهاى ایران به 30 برابر رسید. ایادى جاسوس بزرگ غرب و مطلعترین منبع اطلاعاتى سرویسهاى آمریکا و انگلیس در دربار و کشور بود. نخست وزیران، بخصوص هویدا، رؤساى ستاد ارتش، کلیّه مقامات مهم مملکتى اعم از وزیر و نماینده مجلس و امثالهم دستورات او را که نخست به فرم خواهش بود و اگر اجرا نمىشد به فرم امر صادر مىشد، اجرا مىکردند. ایادى در کلیه مسافرتهاى خارجی همراه محمدرضا بود و طبیعى است که مورد علاقه برخى کشورهاى ذى نفع در رابطه با ایران بوده است. بنا به گزارش بانک مرکزى ایران و اقرار مقامات دولتى تنها در طول چند ماه، میلیاردها تومان ارز از کشور خارج نمودهاند (که از جمله این افراد) سپهبد دکتر ایادى 275 میلیون تومان بوده است. وی در سال 1359 در پاریس درگذشت.
ر. ک: ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، ج 1، صص 201 – 199.
منبع:
کتاب
منصور روحانی به روایت اسناد ساواک صفحه 173
