تاریخ سند: 24 شهریور 1341
موضوع: افتتاح سینما شعله در آبادان
متن سند:
شماره: 16943 /332 تاریخ:24 /6 /1341
فرستنده: ساواک
گیرنده:جناب آقای نخستوزیر
موضوع: افتتاح سینما شعله در آبادان
پیرو گزارش: 15707 /333ـ12 /6 /1341
محترماً به استحضار عالی میرساند:
موضوع تحصّن روحانیون شهرستان آبادان، به منظور اعتراض به تأسیس سینما شعله در شهرستان مزبور و عکسالعمل مقامات و مراجع مذهبی قم در تأیید نظر روحانیون مذکور، همچنین موقعیت کنونی مقامات روحانی شهرستانهای آبادان و قم و میزان تأثیر و نفوذ مراجع مزبور در میان طبقات مختلف، ضمن انعکاس نظریه این سازمان مبنی بر لزوم جلوگیری از افتتاح مزبور طی گزارشی که قبلاً ایفاد گردید، به استحضار آن جناب رسیده است.
اینک مجدداً در تأیید نظریات قبلی به استحضار میرساند هم اکنون اکثر مراجع و مقامات مذهبی با تمام قوا و با استفاده از کلیه امکانات موجود جهت مقابله با اقداماتی که علیرغم خواستههای آنان به عمل آمده جداً و قویاً مجتمع و متشکل گردیده و در توجیه نظریات خود استدلال مینمایند که تأمین رضایت افرادی معدود نمیبایست مرّجح و مقدم بر ترضیه خاطر اکثر اهالی شهرستان آبادان و مراجع مذهبی قرار گیرد.
بدین ترتیب با توجه به کیفیت کنونی، اتخاذ تصمیم مقتضی و عاجل جهت رفع بحران موجود کاملاً ضروری و لازم به نظر میرسد.
اینک جهت مزید استحضار مفاد آخرین گزارش ساواک استان خوزستان را از لحاظ عالی میگذراند:
(به اطلاع میرساند که شدت عمل و خشونتی که از طرف استانداری و شهربانی در این مورد اتخاذ گردیده کار را به مرحله بحرانی رسانیده و بیم هرگونه اغتشاش و ناراحتی در بین میباشد. متأسفانه مسئلهای که مورد توجه مقامات مزبور قرار نمیگیرد توضیح و راهنماییهای ساواک از نظر تعدیل رفتار و کنار آمدن با علماء و ترضیه خاطر آنها و بالنتیجه آرام نمودن مردم میباشد بلکه هر روز هم با اقدامات دیگر کار را خرابتر مینمایند. لذا اینجانب در این مورد به خصوص اعلام خطر نموده و پیشبینی مینمایم که در صورت عدم توجه فوری به قضیه امکان پیشآمد نامطلوبی میرود...).
صدور هرگونه دستور موکول به استقرار اراده عالیست.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور1 ـ
سرلشگر پاکروان 15 /6 /41
تهیهکننده نامه: هاشمی
توضیحات سند:
1. سازمان اطلاعات و امنیت کشور: در سال 1336 ﻫ ش بر اساس قانون مصوب مجلس شورای ملی تأسیس شد و منظور این بود که جاى حکومت نظامى را بگیرد و مقاومتهای در برابر رژیم را در نطفه خفه سازد و مردم هم از حکومت نظامى اظهار عدم رضایت ننمایند. اعمال ساواک تنها در ارتباط با امنیت نبود، بلکه به مرور در تمام شئون کشور مداخله داشت و در واقع قدرتى مافوق دولت بود. بیست سال عمر ساواک را مىتوان به چهار دوره تقسیم کرد:
دوره اول ساواک: سالهاى 1336 تا 1340، این سازمان چهره خود را در ایران آشکار مىسازد، فرماندار نظامى تهران تیمور بختیار که جنایاتش زبانزد خاص و عام است در رأس آن قرار مىگیرد و آن را سازمان مىدهد. عملیات ساواک در داخل و خارج کشور نیازمند تشکیلات وسیع بود که در نظر گرفته شد و ریاست آن عنوان معاون نخستوزیر را پیدا کرد. البته کمیسیون امنیت اجتماعى هم با شکل قبلى و به اضافه نمایندهاى از ساواک به کار خود ادامه داد. ساواک به اقتضاى ارتباط دولت ایران با آمریکا تحت تعلیم سیا قرار گرفت. بختیار سرانجام در سال 1340 ﻫ ش به علت تغییر جو سیاسى و هم به علت رقابتى که در کسب قدرت با شاه پیدا کرد و موافقتى که با اقدامات رفرمى امنیتى موفقیت خود را در دستگاه حاکم حفظ مىکرد، از ریاست سازمان امنیت کنار رفت. دوره دوم ساواک: این دوره مقارن با سالهاى انقلاب سفید است و رژیم در اجراى نظریات جدید آمریکا از خشونت مستقیم ساواک کاسته، برخوردهاى خیابانى طبعا افزایش یافته است. ریاست این دوره ساواک با پاکروان بود.
دوره سوم ساواک: دوره سوم ساواک که حدود سیزده سال دوام یافت، مقارن با نخستوزیرى هویداست. ساواک نقش درجه اولى را در این دوره ایفا مىنمود و در مقابل جان مردم احساس مسئولیت نمىکرد. تیمهاى تعقیب و مراقبت ترتیب داد و هر کس را به هر اتهامى دستگیر مىکرد و براى به دست آوردن اطلاعات به شکنجهگاهها روانه مىساخت و در عین حال با اعزام مأموران به کشورهاى مختلف شناساییهاى همهجانبهاى را از افراد ایرانى در خارج به عمل مىآورد.
ساواک در دوره چهارم: این دوره مربوط به یکى دو سال آخر رژیم است. وقتى که فضاى باز سیاسى اعلام گردید و عمال رژیم مدعى بودند به شکنجه پایان دادهاند، شاه، ناصر مقدم را به جاى نصیرى در رأس آن گماشت، با وجود این که سازمانهاى بینالمللى، این انکار شکنجه را با گزارشهاى خود تکذیب نمودند.
منبع:
کتاب
آیتالله عبدالرسول قائمی به روایت اسناد ساواک صفحه 47