تاریخ سند: 13 خرداد 1357
موضوع: سیدابوالفضل موسوی1
متن سند:
از: 14/ ﻫ تاریخ: 13 /3 /2537[] 0313
به: 312 شماره: 1593 /14ﻫ
موضوع: سیدابوالفضل موسوی1
اخیراً نامبرده بالا نامهای بر مبنای شرح اوضاع جاری کشور و موارد نقض حقوق بشر به اتفاق جمعی از دانشمندان و نویسندگان نوشته و به سازمان ملل متحد منعکس نموده و سپس یک نسخه از همین نامه را که در آن بیست و سه ماده گنجانده شده، جهت عبدالحسین لنکرانی پیشنماز در سمنان ارسال نموده است.
نظریه شنبه. نظری ندارد.
نظریه یکشنبه. خبر صحت دارد. لذا یک نسخه فتوکپی نامه مزبور جهت استحضار به پیوست تقدیم میگردد.
نظریه سهشنبه. نظریه یکشنبه مورد تایید است.
نظریه 14/ﻫ. نظریه سهشنبه مورد تایید است.
فیش بررسی و ارائه شود. 22 /5 /37
اعلامیهها معدوم گردید.
توضیحات سند:
_
1. آیتالله سیدابوالفضل موسوی زنجانی فرزند سیدمحمد در سال 1279ش در زنجان به دنیا آمد. پدرش از علمای زنجان در عصر مشروطه بود. سیدابوالفضل دروس مقدماتی را در نزد پدر و برخی دیگر از اساتید در زنجان سپری کرد و سپس به نجف اشرف رفت و تا کسب اجازه اجتهاد تحصیل نمود. در اواخر دوره رضاخان به زنجان بازگشت. در جریان اعلام خودمختاری فرقه دموکرات آذربایجان با آنان مخالفت و علیه آنان فعالیت نمود. در اوسط دهه 20 شمسی به تهران آمد و تا پایان عمر در این شهر اقامت نمود. به همراه برادرش سیدرضا و آیتالله طالقانی و علی رضوی قمی، هیئت علمیه تهران را تأسیس نمود رابطه حسنهای با دکتر محمد مصدق داشت. ایشان در زمان زندانی بودن آیتالله طالقانی، به جای ایشان در مسجد هدایت اقامه جماعت داشت و ضمن نوشتن مقالاتی در نشریات حوزوی قم، با طیف نواندیش معاشرت داشت و در جریان راه اندازی مجله مکتب تشیع، از جمله افرادی بود که از سوی امام خمینی (ره) جهت مشورت و همکاری معرفی گردید. ایشان در سال 1356ش، به همراه مهندس بازرگان و یدالله سحابی و گروهی از حقوق دانان، جمعیت ایرانی دفاع از حقوق بشر را بنیان نهاد و طی بیانیهای مبانی دینی و شیعی دفاع از حقوق بشر را تدوین و منتشر کرد. نماز عید فطر سال 1356ش در قیطریه تهران به امامت ایشان برگزار شد. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با انقلاب زاویه پیدا کرد و برای مدت یک سال نیز به زنجان بازگشت و به انتقادهای تند از جمهوری اسلامی پرداخت، ولی مورد عطوفت امام خمینی (ره) قرار گرفت. ایشان در سال 1371ش از دنیا رفت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 3 صفحه 41