صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : حرکت دستجات و سینه زنها در عراق ایام تاسوعا و عاشورا

تاریخ سند: 5 تیر 1341


موضوع : حرکت دستجات و سینه زنها در عراق ایام تاسوعا و عاشورا


متن سند:

شماره : 4064 /16/ د محترما اطلاعیه واصله را ذیلاً بعرض می رساند : 1ـ در ایام تاسوعا و عاشورا قوای انتظامی عراق مانع از حرکت دستجات و سینه زنها از محلهای مذهبی خود شدند تا اینکه آقای آیت الله حکیم1 فعالیت کرده و اجازه خروج سینه زنها را گرفته و سینه زنها در شهرهای مذهبی عراق مانند گذشته از محل خود خارج و با محدودیت زیادی به تکایا رفتند ولی در خانقین مانع خروج سینه زنها شدند و نگذاشتند از محلهای خود خارج شوند معهذا سینه زنها مراسم عزاداری را در همان محلهای خود انجام دادند.
از طرف رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان پنجم.
مرادیان (منوچهری) گیرندگان : مدیریت کل ادارات دوم و سوم جهت استحضار.
ریاست ساواک کردستان جهت اطلاع.
ریاست ساواک مهاباد جهت اطلاع.
ریاست ساواک رضائیه جهت اطلاع.

توضیحات سند:

1ـ آیت الله العظمی سید محسن حکیم در سال 1264 هجری شمسی در «بنت جبیل» منطقه ای در لبنان دیده به جهان گشود.
پدرش سید مهدی حکیم از مراجع بزرگ زمان خود بود که به درخواست مردم لبنان از عراق به آن دیار رفت و ارشاد و هدایت جامعه آنجا را بر عهده گرفت.
ایشان از 9 سالگی به آموختن دروس حوزوی پرداخت و در محضر برادرش ـ سید محمود ـ ادبیات، منطق و قسمتهایی از فقه و اصول تا قوانین را آموخت.
سپس در شمار شاگردان شیخ صادق بن حاج مسعود بهبهانی و شیخ صادق جواهری قرار گرفت و سه سال پیش از فوت آخوند خراسانی به درس خارج آن فقیه فرزانه وارد شد.
سپس در محضر آقا ضیاءالدین عراقی و شیخ علی باقر جواهری حاضر شد و بهره ها برد.
وی مدتی در درس میرزا محمدحسین نائینی حضور یافت.
استاد دیگر آیت الله حکیم، عارف فرزانه حضرت سید محمد سعید حبوبی بود.
آیت الله حکیم در مقام مرجعیت تامه شیعه، سراسر عمر پر برکت خود را صرف مبارزه با حاکمان جور کرد و در این زمینه مرارتهای زیادی را متحمل شد.
پشتیبانی بی دریغ ایشان از مردم مسلمان ایران پس از واقعه 15 خرداد 42 و حمله نظامیان شاه به مدرسه فیضیه هنوز از یاد نرفته است.
ورود امام خمینی به عراق به صورت تبعید از وقایع مهم دهه 40 شمسی به شمار می آید.
ملاقات امام با آیت الله حکیم و این سخن امام که: «شما حرکت کنید، من نخستین کسی هستم هستم که از شما پیروی خواهد کرد» و تبسم و سکوت آیت الله حکیم، از جمله مسائل تاریخی نهضت اسلامی در ایران است.
آیت الله حکیم در این دیدار گفته بود: «من فکر نمی کنم اگر انقلابی سازمان دهم کسی از من پیروی کند ...
بسیاری از مردم از ما اطاعت نمی کنند.
آنها بنده هوسهای خویش اند.
» که البته مراد آیت الله حکیم، همه کسانی هستند که از بلوغ سیاسی، مذهبی برخوردار نیستند.
آیت الله العظمی حکیم که از بیماری سرطان رنج می برد، سرانجام در (27 ربیع الاول 1390 قمری 1348 هجری شمسی) در خانه اش در بغداد به رحمت ایزدی پیوست.
(برای آگاهی بیشتر از زندگانی آیت الله العظمی حکیم به کتاب «مرزبان حوزه نور» تألیف عباس عبیدی از انتشارات مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی مراجعه شود).

منبع:

کتاب تحولات داخلی عراق و امنیت ملی ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 247

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.