صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : گزارش بازجویی

درباره : گزارش بازجویی


متن سند:

به : 312 از : عرض برسد 1ـ مشخصات متهم نام حسن شهرت ضیاء ظریفی فرزند عیسی دارنده شناسنامه شماره 66 صادره از لاهیجان متولد 1318 شغل وکیل سابق دادگستری و کارمند سابق شرکت بهشهر.
مجرد.
مسلمان (شیعه اثنی عشری) تبعه دولت شاهنشاهی ایران میزان تحصیلات لیسانسیه حقوق از دانشکده حقوق دانشگاه تهران ساکن کوی کارمند منزل حاج عیسی ظریفی 2ـ موضوع اتهام اقدام علیه امنیت کشور 3ـ سابقه و گردش کار الف ـ در سال 1334 به اتهام عضویت در سازمان جوانان حزب منحله توده در رشت دستگیر و تحت پیگرد قرار گرفته که پرونده اتهامی وی منجر به صدور قرار منع پیگرد گردیده است.
ب ـ در سال 1339 به اتهام تحریک دانشجویان به اعتصاب و شرکت در اخلال نظم و حمله به بازار وسیله مامورین انتظامی دستگیر و برابر قرار 18 /11 /39 بازپرس شعبه 7 دادستانی ارتش بازداشت می گردد که به علت دانشجو بودن و اینکه تعهد سپرده در فعالیتهای مضره شرکت ننماید در روز 22 /11 /39 با تبدیل قرار بازداشت از زندان آزاد می گردد.
پ ـ نامبرده برخلاف تعهدی که سپرده بود پس از ترخیص از زندان با عناصر جبهه باصطلاح ملی سابق در ارتباط و تماس بوده و همچنان به فعالیت مضره خود ادامه داده تا جایی که کلیه تظاهرات و میتینگهای متشکله در دانشگاه تهران نقش رهبری را عهده دار بوده است و بالاخره به علت شرکت در تظاهرات 15 خرداد سال 1342 طبق ماده 5 دستگیر و با توجه به سوابق امر پرونده وی جهت رسیدگی به ساواک احاله و در نتیجه از طرف بازپرسی شعبه 7 دادستانی ارتش برابر قرار قانونی بازداشت و در تاریخ 12 /6 /42 قرار بازداشت یاد شده باخذ کفیل تبدیل و از زندان آزاد می گردد.
ت ـ نامبرده در تاریخ 1 /10 /42 توسط اداره وظیفه عمومی به دانشگاه نظامی معرفی لیکن چون پرونده اتهامی وی در شعبه 7 بازپرسی مفتوح بوده لذا تا مورخه 1 /4 /44 (پایان خدمت وظیفه) صلاحیت افسری مشارالیه مورد تایید قرار نگرفته است.
ث ـ در آبان ماه سال 46 به دنبال دستگیری عباس سورکی و بیژن جزنی رهبران یک گروه کمونیستی طرفدار جنگهای پارتیزانی مسئولیت اداره افراد و هدایت و رهبری عناصر با توجه به دستور ضیاء ظریفی جهت شناسایی مناطق کوهستانی و تهیه نقشه شهرهای شمالی گروهی را با شرکت ابوالقاسم طاهر پرور.
اسکندر رحیمی1.
رحمت پیرو نذیری2.
علی بوستانی3 و رضا عابدین پور بوجود می آورد و ابوالقاسم طاهرپرور را نیز در پاییز سال 46 به حسن ضیاء ظریفی معرفی می کند تا اینکه پس از دستگیری عباس سورکی و بیژن جزنی از طریق ضیاء ظریفی به او پیشنهاد می شود به علت وخیم بودن اوضاع خود را برای رفتن به کوه آماده نماید و پس از چند روز نیز به او اطلاع می دهند که رفتن به کوه تا بهار آینده (بهار سال 47) به تعویق افتاده است.
حسن پور اضافه نموده پس از دستگیری ضیاء ظریفی و انتقال وی به زندان رشت و در اوائل سال جاری در زندان به ملاقات ضیاء ظریفی رفته و خبر ورود علی اکبر صفایی فراهانی به کشور که از اعضاء متواری گروه مکشوفه بوده و مسئله فرار ظریفی از زندان و ارتباط با وی را مطرح می نماید که ظریفی در پاسخ ورود صفایی به کشور را خطرناک و مسئله فرار از زندان را به علت شکستی که سایر دوستان در این راه دیده بودند (موضوع قصد فرار چند نفر از اعضای گروه در سال 48 از زندان قصر را که با شکست مواجه شد) غیر ممکن اعلام و در مورد ایجاد ارتباط بین حسن پور و خودش وسیله خواهر حسن پور سکوت می نماید و حسن پور نیز پس از ملاقات با وی موضوع ارتباط با او در زندان را به علل مختلف مانند حفاظت و جلوگیری از سوءظن مامورین مکتوم می گذارد.
4ـ خلاصه تحقیقات انجام شده در تحقیقاتی که از حسن ضیاء ظریفی به عمل آمده نامبرده ضمن تایید ارتباط خود با حسن پور و ملاقاتی که شخص اخیرالذکر در زندان شهربانی رشت با او به عمل آورده در مورد موضوعاتی که حسن پور با او مطرح کرده اظهار می دارد در ملاقات مزبور حسن پور به او گفته نمی خواهی از اینجا در بروی که او گفته یک بار بچگی کرده و بس است و او هم دیگر به دیدنش نیاید و حسن پور افزوده پس خواهرش را می فرستد و ضیاء ظریفی به علت ناراحت بودن سکوت کرده است.
نامبرده اضافه نموده توضیح این نکته را ضروری می دانم که این مطلب را نه از روی ترس و بیم و به همین جهت تمام فکرم در زندان متوجه مطالعه و یاد گرفتن زبان و گذرانیدن آرام دوران محکومیت است.
نظریه با توجه به تحقیقات معموله و به سوابق امر و اظهارات غفور حسن پور معروض می گردد : 1ـ حسن ضیاء ظریفی در همه حال قصد داشته مخالفت خود را با رژیم شاهنشاهی به طور آشکار و مخفی ادامه دهد و به همین مناسبت نه تنها پس از دستگیری افراد مرتبط و همفکر با خود را معرفی ننموده بلکه در داخل زندان نیز به استناد اعلام شهربانی استان گیلان با عدم شرکت در مراسم مختلف صبحگاه و شامگاه زندان رشت و به ویژه عدم شرکت در مراسم فرخنده جشن 28 مرداد در صدد تضعیف روحیه زندانیان نادم و تقویت روحیه و تبلیغ زندانیان متعصب بوده است و در زندان نیز دست از اعمال گذشته خود برنداشته است.
2ـ با سکوت خود در مورد ایجاد ارتباط با حسن پور وسیله خواهر شخص اخیرالذکر اعلام موافقت نموده لیکن این ارتباط بدلائل مخفی کاری و نبودن شرایط لازم به عمل نیامده است.
3ـ برخلاف اظهارات ضیاء ظریفی در مورد این که تمام فکرش متوجه مطالعه و یادگرفتن زبان می باشد ولی امید بسیار داشته که با مراجعت علی اکبر صفایی فراهانی1 که به طریق غیرمجاز به عراق عزیمت و پس از دیدن دوره های لازم در سازمان الفتح به کشور مراجعه نموده بود اقدامات حسن پور و همفکرانش که همانا سرنگون کردن رژیم از راه قهرآمیز و بوجود آوردن حکومتی کمونیستی می باشد به نتیجه برسد و به همین علت نیز از مطرح ساختن موضوع با مقامات زندان و سایر مراجع ذیصلاح خودداری کرده است.
4ـ غیر از موارد فوق حسن ضیاء ظریفی با تعدادی نیز در منطقه لرستان در ارتباط بوده که تا این لحظه نیز به امید موفقیت افراد مزبور در عملیات مخرب مورد نظر از معرفی آنان خودداری کرده که به علل حفاظتی و امنیتی مطرح کردن وضعیت این افراد به مصلحت نمی باشد و غرض از عرض این موضوع نیز دلیلی بر تعصب شدید وی بر ایده و عقیده اش مبنی بر مخالفت با رژیم شاهنشاهی می باشد.
علیهذا با توجه به اینکه حسن ضیاء ظریفی به استناد اطلاعات و تحقیقات معموله در آن زمان (سال 46) تحت محاکمه واقع به ده سال حبس مجرد محکوم گردیده و اقدامات معروضی اخیرالذکر نیز دال بر فعالیت مجدد وی در زندان و ارتباط با گروهی کمونیست که عملیات این گروه منجر به حمله به پاسگاه سیاهکل و شهید شدن عده ای ژاندارم و غیرنظامی شده می باشد در صورت تصویب پرونده امر که تکمیل گردیده جهت رسیدگی های قانونی به مرجع قضایی مربوطه ارسال گردد.
بازجوی متخصص 30 /1 /50

توضیحات سند:

1ـ اسکندر رحیمی فرزند غلامحسین در سال 1308 در رشت بدنیا آمد.
نامبرده به مشاغل آهنگری و رانندگی اشتغال داشته و در سال 35 توسط ساواک رشت دستگیر و ضمن انکار داشتن مرام اشتراکی و عضویت در حزب توده با قرار وجه الکفاله پس از یکماه بازداشت آزاد شده است.
وی در سال 39 جهت تجدید گذرنامه به سفارت ایران در ترکیه مراجعه نموده که به علت داشتن سابقه سیاسی طی نامه ای به سفارت اعلام شده که از تجدید گذرنامه خودداری گردد، لیکن نامه مزبور دیر به سفارت رسیده و او گذرنامه خود را دریافت داشته است.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی 2ـ رحمت (محمد) پیرو نظری (نذیری)، فرزند سیدعبداللّه ، در سال 1325 در لاهیجان متولد شد.
وی در زمانیکه خدمت سربازی را طی می کرده به عضویت سازمان چریکهای فدایی خلق (گروه سیاهکل) درآمده، که پس از کشف گروه متواری می گردد.
در تاریخ 3 /5 /1350 پس از شناسایی در محاصره مأمورین قرار گرفته و در درگیری مسلحانه کشته می شود.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی 3ـ علی بوستانی فرزند نعمت اللّه در سال 1319 در آبادان متولد شد.
تحصیلات خود را تا دکترای پزشکی در دانشگاههای آلمان غربی ادامه داد و در زمان تحصیل در آلمان بین سال های 43 ـ 45 در جلسات سازمان دانشجویی شرکت می نمود و از طرفداران جبهه ملی بود لیکن پس از مدتی از فعالیت سیاسی کنار کشیده و در مراجعت به کشور در سال 56 با موافقت ساواک به استخدام سازمان تأمین اجتماعی درآمده است.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی 1ـ علی اکبر صفایی فراهانی، فرزند محمدعلی، در سال 1323 در تهران متولد شد.
وی لیسانس فلزشناسی و ریخته گری هنرسرایعالی نارمک و کارمند وزارت دارایی بوده که در سال 1340 به اتهام شرکت در تظاهرات جبهه ملی دستگیر و پس از 9 روز بازداشت با قرار منع پیگرد آزاد می گردد.
نامبرده پس از عضویت در سازمان چریکهای فدایی خلق با نام مستعار وفا در سال 1347 با گذرنامه جعلی از طریق عراق به فلسطین (سازمان الفتح) رفته و انواع آموزشهای عملیاتی و پشتیبانی را گذرانده و پس از بازگشت به ایران تیم های مختلف را سازماندهی کرده است.
وی در سرقت بانک صادرات خیابان وزرا با حمید اشرف و اسکندر صادقی بوده است.
در سال 1349 به همراه عده ای به سیاهکل رفته و به پاسگاه ژاندارمری حمله که متعاقب آن دستگیر و به اعدام محکوم و در تاریخ 26 /12 /49 در میدان تیر چیت گر اعدام می گردد.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی

منبع:

کتاب چپ در ایران - چریک‌های فدایی خلق به روایت اسناد ساواک صفحه 283





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.