درباره: شایعه کشته شدن سعیدی
متن سند:
از: تیمسار ساواک تاریخ: ۱۰/۵/۴۹
مدیریت کل اداره سوم ۳۱۶
به: ساواک تهران ۲۰ه ۳
درباره: شایعه کشته شدن سعیدی
شایعه کشته شدن سعیدی را در زندان، بار اول فرزندش و همچنین چند نفر از اشخاصی که در تدفین او حضور داشتند اشاعه داده و مخالفین نیز که پیوسته مترصد به دست آوردن فرصتی میباشند از این موضوع نهایت استفاده را این شایعات مقدور نیست، نموده و در اکثر محافل مذهبی خصوصأ در جنوب تهران این موضوع را شایع حقیقت هم همین است زیرا اگر نمودهاند. علیهذا با اعلام اینکه قبلاً چندین گزارش در این باره به آن اداره کل ساواک منعکس گردیده، شناسایی و معرفی افراد بخصوص با توجه به وسعت این شایعات مقدور نیست.۱
از طرف - رئیس ساواک تهران. نواب – عمید
توضیحات سند:
١- اظهار عجز ساواک تهران: «شناسایی و معرفی افراد بخصوص با توجه به وسعت این شایعات مقدور نیست». حقیقت هم همین است زیرا اگر ساواک بخواهد تمام آنانی را که به بهانه شهادت آیتالله سعیدی از عملکرد رژیم ستمگر شاه ابراز انزجار و تنفر میکند دستگیر کند، باید حصاری پیرامون ایران بزرگ بکشد. در آن صورت هم کار تمام شده نخواهد بود. اعتراضها به آن سوی مرزها نیز رفته است. سازمان امنیت، محض ایجاد رعب و وحشت در دلها، خود نخستین منتشر کنند، خبر مرگ سعیدی در زیر شکنجه بود. ساواک میپنداشت وقتی مردم بدانند کسانی که اسم خمینی را ببرند و صحبت از مخالفت با تسلیم ایران به سرمایه گذاری خارجی به میان آورند، به چه سرنوشتی دچار میشوند، دیگر جرئت نخواهند کرد دست از پا خطا کنند، اما آنچه تصورش را نمیکرد، رخ داد و ایرانی را که سرد و بی رمق میپنداشت به جنبش آمد و شهرها تکان خوردند. ساواکیها همراه با فرزند نوجوان سعیدی شبانه به قم آمدند و جنازه شکنجه شده و مجروح سعیدی را مخفیانه به خاک سپردند. اما تظاهرات روحانیون و طلاب مبارز و فریادهای کوبند، آنان بر سر شاه و حامیانش، تمام نقشههای ساواک را نقش بر آب کرد و امروز کار به جایی رسیده است که ساواک تهران از فرونشاندن و خاموش کردن آتش خشم مردم اظهار ناتوانی میکند شاید رئیس ساواک تهران، در میان همه دارندگان مغزهای علیل، بهتر فهمیده باشد که عمر رژیم در آستانه به سر آمدن است.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی به روایت اسناد ساواک صفحه 590