تاریخ سند: 30 شهریور 1351
وزارت امورخارجه
متن سند:
از : سرکنسولگری شاهنشاهی در باکو
شماره : س ـ ص ـ 7
بازگشت به بخشنامه سری شماره 2/م /15060 مورخ 11 /6 /51 راجع به
رویه و تصمیم دولت شوروی نسبت به خارجیان مقیم غیرقانونی در کشور اتحاد
جماهیر شوروی به استحضار می رساند در اینجا دیده و شنیده نشد که اخیرا
مقررات خاصی درباره اطلاع
مذکور در بخشنامه تصویب
شده باشد بلکه از سابق رویه
دولت شوروی نسبت به این
دسته خارجیها این بوده
است که در صورتی به آنها
اجازه خروج می دهد که یا به
کشور متبوع خود بازگردند
یا کشور خارجی دیگری
قبول تابعیت آنها را کرده
باشد و به علاوه دعوتنامه
صحیح و مورد پسند برای
هر یک از آنها برسد وگرنه
نمی تواند از کشور خارج
شود.
این موضوع اخیرا شایعه ای
است که دولت شوروی توسط بعضی افراد خارجی که عمال و جاسوس آنهاست
اشاعه داده است و حتی توسط یکی از این دسته از ایرانیان به نام فامیلی که عامل
جاسوسی آنهاست به ایرانیهای مورد نظر گفته است که اگر آنها از این کشور
خارج شوند و به کشورهای دیگری بروند دولت شاهنشاهی به غالب آنها اجازه
بازگشت به کشور را میدهد.
از این اقدام دولت شوروی چند نظر دارد یکی اینکه با این ترتیب عده ای را که
نمی خواهد در کشور خویش نگاهدارد طرد نماید و آنها هم که در مدت چهار ماه
نمی توانند کاری برای بازگشت خود بکنند بگوید مهلت منقضی شد و دیگر
بازگشتشان پذیرفته نمی شود و با این خدعه از شر وجود آنها آسوده شود.
دوم این که به این بهانه خود دولت شوروی عده ای از این ایرانیان و بعضی
خارجیان را به کشورهای خارج روانه می کند تا در آنجا در ظرف چهار ماه
اقامت طبق دستوری که دریافت می دارند نظر آنها را از نظر کسب خبر جاسوسی
یا خرابکاری یا مقاصد دیگر عملی نماید در عین حال چون این جاسوس ها افراد
شوروی نیستند خود را بی طرف قلمداد کنند.
[ناخوانا ]با دستورهایی که
به بعضی از این ایرانیان
می دهد آنها را روانه
کشورهای دیگر می کنند این
است که این ایرانیان در
کشورهای خارجی کوشش
نمایند به نحوی از انحاء
گذرنامه ایرانی بدست آورند
خود را برای اجرای نظرات
آنها به ایران برسانند.
از این
جمله این شخصی است به
نام علی کباری رشتی،
همسرش و دخترش.
این
شخص که شاید متجاوز از
هفتاد سال دارد حتی در
زمان حکومت قبل از انقلاب
شوروی با اینکه در پستخانه رشت کار می کرده پادو کنسولگری شوروی بوده و
بعد از انقلاب هم باز عامل و پادو کنسولگری بود و بعد از شهریور 1320 که وارد
اتحادیه کارگران حزب توده شده بود به تهران رفته و پادوی و جاسوسی سفارت
شوروی در تهران را می کرده است و در ایران هم حقوق بگیر آنها بود و وقتی که
کار مثبت نداشت مقرری کافی دریافت می کرده محمد خانواده...
.
دختر این
شخص به نام سیما کباری دو سال قبل به پاریس رفته و در آنجا معلوم نیست به
چه نحو گذرنامه بدست آورده و به ایران رفته و در آنجا ازدواج کرده و زندگی
می کند.
دختر دیگرش به نام گیتی کباری از سه سال قبل ابتدا به فرانسه و بعد به سوئد رفته و کوشش
می کند که به ایران برود.
خود و زنش نیز دو ماه قبل به کمک مقامات این کشور به استکهلم رفته است و ماهیانه 250 پوند به او
می دهند و دستور داده اند که کوشش کند بلکه از سفارت شاهنشاهی در استکهلم گذرنامه بدست آورند و
برای اجرای نظر آنها به ایران بروند.
در اینجا اضافه می نماید که حزب توده یک اداره کوچکی در استکهلم
دارد که این شخص در آنجا با حزب همکاری می کند.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - کادرهای حزب توده به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 381