تاریخ سند: 7 بهمن 1352
موضوع: جلسه منزل دکتر على امینى نخستوزیر اسبق
متن سند:
گزارش خبر
به: 341 شماره گزارش: 76924 /20ﻫ 21
از: 20ﻫ 21 تاریخ گزارش: 7 /11 /52
موضوع: جلسه منزل دکتر على امینى نخستوزیر اسبق
ساعت 09:30 روز 3 /11 /52 جلسه منزل دکتر على امینى نخستوزیر اسبق با حضور جواد صاحب اختیارى، منصوریان، سرمست و شش نفر دیگر در منزل مشارالیه تشکیل گردید.
در این جلسه منصوریان گفت هر روز یک قانون جدید و یک تصویب نامه انتشار میدهند و مشکلى بر مشکلات مردم اضافه مىکنند. در گذشته ورود چایى به کشور به کلى ممنوع بود ولى در حال حاضر سیل آن به کشور روان است. این امر موجب شده است که صاحبان کارخانجات شمال ورشکست شده و از بین بروند.
دکتر امینى گفت اگر چائىکاران شمال را در حرفهشان تشویق مىکردند و وام به آنها میدادند وضع چایى ایران در جهان یکتا بود. منصوریان مجدداً اظهار داشت: با شخصى که مالک بود بر روى زمینى اختلاف داشتم جهت گرفتن حق خود به تیمسار نادرخانى مراجعه کردم از ایشان خواستم که به کار من رسیدگى کند. رئیس انجمن شهر گفت این موضوع و اختلاف مربوط به انجمن شهر نیست.
دکتر على امینى گفت: باید افراد علاقمند و مؤمن براى مملکت تربیت کرد تا چرخ این جامعه بزرگ گردش کند. من به شاهنشاه آریامهر ایمان دارم. معظمله براى سربلندى ایران فداکارى مىکنند و باعث افتخار ایران است.* روزى من به آقاى علم گفتم علیاحضرت شهبانو1 نابغه هستند و نبایستى مزاحم ایشان بشوند چون فکر بلند معظم او مورد تمجید ایرانیان و جهانیان مىباشد.
ضمناً آقاى منصوریان بایستى در کشور رفیق بازى از بین برود و جلوى متمولین گرفته شود تا طبقه پائین بىنیاز شوند.
جلسه در ساعت 1200 پایان یافت.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه: شنبه در جلسه بوده و مطالب مطروحه را عیناً گزارش کرده است.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: نظریات فوق صحیح است.
توضیحات سند:
* در سندى دیگر امینى به توجیه اعمال دولت مىپردازد:
به: 341
از: 20ﻫ 21
موضوع: دکتر على امینى
ساعت 9:30 روز 2 /12 /52 جلسه منزل دکتر على امینى با حضور 8 نفر در منزل مشارالیه واقع در پارک امینالدوله تشکیل گردید.
در این جلسه علىاکبر موسوى در زمینه وضع اتوبوسرانى و اتحادیه تاکسىرانى تهران سخنرانى و از آن انتقاد کرد. نامبرده افزود رئیس اتحادیه تاکسىرانى تهران یک نفر افسر امنیتى و پسرخاله شیخ بهائى رئیس اطاق اصناف مىباشد.
سید شریفى در مورد گرانى ارزاق سخنانى براى حاضرین ایراد نمود.
دکتر امینى در پاسخ اظهار داشت گرانى و ارزانى اجناس مربوط به دولت نیست و دولت با کمال اقتدار اقدامات خود را انجام داده است بایستى مسئولین اطاق اصناف فکرى به حال مردم تهران بکنند.
جلسه در ساعت 1200 پایان یافت.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه: شنبه در جلسه بوده و مطالب مطروحه را عیناً گزارش کرده است.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه تأیید مىگردد.
نظریه چهارشنبه: نظریات فوق صحیح است.
1ـ فرح پهلوى:
فرح در مهرماه سال 1317 در یک خانواده متوسط از یک پدر آذربایجانى و مادرى گیلانى در بخارست پایتخت روحانى به دنیا آمد. پدر فرح سهراب دیبا افسر ارتش بود. پدرش هنگام تولد فرح براى انجام مأموریتى در رومانى به سر مىبرد. فرح در کودکى پدر را از دست داد و با مادرش راهى تهران شد. تحصیلات خود را در تهران ابتدا در مدرسه ایتالیائیها (مدرسه خواهران کاتولیک) و سپس مدرسه ژاندارک و دبیرستان رازى به انجام رساند و براى ادامه تحصیل به فرانسه اعزام شد. در رشته معمارى مشغول تحصیل شد و ضمن تحصیل، با گروههاى دانشجویان ایرانى مقیم فرانسه، که در آن زمان بیشتر گرایشهاى چپى داشتند، محشور گردید، به طورى که احسان طبرى در کتاب کژراهه خود نوشت، در حوزههاى حزب توده در پاریس نیز حضور مىیافت. در سال 1338 پس از اینکه براى گذراندن تعطیلات تابستانى به تهران آمد و عمویش که در آن موقع در دربار کار مىکرد، او را براى گرفتن یک بورس تحصیل به اردشیر زاهدى معرفى کرد.
اردشیر زاهدى مشارالیها را براى همسرى شاه مناسب تشخیص داد و ترتیب ازدواج وى با شاه در همان سال فراهم شد.
آنچه موقعیت طرح را در دربار پهلوى استحکام بخشید، تولد پسرى در پایان نخستین سال ازدواج او با شاه بود که مشکل جانشینى شاه را حل کرد و به عنوان مادر ولیعهد از مقام و موقعیت برترى برخوردار شد. با تغییرى که در سال 1346 در قانون اساسى داده شد، موقعیت فرح بیش از پیش استحکام یافت. به موجب این اصلاحیه مقرر شد که اگر شاه قبل از رسیدن ولیعهد به سن قانونى براى احراز مقام سلطنت فوت کند و یا به هر دلیل از سلطنت کنارهگیرى نماید، فرح بلافاصله امور نیابت سلطنت را به عهده خواهد گرفت. از سال 49 به بعد از آن جا که مىخواست نقش فعالترى در سیاست مملکت بازى کند و در واقع خود را براى روزى که وظایف سلطنت را به عهده خواهد گرفت آماده سازد، اختلاف نظر بین شاه و فرح آغاز شد. در حالى که شاه با وجود پیشبینى نیابت سلطنت براى مشارالیها، حاضر نبود کمترین نقشى براى او در مسایل سیاسى قایل شود، این اختلاف تا سال 57 ادامه یافت.
به منظور فرو نشاندن و انحراف انقلاب اسلامى، فرح در نیمه اول سال 1357 با روشنفکران لیبرال و چپگرا و عناصر وابسته در تماس و مذاکره بود، همچنین مسافرت فرح به عتبات عالیات در بحبوحه انقلاب اسلامى، هیچ یک از این اقدامات براى فرونشاندن قیامى که برخاسته بود، کار ساز نبود. وى در روزهاى آخر اقامتش درایران، مثل خود شاه سرگشته و سرگردان شده بود و دیگر به چیزى جز رفتن از ایران و زندگى در کنار فرزندانش نمىاندیشید. وى پس از خروج از کشور، تا زمانى که انورسادات زنده بود، با تشویق و حمایت او به فعالیتهاى خود براى بازیافتن تاج و تخت ادامه مىداد.
مشارالیها در سالهاى نخستین بعد از انقلاب، که هنوز امیدى به بازگشت به یاران داشت، گاهى با خبرنگاران مطبوعات و تلویزیونهاى اروپا و آمریکا مصاحبه مىکرد و با گروههاى مخالف ج.ا.ا در خارج از ایران تماس داشت. ولى در سالهاى اخیر از این فعالیتها دست کشیده، با توجه به ثروتى که از مملکت خارج نموده، به راحتى و آسایش خود را در سکوت و انزوا تشخیص داده است و غالباً در آمریکا زندگى مىکند و سالى یکى دو بار هم براى گردش و تفریح به فرانسه مىآید.
ر.ک: از طاووس تا فرح، محمود طلوعى
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 174