تصدقت شوم هفتم۱ صفر است وفات حضرت امام حسن صدای ضبط صوت
متن سند:
تصدقت شوم هفتم۱ صفر است وفات حضرت امام حسن صدای ضبط صوت روضه قهوه خانههای خیابان بلند است ساعت سه و نیم بعد از ظهر است بابات زیر کرسی خوابیدهاند. من مقیدم روزها نخوابم زیرا اگر روز یک ساعت بخوابم شب سه ساعت خوابم نمیبرد و بیشتر با مطالعه کتابهای عربی که از لطف و محبت تو پسر مهربان و روشن و آگاه به مصلحت و روحیهام تشخیص دادی من که مادر هستم به طریق اولی این نعمت را دریافت کردهام. کتاب تمدن اسلامی به عربی را مطالعه میکنم و خوب میفهمم در هرچند صفحه یک کلمه را معنیاش را نمیدانم آن هم در کتاب لغت پیدا میکنم. خلاصه امروز تمام شد دیدم هنوز آقا خوابیدهاند و چایی به کار نیست چه بهتر و شیرینتر از مکاتبه با تو بلکه تو را مخاطب قرار دارن. با تو سرگذشت گفتن عزیزم حال مادر، پدر و برادر همگی مزاجاً خوب سلامت و به دعاگوییات اشتغال داریم هر کدام مطابق با وضع زندگیمان یک سرگرمیهایی داریم. پدرت چون درسها تعطیل است نماز میرود ظهرها و مطالعههای تفریحی دارد. برادرت به همین ترتیب مادرت با کارخانه و مهمانداری زندگی را خاتمه میدهم هوای اینجا هم امسال زیاد سرد نشده تقریباً بهار ایران است. کلفت هم نداریم و پیدا نمیشود افغانیها نمیمانند صغرا آمده سوغاتها آورده. بعد مفصل در دو کاغذ قبل نوشتهام مشهدی حسین از پول پسرش خیلی خوشحال شده سلام میرساند. چهار تومان برای دخترهایم فرستادم بخدا قسم این اصلاً نیست یعنی جنس اصلاً پیدا نمیشود وضع عراق خیلی اقتصادی شده هرچه هست ..... عراقی است مورد پسند نیست .... دنبال یک پالتو برای من هستم نیست. خدمت دخترهای عزیز سلام مفصل برسانید. به فاطی۲ خانم سلام برسانید حسن۳ را تصدق میروم روی ماهش را عوض من ببوسید قابل نوشتن چیزی برایت ندارم دلم میخواهد کاغذ را پر کنم در حقیقت مکاتبه را تمام نکنم. دیگ برقی هر قدر برای من مفید واقع شده بسیار سپاسگزارم. صغرا از شما خیلی ممنون بود باید هم باشد زیرا خدمتی زیادی به او کردید ...........این جواب نامه ۴۱۸ محرم است که مفصل با مداد کمرنگ نوشته بود نامه از شما زیاد میرسد و به فاصله یکی دو روز جواب میدهم من هم میل دارم بدانم جواب کدام نامه هست و تاریخش را فراموش میکنم میل دارم اشاره به یکی از مطالبش بشود.
بسمه تعالی ۵
پسرم ان شاء الله تعالی سلامت باشید چند روز پیش توسط آقای سلطانی۶ کاغذی نوشتم اینک به احتمال نرسیدن آن تجدید مطلب میکنم به آقا دامت برکاته پس از سلام عرض کنید. خوب است برای طلبهها منزل درست کنید منتهی بتدریج و بی اسم و بی سر و صدا یعنی ده تا ده تا درست شود البته با تعجیل. راجع به مخارج آن اینجانب از قم و آنچه وسیله آقای عبدالله اسلامی از تهران است چیزی نمیخواهم بلکه در صورت اقدام و لزوم به وکلای تهران میگوییم: بدانند من عجالتاً تا مدتی احتیاجم (به کمک نیست و متفرقات میرسد اگر بنا شد اتمام شود هرچه زودتر باشد؛ و اینجانب را مطلع کنید و در این امر اگر بشود آقای حاج آقا محمود۷ طباطبایی قمی آقای دخیل چی آقای معمار آقای حاج سید جعفر یزدی و اشخاصی از این قبیل را دخالت دهید. بلکه اگر صلاح دیدید و موافقت کردند آقای حائری۸ در این امر دخالت کنند و مستقیماً از طرف ایشان اقدام شود شاید بهتر است. در هر حال امر با خود آقاست که با مشورت هرطور صلاح دیدند اقدام نمایند. گمان نداریم در خرجش اشکالی پیدا شود والسلام علیکم...
توضیحات سند:
ـ
۱- ابتدای این نامه توسط همسر گرامی حضرت امام (ره) نوشته شده است و اشاره ایشان به هفتم صفر و وفات حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، به قول «شهید اول» و «کفعمی» ۷ صفر سال ۵۰ هجری روز مسموم شدن و شهادت آن حضرت است اما قول مشهور علمای شیعه شهادت امام حسن علیه السلام در ۲۸ صفر واقع شده است.
۲- خانم فاطمه طباطبایی همسر فاضله مرحوم حاج سید احمد خمینی است.
۳- حجتالاسلام حاج سید حسن خمینی نوه گرامی حضرت امام (ره) و فرزند برومند حاج سید احمد آقا(ره).
۴- مصادف است با .۳۰/۱۰/۵۴
۵- این قسمت نامه توسط حضرت امام (ره) تحریر شده است.
۶- حضرت آیتالله حاج سید محمدباقر سلطانی طباطبایی (ره) پدر همسر حاج سید احمد خمینی (ره).
۷- مرحوم حضرت آیتالله حاج سید مرتضی پسندیده برادر گرامی حضرت امام
۸۔ مرحوم حضرت آیتالله العظمی حاج شیخ مرتضی حائری یزدی که در اسناد آتی شرح حال ایشان آورده میشود.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله حاج شیخ محمد صدوقی صفحه 68