تاریخ سند: 25 بهمن 1343
برگ بازجوئی و صورت جلسه: محمد مهدی ابراهیمی عراقی
متن سند:
س ـ با استحضار از هویت شما لازم است در
مورد هیئت مؤتلفه اسلامی و اساسنامه و
مرامنامه آن و شعبات این هیئت در شهرستانها و
سمت خود را در این هیئت و اعضاء آن مشروحا
بیان کنید.
ج ـ در حدود یکسال قبل بود عده ای از رفقا که با هم آشنا بودیم
بفکر این افتادیم که در هفته یک شب دور هم جمع شویم و هیئتی
تأسیس نمائیم که هم از لحاظ قرائت قرآن و تفسیر و مسائل دینی
در آنجا بحث نمائیم و روشن شویم از جمله افرادی که در آنجا
بودند من بودم آقای حبیب اله عسگری1 بود آقای هاشم امانی2
بود آقای احمد شهاب هم بود آقای سید محسن امیر حسینی و
چند نفر دیگری بودند که الان یادم نیست بعد یکی از شبهائیکه ما دور
هم بودیم آقای شهاب قاری قرآن بود در آنجا پیشنهاد شد که ما بتوانیم از هیئت های دینی دعوت کنیم و با هم رفت و آمد داشته باشیم تا بر اثر
اتحاد و اتفاق بهتر بتوانیم اجتماع اسلامی را با هم هم هدف نمائیم از جمله هیئتی بود که سخن گوی آنها آقای حاج صادق امانی بود توسط
حاج آقا هاشم امانی بآنها پیشنهاد شد و آنها هم قبول کردند یک شب چند نفر آمدند نشستیم و صحبت کردیم که ما میخواهیم هیئتی داشته
باشیم خارج از سیاست فقط...
تعلیم و تربیت اسلامی و این بحث پیش آمد که ما خودمان به تنهائی نمیتوانیم بمسائل دینی از روی کتاب
روشن شویم بهتر است از یکی دو نفر آقایان علماء استفاده شود در اطراف بعضی از آقایان صحبت شد قرار شد یک شب آقایان مطهری و
انواری را دعوت نمایند و به آنها پیشنهاد شود که به بینند قبول میکند یا نه و این کار شد یک شب دعوت شد و آقایان تشریف آوردند البته یک
شیخ دیگر هم با آنها بود که نمی شناختم آمدند و نشسته...
...
.
.
جریان را آقای عسگری تشریح کرد که ما عده هستیم میخواهیم از معلومات دینی
شما استفاده کنیم در هفته یکی دو شب وقتتان را به ما مرحمت نمائید و گفتند که ما تصمیم داریم اگر خدا بخواهد همیشه هیئت تشکیل
دهیم و حقایق اسلام را برای مردم روشن نمائیم آقای مطهری در جواب گفتند من چون کارم زیاد است نمی توانم قول بدهم که حتما میتوانم
این کار را انجام دهم ولی با آقایان مذاکره میکنم بعدا جواب میدهم این بود که مدتی گذشت ما دیدیم خبری نشد دوباره بآقایان مراجعه کردند
و قرار شد که اگر هیئت چیزی خواست و یا مطلبی احتیاج داشت بآنها بگوید و آنها در عرض هفته بنویسند و در اختیار آنها بگذارند چند مدتی
هم باین نحو عمل شد دیدند آنطور که باید نمیشود استفاده کرد و هیئت را نگهداری کرد بعضی ها در جلسه حاضر نشدند از جمله خود من بودم
که پس از اتفاقی که در عاشورا برایم افتاد متحمل ضرر و زیان زیادی گشتم دیگر شرکت نکردم از جمله چیزیکه من یادم
هست که در روزهای اولیه صحبت بود که اگر بخواهیم این هیئت را
تشکیل دهیم باید از افرادی باشند که سابقه سیاسی نداشته یا در
هیچ یک از احزاب سیاسی موجود عضویت نداشته باشند این بود
مشروح جریان هیئت مؤتلفه اسلامی و یکی از برنامه هائیکه در آنجا
بود و تا اندازه ای هم بآن عمل شد جمع آوری پول برای زندانیانی که در
راه دین و اسلام بزندان رفتند بخانواده آنها رسیدگی شود و اصل
تشکیل این هیئت برای بهتر شناساندن اسلام و تطبیق قانون اسلام با
روز بفرمایش حضرت امیر علیه السلام که فرزندانتان را مطابق روز
تربیت کنید بود هدف و نقشه دیگری نبود آنهم بر اثر گرفتاری های
زیاد مالی که دامن گیر کلیه مسلمین است و بمصداق آیه لا معاش لا
معاد له کسی که معاش ندارد معاد ندارد آنقدر هست که انسان صبح تا
غروب بفکر تأمین خرج و زندگی روزمره خود میباشد که...
...
.
در مواقع
بیکاری با فکر خود...
.
.
یا اگر هم باشد در پشت سر گذاشته از آن با
سرعت برق رد گشته بدینجهت از آن هیئت هم که آرزو و آمال...
در
ابتدا زیاد بود بجز اسمی باقی نمانده و چند نفریکه از اول همدیگر را
میشناختند و بقول شاعر که میگوید به بین گردش چرخ نیلوفری نه نادر بماند نه نادری این بود اصل جریان هیئت مؤتلفه اسلامی ولی برای
روشن شدن بعضی جریانات از لحاظ هدف این بود در روز اول حال بذکر نام چند هیئت مبادرت مینمایم که تقریبا همان برنامه آنروز آنها را که
میخواستند عملی کنند و نتوانستند و اینک اینها عملی میکنند یک هیئت انصار که روزهای جمعه است...
و آقای مطهری صحبت میکند 2
هیئتی است بنام کشباف که آقای انواری صحبت میکند 3 هیئتی است بنام علوی که آقای شیرازی صحبت میکند...
اینها ممکن است چند
هیئت دیگری هم باشد که من اطلاع ندارم محمدمهدی عراقی
توضیحات سند:
1ـ حبیب اللّه عسکراولادی مسلمان در سال 1311 ه ش در تهران متولد شد.
وی دروس رایج را تا دیپلم و علوم حوزه ای را تا
پایان دوره سطح فرا گرفت.
مشارالیه در سال 1327 وارد مبارزات سیاسی شد و در صف همرزمان آیت الله سید ابوالقاسم
کاشانی و شهید سید مجتبی نواب صفوی قرار گرفت.
وی از بنیانگذاران هیأت های مؤتلفه به شمار می رود.
عسکراولادی به
دلیل شرکت در اعدام انقلابی حسنعلی منصور دستگیر شد و به حبس ابد محکوم گردید امّا در سال 1356 از زندان آزاد شد.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مجلس شورای اسلامی راه یافت و با تأسیس کمیته امداد امام خمینی (ره) در این نهاد
عهده دار مسئولیت شد.
عسکراولادی در سال 1360 در منزل خود مورد سوءقصد قرار گرفت که این ترور با شکست روبرو شد.
مشارالیه در حال حاضر دبیرکل جمعیت مؤتلفه اسلامی می باشد.
روزشمار انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (ج1، ص 257)
2ـ هاشم امانی همدانی فرزند احمد در سال 1303 ه ش در تهران متولد شد.
وی که از کسبه بازار و در کار حبوبات فعالیت
داشت از مرتبطین جمعیت فدائیان اسلام در سال های 31ـ1330 معرفی گردیده است.
پس از اعدام انقلابی منصور و مطرح
شدن نام حاج صادق امانی، در اطلاعات شهربانی به جهت پیدا کردن وی، مأمورین به آدرس مشارالیه مراجعه می نمایند و حاج
هاشم را که در راستای فعالیت ها نقش مستقیم داشت، دستگیر و بنا برهمین اتهام محکوم و پس از تحمل حدود سیزده سال
زندان در سال 1355 از زندان آزاد میگردد.
منبع:
کتاب
استاد شهید مرتضی مطهری به روایت اسناد ساواک صفحه 70