تاریخ سند: 25 اسفند 1349
جناب آقای آموزگار* وزیر محترم دارائی
متن سند:
جناب آقای آموزگار* وزیر محترم دارائی تاریخ: 25 /12 /49
همان طور که استحضار دارند به منظور شرکت دادن مردم در بنای ۲۵۰۰ دبستان روستائی و محل سکونت آموزگار که به یادبود دو هزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران در روستاهای کشور ساخته شود و همزمان با آغاز جشن در مهرماه ۱۳۵۰ افتتاح خواهد شد از طرف شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران و با همکاری کمیته ملی پیکار جهانی با بیسوادی برنامهای نظیر برنامه هفته پیکار با پیسوادی "پ ۷" به مرحله اجرا در میآید و قیوضی به نام اوراق بنای مدارس یادبود از طریق شعب کلیه بانکها در سراسر کشور به ملت ایران عرضه میشود.
هزینه ساختمان هر مدرسه ۳۰۰ هزار ریال برآورد شده است و مدارسی که هزینه بنای آنها از طریق خرید اوراق مدارس یادبود یکجا به وسیله شخص یا مؤسسه معینی پرداخت شود به اسم آن شخص یا مؤسسه نامگذاری خواهد گردید و چون طبق نظر مشاورین شورای مرکزی خرید اوراق بنای مدارس یادبود که یک امر عامالمنفعه میباشد مشمول معافیت مالیاتی مطرح در ماده ۵ اصلاحی «ت» تبصره ماده ۱۲۴ فصل چهارم مربوط به "هزینههای قابل قبول و استهلاکات" قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه ۱۳۴۵ میباشد لذا خواهشمند است با نظر موافق موضوع را مورد توجه قرار داده و نظریه موافق وزارت دارائی را اعلام فرمائید تا مراتب برای آگاهی عموم اعلام گردد.
شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران
توضیحات سند:
* جمشید آموزگار فرزند حبیبا... در سال ۱۳۶۲ ش در تهران به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشکدههای فنی و حقوق شد، ولی در بحبوحه جنگ جهانی دوم به کمک کلنل کروفورد مستشار خواربار برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و پس از اخذ دکترای بهداشت از دانشگاه کرنل در سال ۱۳۳۰ به ایران بازگشت و در اداره اصل 4 ترومن که تازه در ایران تأسیس شده بود به کار اشتغال ورزید. آموزگار مردی خشن، گستاخ، بددهن، عبوس و بیعاطفه بود. حافظهای قوی داشت و هوش و سرعت انتقال او از سایر همقطارانش بیشتر بود. دوست صمیمی و نزدیک نداشت. از همه پرهیز میکرد از سال ۱۳۴۲ که به عضویت: کابینه منصور درآمد، سودای نخستوزیری در سر داشت. هویدا را محللی بیش نمیدانست و از همان روزهای نخستین صدارت او در فکر تشکیل کابینه خود بود و از عنوان کردن این موضوع ابا نداشت. در چند سال اول نخستوزیری هویدا با او سر سازش پیش نگرفته بود و غالباً برخوردهایی بین آن دو به وجود میآمد که شاه ناچار به رفع آن اقدام میکرد. توفیق زیاد او در کار اوپک، از او یک شخصیت بینالمللی ساخت... شاه نیز به پاداش فعالیتهای او در اوپک، بزرگترین نشان درباری ایران را، که درجه اول تاج بود، به او ارزانی داشت. از سال ۱۳۵۳ که به وزارت کشور معرفی شده تمام امور وزارتخانه با شاه حل و فصل میکرد و با دولت و دولتیان کاری نداشت، از ۱۳۵۴ که در وین به اتفاق سایر اعضای اوپک توسط کارلوس به گروگان گرفته شد، رفتار عصبی تندی پیدا کرد و قدرت تحملش بسیار نقصانیافته بود. مخصوصاً از رفتار شاه نسبت به آزادیش از دست گروگانگیرها سخت ناراضی بود، زیرا شاه حاضر به پرداخت پولی برای آزادی او نشد و دولت عربستان سعودی این پول را پرداخت. آموزگار از آن تاریخ به شاه بدبین شد. در محافل خصوصی و مطمئن از نثار فحشهای رکیک به او خودداری نمیکرد، ولی ظاهر را حفظ مینمود. وقتی به نخستوزیری رسید، آن شوق و علاقه سابق را به این کار نداشت. فضای باز سیاسی را در اجرای خواسته دولت امریکا اعمال میکرد. در دوران یکساله نخستوزیری او هزاران نفر از مردم بیگناه ایران در تهران و شهرستانها از دم تیغ جلادان رژیم گذشتند. دهها هزار نفر از مردم مجروح شدند و صدها ساختمان دولتی و خصوصی دچار حریق یا ویرانی گردید. آموزگار چند روز پس از استعفا از نخستوزیری (چهارم شهریور ماه ۱۳۵۷) ایران را ترک کرد و به میهن اصلی خود رفت. دولت امریکا مقدم او را گرامی داشت و در بانک بینالمللی کاری شایسته با حقوق گزاف به او واگذار کرد.
- نخستوزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، باقر عاقلی، نشر جاویدان، ص ص ۱۱۳۳ - ۱۰۹۲
- اسناد ساواک، پروندههای انفرادی
منبع:
کتاب
بزم اهریمن / جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی - جلد 3 صفحه 309