صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تکمیل همایون اظهار می‌داشت که دیگر از وضع زندگی در فرانسه و بیش از این دانشجو بودن خسته شده و فقط به این فکر می‌کند که به ایران برود

تاریخ سند: 15 تیر 1353


تکمیل همایون اظهار می‌داشت که دیگر از وضع زندگی در فرانسه و بیش از این دانشجو بودن خسته شده و فقط به این فکر می‌کند که به ایران برود


متن سند:

از: باستان (فرانسه) تاریخ:15 /4 /1353
به: فرشته 332 شماره: 8578

تکمیل همایون اظهار می‌داشت که دیگر از وضع زندگی در فرانسه و بیش از این دانشجو بودن خسته شده و فقط به این فکر می‌کند که به ایران برود و در آنجا به زندگی خود ادامه دهد و در همین چند روزه اخیر نیز ملاقاتی با یک نفر داشته که به او گفته است از این طرز سیاست‌بازی هم خسته شده‌ام چون به سن 40 سالگی می‌رسم برای زنده باد گفتن سن من زیاد است و از این گذشته از روزی که در خدمت مصدق بزرگ زانو زده و یک دست روی قرآن مجید و دست دیگر روی پرچم سوگند یاد کردم 22 سال می‌گذرد و در این 22 سال تمام فریادها را کشیده‌ام و درحال حاضر در ایران فقط باید اسلحه به دست گرفت و در کوه‌ها و بیابان‌ها جنگید که من نه دل و جرأت این کار را دارم و نه می‌توانم دست به چنین اعمالی بزنم زیرا برای انجام این کار به جوان‌های ‌ناشناخته احتیاج است. مثلاً آقای سیدیوسف میراسماعیلی تعریف می‌کرد که چندین نفر با او دوست بوده‌اند که خودشان را میان مردم به نوعی بی‌شعوری و نفهمی زده بودند و بعد از مدتی یک دفعه گفته شد که به جرم چریک بازی به زندان و جریمه محکوم شده‌اند و وقتی مردم این حرف‌ها را می‌شنیدند اصلاً باور نمی‌کردند و اظهار تعجب می‌کردند چون از این جوانان به این آرامی و ساکتی بعید به نظر می‌رسید. من در این موقعیت و در این سن و سال هم نیستم از طرفی آقای یحیوی گفته که نمی‌توانم در دانشگاه و امورخارجه مشغول کار شوم پس فکری را که با نظر چند نفر که در ایران نفوذ دارند کردم این است که من اگر بدانم وقتی وارد ایران می‌شوم نباید ورقه‌ای مبنی به اظهار پشیمانی و ندامت امضاء کنم و یا به تلویزیون بروم و بگویم از کارهائی که کرده‌ام پشیمانم به ایران خواهم رفت و در آنجا با سرمایه یکی از وزارتخانه‌ها انستیتوئی که در آن کارهای جستجو و چاپ کتب تاریخی آن هم به شرط اینکه دولت و سازمان امنیت بگوید نی زما و نی ز تو و مرا آزاد بگذارد که هرچه می‌خواهم انجام دهم منتها از دوره هخامنشی تا آخر دوره قاجاریه و اصلاً کاری هم به رضاخان و پهلوی نداشته باشم دائر خواهم نمود و در این موسسه که به سبک مؤسسات فرانسوی دائر خواهد شد احتیاج به افرادی دارم که به هیچ عنوان احتیاج به فکر کردن روی آنها نداشته باشم و اطمینان کامل باشد و برای این منظور فکر کردم که از عدل پارسی و خانمش برای قسمت اداری و چاپ و نشر و سانسور و اضافه کردن قسمت‌هائی به کتاب‌های ‌مورد بحث و سرپرستی قسمت‌های ‌مربوط به این کار از آقای فرهمند. در قسمت دیگری از آقای فیروزجو. در قسمت دیگر از آقای ملک و خانمش و احیاناً آقای میراسماعیلی و آقای سیروس ‌راد برای دادن کتاب به متقاضیان در این انستیتو دعوت به کار خواهد شد ولی برای آدم‌هائی نظیر خانم دکتر نامدار (اقبال) و امثال ایشان کاری نخواهد ماند. آقای مجید عروجی هم در حدود امکان شرکت داده خواهد شد ولی آقای شهریار عدل1 چون می‌خواهد در خارج بماند بنابراین امکان شرکت ایشان نیز کم است مگر اینکه برای زندگی ایران را انتخاب نماید البته این کار به پشتیبانی آدم‌های ‌سرشناسی نظیر دکتر احسان نراقی و یکی دو نفر دیگر احتیاج است.
رئیس نمایندگی
علت مطرح نمودن این اظهارات را در آینده طی گزارشی به عرض خواهم رسانید.
بهره‌برداری شود. ثابتی 3 /5 /53
در پرونده احسان نراقی 47374 بایگانی شود.

توضیحات سند:

1. شهریار عدل: در سال 1322 ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی‌‌ و دوره‌‌ی اول متوسطه را در تهران بود و سپس در سال 1338ش، به فرانسه رفت. در دانشگاه سوربن در رشته تاریخ درس خواند و همزمان در مدرسه موزه لوور نیز تحصیل کرد.
پس از دریافت دکترای تاریخ، در مؤسسه ملی تحقیقات فرانسه مشغول به کار شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز یک بار به عنوان نماینده ایران به یونسکو فرستاده شد.
او که عضو کمیته ملی ایکوموس ایران و مسئول روابط خارجی آن می‌باشد و در یونسکو، ریاست کمیته بین‌المللی علمی تدوین «تاریخ تمدن‌های ‌آسیای میانه» را نیز داراست، در سال 1388ش، از دبیرکل یونسکو، مدال فرهنگ جهانی دریافت نمود.

منبع:

کتاب احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 373


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.