صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

پیرو شماره: ۱۰۱۲۶/۱۹ه‍‍ -۱۵/۸/۵۷

پیرو شماره: ۱۰۱۲۶/۱۹ه‍‍ -۱۵/۸/۵۷


متن سند:

[تلگرام]
به: ۳۲۴- ۳۲۳-۳۱۲ شماره: ۱۰۱۳۶/۱۹ه‍‍
از: شهرکرد تاریخ:۱۶/۸/۵۷

پیرو شماره: ۱۰۱۲۶/۱۹ه‍‍ -۱۵/۸/۵۷
۱- صبح روز جاری دانشجویان دانشکده دامپروری شهرکرد با صدور قطعنامه‌ای اعلام نمودند ۴۸ ساعت اعتصاب غذا می‌نمایند.
٢- دانش‌آموزان دبیرستان‌ها و هنرستان‌های شهرکرد روز جاری از رفتن به کلاس خودداری نمودند.
۳- سید عطاء‌الله احمدی فرزند سید روزعلی اعلامیه‌ای۱ در پشتیبانی از خمینی منتشر و از کلیه طبقات دعوت نموده که ساعت ۱۰:۰۰ در مسجد صاحب الزمان شهرکرد اجتماع تا دستورات لازم را در آنجا به اجتماع کنندگان بدهد لذا در ساعت مذکور حدود ۲۰:۰۰ نفر در مسجد اجتماع و پس از سخنرانی شیخ محمد بشارت دهاقانی فرزند حاجی بابا که به شهرکرد آمده بود در خیابان‌ها به راه افتاده و مبادرت به دادن شعار مذهبی نموده و در چهارراه بازار مجدداً دهاقانی برای آنان سخنرانی و اظهار داشته اسلام اجازه می‌دهد که سینماها و مشروب فروشی‌ها به آتش کشیده شود. با توجه به اینکه راهپیمایی نامبردگان ادامه دارد هرگونه حادثه سویی به موقع به استحضار می‌رسد.
کامیار

توضیحات سند:

۱- حاج سید عطاء‌الله احمدی درباره‌ی نحوه‌ی واکنش شهربانی و ساواک به اعلامیه ایشان و متعاقباً حضور مردم در راهپیمایی چنین مرقوم داشته‌اند: «[پس از اینکه] حقیر به امضای شخص خودم اعلامیه نوشتم و فتوکپی زیاد گرفته و منتشر نمودیم، به مجرد فهمیدن این قضیه تلفن زدند به حقیر و با تهدید و جسارت که چه خیال دارید گفتم: خیال راهپیمایی، همان عملی که همه جا فعلاً شروع شده. تهدید کردند که اگر جسارت به شاه نمودند یا خرابی یا سخراتی وارد شد چه کنیم...[پس از برگزاری راهپیمایی و سخنرانی شهید بشارت] همان شب از طرف رییس شهربانی به بنده تلفن زدند با اهانت تمام و چون شب قبل من گفته بودم که یک راهپیمایی بی‌سروصدا انجام می‌دهیم در تلفن بعدی گفت عجب قول مردی دادید! پس چه می‌خواستید بکنید و چه می‌خواستید بگویید! جواب آن را دادم و بسیار بد گفت به مرحوم بشارت و گفت این ... کی بود که شما دعوت کردید گفتم از قم آمده بود یعنی فرستاده بودند. ما هرگز نمی‌توانیم مخالفت کنیم از دستور صادره‌ی قم [در مورد دیگر] از ساواک تلفن زدند و این دفعه خودش را معرفی کرد که معاون ساواک (رضوان نام) بود... گفت فلانی این چه شلوغی است در خیابان‌ها و مدارس راه ‌انداختید گفتم این شلوغی که در همه جا افتاده است اینجا هم متابعت می‌کنند گفت مگر سر تو به بدن تو زور شده برو تا بگویم برای تو [تهدید] و تلفن را گذاشت. این راهپیمایی بسیار موجب آگاهی بعضی و تشویق و جرأت بعضی دیگر شد... بسیاری از مردم که به اصل حرکت روحانیت و نهضت امام عزیز واقف نبودند، آگاه شدند» (نقل از مرقومه‌ی حاج آقا احمدی در پاسخ به درخواست مؤسسه اطلاعات در زمینه کیفیت شکل‌گیری انقلاب اسلامی در استان)  

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک/ استان چهارمحال و بختیاری صفحه 394

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.