آقای دکتر نراقی
تاریخ سند: 23 اسفند 1346
آقای دکتر نراقی
متن سند:
[تاریخ:]23 /12 /1346آقای دکتر نراقی در ساعت 1650 مورخه 23 /12 /46 تلفنی اطلاع[داد]که دو سه نفر از استادان دانشگاه پهلوی گفته‌اند دانشجویان به کلاس‌های درس رفته‌اند ولی راضی نیستند. علت عدم رضایت آنان امیر متقی1 است. این استادان اضافه کردند که ما تعجب می‌کنیم دانشگاهی که این همه پول و اعتبار دارد و این همه استاد خوب در آنجا خدمت می‌نمایند چرا اداره این دانشگاه به این وضع بایستی باشد. باید شخص مورد اعتمادی در رأس کار دانشگاه باشد که زیردستان به او اعتقاد داشته باشند.
دکتر وصال2 مرد خوبی است و قابل اعتماد ولی دلش خون است به یکی از نزدیکان خود گفته است ما آخر عمری به بدبختی افتاده‌ایم.
آقای صفاهانی. در سوابق دکتر احسان نراقی رئیس مؤسسه تحقیقات علوم اجتماعی دانشگاه تهران ضمیمه شود. 14 /1 /47
توضیحات سند:
1. امیر متقى: فرزند هدایت‌الله(محمدحسین)، در سال 1302 ش در تهران(تفرش) به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه اسلام و تحصیلات متوسطه را در مدرسه سن‌لوئی بود و سپس به سوئیس رفت و در دانشگاه ژنو ادامه تحصیل داد و لیسانس حقوق یا ادبیات گرفت.از سال 1327ش، به نخست‌وزیری رفت و در آغاز، رئیس اداره عرایض شد و مدتی هم ریاست دفتر نخست‌وزیر را به عهده داشت.
برخی دیگر از مشاغل او، چنین است: مدیرعامل فروشگاه فردوسى، معاون دانشگاه پهلوى شیراز، عضو هیئت مدیره شرکت معاملات خارجی، مدیرکل و معاون وزارت دربار.
در یکی از گزارش‌های ساواک درباره‌‌ی او آمده است: « ...متقى پس از قیام 28 مرداد و در زمان نخست‌وزیرى سپهبدزاهدى، به ریاست دفتر و عضویت هیئت مدیره شرکت تعاونى کارمندان دولت منصوب و سپس به عضویت هیئت مدیره شرکت معاملات خارجى و فروشگاه فردوسى درآمد و گفته مى‌شود در این دو سمت، سوءاستفاده‌هاى زیادى نموده و وضع مادى وى بهبود یافته است. مشارالیه سال‌ها است که به وابستگى به مقامات سفارت انگلیس تظاهر مى‌نماید و گویا سال قبل، از طرف سپهبد بختیار یا سرتیپ علوى‌کیا رئیس و معاون وقت ساواک، به مقامات سفارت انگلیس توصیه شده از تظاهر و تردد وى به سفارتخانه جلوگیرى نمایند. امیر متقى که عضویت حزب مردم را داشته، پس از انتصاب آقاى علم به نخست‌وزیرى، چندى به عنوان وابسته اقتصادى ایران در اروپا در سوئیس به سر مى‌برده و اخیراً به مدیریت عامل فروشگاه فردوسى منصوب شده است. رویهمرفته، مشارالیه فردى است بدنام، فاقد شخصیت که در مورد سوابق سوء دوران طفولیت وى نیز مطالبى شنیده مى‌شود و انتصاب وى به سمت جدید در محافل سیاسى و اقتصادى سوء اثر داشته. ضمناً اطلاع رسیده مبنى بر اینکه مشارالیه به وابستگى خود به دولت انگلیس افتخار مى‌نماید و در خفا با دستگاه‌هاى اطلاعاتى شوروى مربوط بوده که این مطلب را سازمان مرکزى «سیا» در اروپا نیز تائید نموده است.»
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 3، ص 1347.
2. منوچهر وصال: در سال 1291ش به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در شیراز بود و سپس به تهران آمد و دوران متوسطه را در دبیرستان‌های: شرف و رازی و دارالمعلمین سپری نمود. یک سال در دانشسرایعالی در رشته فیزیک تحصیل کرد و پس از آن، برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد. در سال 1319ش، از دانشگاه سوربن دکترای ریاضی گرفت و در سال 1320 که ایران درگیر اشغال بود، به کشور بازگشت و در دانشکده علوم دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد.
در سال 1341ش، به شیراز رفت و پس از دو سال، رئیس دانشکده فنی دانشگاه شیراز شد و تا سال 1356ش، که دوران بازنشستگی او بود، در آنجا ماند.
دکتر وصال، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، به فعالیت‌های آموزشی اشتغال داشت. از سال 1360ش، سرپرست گروه ریاضی در مرکز نشر دانشگاهی شد که این مسئولیت را تا سال 1382 ش، به عهده داشت و در سال 1383 چهره‌‌ی ماندگار ریاضی شد و پدر آنالیز ایران لقب گرفت.
منوچهر وصال در سال 1391ش، در 100 سالگی از دنیا رفت و در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
مشارالیه دارای تألیفاتی در رشته‌‌ی تخصصی خود می‌باشد که از جمله آن، کتاب آنالیز می‌باشد.