گزارش خبر موضوع : تکثیر نوار خمینی
تاریخ سند: 7 تیر 1357
گزارش خبر موضوع : تکثیر نوار خمینی
متن سند:
روز 31 /3 /37 در حجره نجفی واقع در مدرسه عالی سپهسالار تعداد 4 دستگاه ضبط صوت بمنظور ضبط و تکثیر نوارهای خمینی وجود داشته یکی از ضبط ها برای سید حسن کاظمی و دیگری برای سید ذبیح اله موسوی و سومی برای نجفی نوارهای خمینی را ضبط و تکثیر مینموده اند.در نوار خمینی منصور 6 مورد حمله قرار گرفته و اضافه شده این آزادی که در مصاحبه با خبرنگاران نام برده اند مال او نیست تا به مردم بدهد آزادی حق هر ملت است و مال خداست که بتمام بشریت بخشیده ضمنا سخنران کتاب بسوی تمدن بزرگ را مورد حمله قرار داده و اضافه نموده این خیالباقی است چون در چند نقطه تهران مردم در چادر زندگی میکنند.
1 نظریه شنبه : نظریه ندارد.
نظریه یکشنبه : شنبه مورد اعتماد میباشد.
ضمنا بمنبع توجه لازم در مورد مراقبت نامبردگان داده شده است.
و اخبار مکتسبه بموقع باستحضار خواهد رسید.
ورزنده نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تائید است.
حاتم نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه مورد تائید میگردد.
آرزو
توضیحات سند:
1 ـ آنچه تکثیر می شد نوار سخنرانی امام خمینی در تاریخ 10 /3 /57 بود که در شهر نجف به مناسبت فرا رسیدن سالگرد حادثه 15 خرداد ایراد شد.امام در آن سخنرانی فرمودند: «این چه وضعی است که در ایران هست؟ این چه آزادی است که اعطا فرموده اند آزادی را؟ مگر آزادی اعطا شدنی است؟ خود این کلمه جرم است.
کلمه این که اعطا کردیم آزادی را، این جرم است.
آزادی مال مردم هست.
قانون آزادی داده.
خدا آزادی داده به مردم.
اسلام آزادی داده.
قانون اساسی آزادی داده به مردم.
اعطا کردیم چه غلطی است؟ به تو چه که اعطا بکنی؟ تو چه کاره هستی اصلش؟» امام خمینی در مورد تمدن بزرگ که شعار واهی محمدرضا پهلوی بود گفتند: «این آقای دروازه تمدن بزرگ ملاحظه نکرده خود تهران را؟ این محله های تهران را؟ آن طوری که آقایان نوشته اند چهل و چند منطقه هست که در این چهل و چند منطقه این زاغه نشین ها، این چادرنشین ها، اینهایی که خانه ندارند، یک زیر زمین یک سوراخی پیدا کرده اند و بیچاره ها مثل حیوانات زندگی می کنند ...
این آقای تمدن بزرگ نگاه نکرده است به این تهران که چهل و چند منطقه بیچاره یعنی از همه چیزهایی که آثار تمدن است، آب ندارند، برق ندارند، اسفالت و اینها که دیگر هیچ ندارند بیچاره ها...
این آقای تمدن بزرگ کجاست که اینها را ببیند.
» صحیفه نور / ج 1 / چاپ دوم / صص 526و527)