تاریخ سند: 26 شهریور 1346
موضوع: اجتماع دکتر امینی
متن سند:
شماره: 20454 /20 ﻫ 4 تاریخ: 26 /6 /46
موضوع: اجتماع دکتر امینی
در ساعت 30 /7 روز چهاشنبه 22 /6 /46 در منزل دکتر علی امینی عدهای در حدود ۱۲ نفر از جمله خلیقی از درائی، کسروی از دارائی، نجفی قاضی دادگستری، ملکی بازنشسته آموزش و پرورش شرکت داشتند. پس از اینکه دکتر امینی پیرامون مریضی خود صحبت کرد شخصی به نام حایری شاه باغ با تلفن تماس گرفت و دکتر امینی پس از اتمام صحبت گفت آقای حایری شاه باغ به مناسبت اینکه استاندار خراسان به تهران مراجعت نموده اصرار داشت بنده هم میهمان ایشان باشم این پیرمرد دیگر فکر نمیکند فردا صبح خبر میدهند پیرنیا با دکتر امینی نهارخورده فوری پیرنیا را از کار برکنار میکنند آن وقت دوستی آقای حایری شاه باغ و من در حق پیرنیا مبدل به دشمنی میگردد آخر چرا وقتی من نمیتوانم خدمتی به کسی بکنم دردسر درست کنم.
یکی از افراد حاضر به نام کسروی گفت در ادارات خود مختاری حکم فرماست جواب ارباب رجوع داده نمیشود تمام مراجعین به ادارات دولتی ناراضی و عصبانی اداره را ترک میکنند. دکتر امینی گفت کارمندان دولت برای دشمنتراشی میکنند در حالی که کارمندان دولت و حتی خود دولت حقوقبگیر مردمند، باید به مراجعهکننده از هر طبقه که باشد با احترام رفتار کنند. اغلب دستوراتی از مقامات بالا داده میشود دستورات خود شاه است. این کارمند یا مدیرکل و یا قاضی آنقدر وجدان ندارند حساب کند این دستور شخص اول مملکت است زود اجرا کنند اگر هم خودش بدجنس است رعایت حفظ ظاهر را بنماید. به خاطر شاه است مردم به دولت و کارمند او احترام میگذارند. وگرنه پشت میز شکم کارمند را پاره میکنند. با وجود این فرامین دستورات اجراء نمیگردد اگر هم کم و بیش اجرا گردد طبق تمایل خود انجام میدهند. کسروی افزود شاهنشاه از خیابان پهلوی عبور میکردند دستور دادهاند که جنگلهای مصنوعی از قبیل پارک ساعی و غیره توسعه یابد فوری دولت دستور داد زمینهای اطراف آن سیم خاردار کشیده شد تا بعد پول زمینها را به صاحبان آنها بدهند. چهار سال صاحبان زمینها به تمام مقامات برای اخذ وجه زمینها شکایت کردند کسی به حرف آنها توجه نکرد. جریان به عرض رسید که اینها چهار سال است پول نگرفتهاند شاهنشاه فوری دستور پرداخت پول زمینها را داد وقتی نامه روی میز شهردار رسید شهردار بیخبر از سابقه دستور داد اکنون شهرداری نمیتواند زمین خریداری کند در حالی که چهار سال پیش زمینهای مردم را شهرداری تصرف و درختکاری کرده است. یک کارمند با شهامت در شهرداری نبوده شهردار را متوجه کند این امر شاه است فوری باید انجام شود دکتر امینی گفت بنده در زمان نخستوزیریم در نامهها گوشزد میکردم که فلان موضوع امر شاه است فوری باید انجام شود. نجفی یکی از قضات گفت آقای دکتر در زمان شما نیازی نبود که کارمند متوجه شود امر شاه است یا نیست کارها بدون ارتشاء و کارشکنی انجام میشد ولی اکنون اگر یک شخصیتی به دنبال کار کسی نباشد آن کار انجام نمیشود. این جلسه در ساعت ۹ خاتمه پذیرفت. ش
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 342