تاریخ سند: 30 اسفند 1346
متن سند:
به : 315 شماره : 1004
از : آلمان
سمینار دانشجویان ایرانی مقیم آلمان در ساعت 6 بعد از ظهر روز جمعه
10 /12 /46 تشکیل شده بدوا چون این سمینار بنام هوشنگ توکلی بود
همسرش (پری توکلی) مطالبی در مورد مبارزات دانشجوئی ابراز داشت و از
اینکه کنگره هفتم موفق به انتخاب هیئت دبیران جدید کنفدراسیون نگردیده
است اظهار تأسف و نگرانی
نمود.
سپس رساله ای از
طرف یکی از دانشجویان
شهر کلن در مورد امور مالی
کنفدراسیون قرائت گردید که
حاوی پیشنهاداتی در باب
بهبود وضع مالی کنفدراسیون
بود که منجر به بحث در
پیرامون آن شد و متعاقب آن
جلسه به فردای روز مذکور
موکول گردید.
رساله دوم
مربوط به امور مالی به وسیله
مانی علوی از شهر مونیخ
قرائت گردید که آن هم مورد
بحث قرار گرفت.
سپس
موضوع دوم سمینار که
انقلاب مشروطیت بود مورد بحث قرار گرفت و در همین زمینه رساله توسط علی
شیرازی از برلن ـ ربوبی از ماینس ـ دژبخش از شهر کیل و از طرف هیئت دبیران
فدراسیون آلمان اسماعیل طیروچی قرائت شد.
رساله برلین حاوی نکات کلی
انقلاب مشروطیت و در حقیقت دستورالعملی جهت بررسی و تحقیق صحیح در
این مورد بود.
رساله شهر ماینس بیشتر به جریانات بعد از انقلاب و خصوصا ملی
شدن صنعت نفت و نقش جبهه ملی در این نهضت پرداخته بود و به همین دلیل
مورد اعتراض واقع گشت که ذکر این اعتراضات از موضوع اصلی
خارج است.
رساله شهر گیل و هیئت دبیران شرحی بود مختصرا در مورد انقلاب
مشروطیت و ابراز این عقیده که انقلاب مشروطیت یک انقلاب بورژوا
دموکراتیک بود که به ناکامی کشیده شده است.
این مطلب زمینه بحثی شد که
مدتی به طول انجامید.
راسخ از شهر فرانکفورت چون بحث و اظهار عقیده کرد
که اصولاً انقلاب مشروطیت جنبشی بیش نبود و نبایستی بدان عنوان انقلاب داد
و از جنبش های اندونزی و الجزایر به عنوان مثال یاد کرد.
سپس موضوع سوم
سمینار مطرح شد که عبارت بود از «اختلاف و فرق بین احزاب و سازمانهای
دموکراتیک» در حقیقت
موضوع اصلی و پر سر و
صدای سمینار همین مسئله
بود و بعد از کنگره هفتم و
اختلاف نظری که در آن
کنگره به وجود آمد
دستجات مختلف سیاسی را
که در کنفدراسیون نفوذ
دارند برآن داشته است که با
طرح این گونه مسائل آراء
دانشجویان را به نفع خود
جلب نمایند.
اولین رساله در
این زمینه توسط بقائی قرائت
گردید او اظهار داشت که
سازمان های دموکراتیک
علی الخصوص کنفدراسیون
دانشجویان بایستی وظائفش و اعمالش در حدود منافع صنفی دانشجویان باشد
و ابراز عقاید سیاسی در وظیفه احزاب است.
سپس دنباله این رساله توسط
عاصمی از شهر ماینس قرائت گردید.
شخص اخیرالذکر در رساله خود
کنفدراسیون و گردانندگان آن را شدیدا مورد حمله قرار داد و مخصوصا از اینکه
کنفدراسیون در نشریات خود به کشورهای سوسیالیستی حمله می کند از
کنفدراسیون زیاد انتقاد گرفت، ایشان عقیده داشتند که صلاح کنفدراسیون نیست
که مثلاً ابراز نماید که هدفش واژگون کردن حکومت فعلی ایران است و یا این که
فروش اسلحه از طرف دولت شوروی به ایران را محکوم نماید.
او می گفت که این
کارها در صلاحیت کنفدراسیون که یک سازمان صنفی دانشجویی است
نمی باشد و این مسائل باعث می شود که دانشجویان هر روز بیشتر از پیش از
کنفدراسیون دوری گزینند و اظهار داشت که از سی و چهار هزار دانشجوی مقیم
خارج فقط چهار هزار نفر عضو کنفدراسیون می باشند و در حالی که اگر
کنفدراسیون فعالیت خود را در چهارچوب صنفی محدود نماید، می تواند همه
این دانشجویان را بخود متمایل سازد و همچنین روش تند بعضی از دبیران
کنفدراسیون که عقاید
سیاسی حزبی خود را در
میان دانشجویان تبلیغ
می نمایند باعث می شود که
این دانشجویان نتوانند به
ایران بازگردند و در آنجا
فعالیت نمایند که به محض
ورود مورد تعقیب مقامات
امنیتی مملکت واقع
می شوند.
رساله سوم توسط مانی
علوی1 قرائت گردید و
ضمن آن چنین ابراز عقیده
نمود که کنفدراسیون نباید
تبدیل به باشگاه رقص و یا
احیانا بنگاه معاملات ملکی
شود و شعار منفی بودن کنفدراسیون را دشمنان وطن در دهان انداخته اند که بدین
وسیله کنفدراسیون را از هدف میهنی خود که مبارزه با امپریالیسم و رژیم ایران
است بازدارند.
رساله چهارم وسیله طهماسبی از شهر ماینس قرائت شد که او هم اعتقاد داشت
کنفدراسیون نمی بایستی در کادر مبارزات صنفی محدود بماند.
رساله پنجم که
وسیله اسماعیل طیورچی قرائت گردید حاوی همین موضوع بود.
از مجموع
چنین بر می آید که طرفداران جبهه ملی و طرفداران سیاست چین کمونیست در
یک صف قرار گرفته بودند که اکثریت را تشکیل می دادند و طرفداران کمیته مرکزی حزب منحله توده در
صف دیگر که کاملاً در اقلیت و عبارتند از عاصمی ـ بقائی و چند نفر دیگر.
البته عده ای نیز به چشم
می خوردند که سعی در بیطرف نشان دادن خود می نمودند ولی از ابراز عقیده به طور صریح اجتناب
می ورزیدند.
پس از پایان رسالات بحث عمومی آغاز شد که به طور کلی بین دو گروه مذکور انجام می گرفت و چون
ریاست جلسه به عهده طیورچی و دژبخش و رفیع بود خواه ناخواه اختیار جلسه در دست صف مخالف
کمیته مرکزی قرار داشت.
از هم اکنون چنین معلوم است که در انتخابات آینده هیئت دبیران کنفدراسیون
این دو جناح (جبهه ملی ـ چینی ها) مقامات را بین خود تقسیم خواهند کرد و برای طرفداران کمیته مرکزی
محلی از اعراب نخواهد بود.
ساعت 4 روز یکشنبه 12 /12 /46 جلسه سمینار پایان یافت و سپس کار
کمیسیونها برای جمع بندی رسالات آغاز گشت که بعدا نتیجه را به سازمان های دانشجوئی آگهی نمایند.
شرکت کنندگان برلین در سمینار بالا بشرح زیر می باشند.
محمود رفیع ـ عباس ستوده ـ محمود دادجو ـ کیوان دادجو ـ ملک اسماعیلی ـ پری توکلی ـ منصوری ـ
احمدی ـ عباس شیرازی ـ علی شیرازی ـ کاظمی ـ اسدی ـ بهروز ورزنده ـ ابراهیم محمودی.
نظریه :
1ـ ائتلاف طرفداران سیاست چین کمونیست و جبهه ملی ضربه مؤثری بر پیکر محتزر[محتضر] طرفداران
کمیته مرکزی حزب منجمله توده در انتخابات قریب الوقوع هیئت دبیران کنگره کنفدراسیون خواهد بود و
جز این پیش بینی دیگری نمی توان کرد تا این ائتلاف صورت گیرد و خط مشی آنها تعیین شود.
2ـ عاصمی نماینده شهر ماینس چنین ابراز عقیده می کند که برای متشکل کردن تمام دانشجویان ایرانی
مقیم خارج باید فعالیتهای کنفدراسیون در چهارچوب مسائل صنفی محدود شود و در جای دیگر
می گوید فعالیتهای سیاسی در کنفدراسیون باعث خواهد شد که بعدها دانشجویان مقیم خارج در داخل
کشور تحت نظر گرفته شده و از فعالیت های آنان در کشور ممانعت به عمل آید این ابراز عقاید ضد و نقیض
و مغرضانه نشانه این است کسانی که سنگ صنفی شدن کنفدراسیون را به سینه می زنند نقشه ای [ناخوانا]
در سر دارند که آینده آن را فاش خواهد کرد.
قدر مسلم این که صنفی شدن فعالیت های دانشجویان به
دست این گونه اشخاص به صلاح و احتمالاً عملی نیست.
توضیحات سند:
1ـ مانی علوی، فرزند مجتبی،
متولد 1326 تهران :
نامبرده از زمان تحصیل در سال
1351 از فعالین گروه طوفان در
آلمان بوده است و ضمن
فعالیتهای مختلف دانشجوئی،
در اکثر کنگره ها و سمینارهای
کنفدراسیون و فدراسیون
دانشجویان شرکت داشته و برابر
سوابق به مدت یکسال نیز سمت
دبیری کنفدراسیون را به عهده
داشته است.
همچنین در اسناد ساواک از او
به عنوان یکی از مسببین اصلی
حمله به کنسولگری مونیخ یاد
شده است، در عین حال او در
بین دانشجویان به عنوان مأمور
ساواک معروف بوده که به همین
علت همیشه به ایجاد اختلاف به
این گروههای سیاسی در
اتحادیه مبادرت می نموده
است.
(اسناد ساواک، پیوندهای
انفرادی)
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 247