تاریخ سند: 1 تیر 1346
آقای علی اکبر عسکرزاده
متن سند:
از: 8 ﻫ تاریخ:1 /4 /1346
به: 322 شماره: 3186 /8ﻫ
پیرو: 3020 /8ﻫ ـ 25 /3 /46
پس از تغییر آقای علی اکبر عسکرزاده و انتصاب یک نفر از بانوان لیسانسه به سمت رئیس مرکز تربیت معلم دار و دسته شاهپوریها شروع به فعالیتهائی نمودهاند و این موضوع را حمل بر شکست باند خود تلقی کردهاند از طرفی چون یکی از معاونین آموزش و پرورش استان به نام آقای شمسالدین حائری به تهران منتقل خواهد شد این باند تلاش دارند موجبات کار را زمینهسازی کنند تا یکی از افراد خود را به سمت معاون آموزش و پرورش استان منصوب نمایند و بدین جهت میگویند معاون آموزش و پرورش باید یک نفر کرمانی باشد. قصد افراد این باند از ملاقات با اقای استاندار بیشتر فراهم کردم موجبات این نظریه بوده است. ماهان
ملاحظات:
نظریه رئیس بخش امنیت داخلیـ به طوری که سوابق امر روشن است این افراد با سوگند خوردن تشکیل باند خاصی را داده که محیط آموزش و پرورش استان را از صورت عادی خارج ساخته و همیشه و همیشه با اعمال نظرات شخصی میخواهند کلیه امور را در دست بگیرند. مدیرکل آموزش و پرورش استان در مقابل آنها مقاومت کرده و حاضر نیست دخالت دسته جمعی آنها را به صورت باند بپذیرد و بدین جهت به طرق مختلف موجبات تزلزل او را فراهم میسازند از طرفی این باند از نظر روش سیاسی افراد باشگاه مهرگان میباشند که در زمان وزارت درخشش1 برسر کار آمده و تعدادی در محل به صورت باند موقعیت خویش را حفظ کردهاند و از نظر محلی همیشه از روش به اصطلاح (مسجدیها) روحانیون مخالف دولت تبعیت کرده و نمیگذارند تمدن و فرهنگ در محیط آموزش و پرورش پیشرفت کند به طوری که یکی از جناحهای فعال روحانیون مخالف در آموزش میباشد که افراد این باند دانسته و ندانسته مجری نظرات آنها میباشند. در رأس این باند چهارنفر هستند که فعالیتهای آنها بیشتر محسوس و در واقع کارگردانان اصلی هستند:
1ـ عبدالمهدی جلالی کمال آبادی رئیس دبیرستان پهلوی
2ـ حاج عباس عبدالرحمانی رئیس دبیرستان شهاب
3ـ علی اکبر عباسی رئیس حسابداری آموزش و پرورش
4ـ محمود نصری رئیس اداره تربیت معلم
نظریه رئیس ساواک ـ آنچه مسلم به نظر میرسد وجود این باند سوگند خورده که به نام شاهپوریها موسوم شده و از اعضای فعال باشگاه مهرگان بودهاند و در حال حاضر حکومت نامرئی در آموزش و پرورش استان تشکیل دادهاند کاملاً مضر میباشد و اینک که موقع تعطیل مدارس و نقل و انتقالات است چنانچه در مورد انتقال چهار نفر مذکور از این استان اقدام گردد و هر یک به نقطه دیگری منتقل گردند علاوه بر اینکه موجبات تضعیف این باند و پراکندگی آنها فراهم خواهد شد توفیق پیشرفت کار آموزش و پرورش و تغییر روش قبلی که فرهنگیان و عدهای خود را وابسته به مسجد و روحانیون مخالف میدانند تعدیل خواهد شد و این تغییر محل خدمت نامبردگان را ضروری میداند زیرا اگر وضع بدین منوال باقی بماند و افراد متعصب قشری با الهام از نظرات روحانیون مخالف در آموزش و پرورش مجری نظرات خاص این قبیل محافل باشند سدی در راه نهضت فرهنگی و اثرات انقلاب بوده و همواره عامل مؤثر مقاصد خاص عناصر ماجراجو خواهند بود و بر حسب اقتضا در مواقعی که برای آنها امکان داشته باشد ایجاد ناراحتی خواهند کرد که از نظر حفظ امنیت و آرامش محیط آموزش و پرورش حائز کمال اهمیت است.
در پرونده روحانیون افراطی کرمان بایگانی شود. 12 /4 دوانی
161125 فاقد سابقه است.
توضیحات سند:
1. محمد درخشش، فرزند یدالله در سال 1294 ﻫ ش در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در دانشسراى عالى تهران، در رشتهی تاریخ و جغرافیا به اتمام رساند. مهمترین شغل اجرایى درخشش پیش از وزارت، بازرسى عالى وزارتى و ریاست ادارهی اعزام محصل بود. محمّد درخشش، در دورهی هجدهم، وکیل مجلس شورای ملی شد. در این دوره، با خواندن لایحهی خلیل ملکى علیه قرارداد کنسرسیوم نفت ـ که دکتر علی امینى عاقد آن بود ـ یکى از طولانىترین نطقهاى مجلس را در مخالفت با قرارداد، ایراد کرد که به علّت طولانى شدن نطق، نورالدّین امامى، معاون مجلس توانست نطق وى را با وعده یک کراوات «سولکا» خاتمه بخشد (کراوات سولکا، نوعى کراوات فرانسوى بود که استفاده از آن، نشان اشرافیت و تفاخر بود.)
محمّد درخشش ـ که قبل از آذر سال 1325، در «اتّحادیه معلّمان» وابسته به حزب توده فعّالیت مىکرد ـ دبیر معمولى بود و به علّت اظهار علاقهی زیاد به حزب توده، به عنوان رئیس هیأت مدیرهی اتّحادیه انتخاب شد و بعد از آذر 1325 و دستگیرى جمعى از اعضاى اتّحادیه، وى، آن را به نیرویى مستقل و تحت اختیار خود تبدیل کرد. درخشش، باشگاه معلّمان را تأسیس و با گردآوردن معلّمان در یک تشکّل، روزنامهی «مهرگان» را به نام ارگان این گروه منتشر ساخت. محمّد درخشش، از دوستان نزدیک على امینى و سیّد جعفر بهبهانى بود و با به راهانداختن اعتصاب گستردهی معلّمان کرمانشاه، زمینهساز سقوط دولت جعفر شریفامامى و روى کار آمدن امینى شد. به پاس نقشهاى پشت پردهاش، امینى، او را به وزارت فرهنگ منصوب کرد. اما درخشش ـ که رئیس جامعهی معلّمان بود ـ در طى دوران ریاستش، نه تنها اقدامى براى بهبود وضعیت معلّمان نکرد (البته به استثناى نتایج اعتصابات) بلکه از آن، به منزلهی آلتى براى پیشبرد مقاصد سیاسى خود استفاده مىکرد. محمّد درخشش، از جمله افرادى بود که ارتباط مستحکمى با دستگاه سیاست خارجى آمریکا داشت و به صورت مشاور و عامل سیاستهاى آمریکا در ایران عمل میکرد. در میان اسناد لانه جاسوسی گزارش های مهمی دربارۀ وی وجود دارد. درخشش، در جریان انقلاب اسلامى، به صورت یکى از عوامل ایجاد انحراف و همچنین، راهنماى آمریکایىها عمل مىکرد و تلاش وسیعى جهت زدودن گرایشهاى سیاسى ـ اسلامى به عمل آورد. وى به این اعتقاد که دولتى که بر مبناى قرآن بنا شده باشد، در حقیقت جز عقبگرد چیزى نیست و اصولاً تعلیم و تربیت درست را به مردم ایران نخواهد داد، به آمریکایىها توصیه مىکرد که در جریان درگیرى انقلاب، باید درگیرى بین امام خمینى(ره) و ارتش ادامه یابد. وى حتّى به پل کانسلر، مشاور سیاسى سفارت آمریکا، پیشنهاد کرد که به منظور راهنمایى بیشتر، مذاکرات نزدیکى با افراد میانهرو مذهبى مانند بازرگان داشته باشند. افرادى مانند مقدّم مراغهاى و درخشش، منابع اطلاعاتى خوبى براى سفارت بودند. هدف نهایى او (درخشش)، برقرارى جامعهاى دمکراتیک خالى از عقاید خشک مذهبى بود. و در روشى تاکتیکى، عقیده داشت که هیچ راهى جز هماهنگى با نیروهاى امام خمینى نیست. بنابراین امیدوار بود که مىتواند در هر دولت مذهبىاى نفوذ کند. آمادگى وى جهت دنبال کردن خط میانهاى بود که بتواند کشور را از جهتگیریهاى افراطى نجات دهد. در آستانهی پیروزی انقلاب اسلامی، درخشش به خارج از کشور گریخت و خبر مرگ وی در سال 1384 در آمریکا اعلام شد.
بخشی از اسناد وابستگی های محمد درخشش به بیگانگان در اسناد لانهی جاسوسی مجلدات : 6 و 27 آمده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب 1 صفحه 274