تاریخ سند: 9 تیر 1354
موضوع:سپهبد بازنشسته پرویز خسروانی
متن سند:
از: 302
به: عرض میرسد
ملیحه نعیمی (همسر سابق سوژه) تلفنی با نامبرده بالا تماس حاصل و اظهار
داشت که پول چکها را حاضر کن که چکها وصول شود، مشارالیه افزود که
هدایت ذوالفقاری نیز فهمیده که پول شما ته کشیده و بدیگران نیز گفته که تا مدتی
بازی نکنند.
سوژه گفت چند روز صبر کنید تا من پول تهیه کنم زیرا ندارم و مقداری هم سفته
دارد بایستی هر چه زودتر تهیه کنم و سپس سوژه افزود که اگر قبول کنند بیایند
منزل من و در اینجا بازی کنند و هر د فعه یک چیزی بیاسی (یاسمن دختر
کوچک سوژه که نزد مشارالیه زندگی می کند) بدهند.
ملیحه گفت مگر اینها از این پولها میدهند این مقدار پولی که بمن میدهند با هزار
خفت بمن میدهند و ملیحه افزود که با نراقی (وکیل دادگستری) هم صحبت کن
که خانه را خالی کند و بفروشیم.
سوژه گفت من بایستی یک چیزی بفروشم و خورده قرض ها را بدهم و افزود
حتما بنراقی میگویم که اگر تخلیه کند معامله خواهیم کرد و با فروش این منزل
شاید بتوانم سفته ها را یکماه عقب بیاندازم، ضمنا هدایت ذوالفقاری هم دیشب
خیلی باخته است، سوژه سپس افزود تو بمن میگوئی چرا عصبانی می شود حتی
تلفن های منزلم را این دیوس ها کنترل میکنند حتی آب میخورم اینها میفهمند
چون تلفن مرا کنترل میکنند اینها اعصاب مرا خورد کرده اند عوض اینکه بروند
توده ایهای خائن را بگیرند یک آدمی که آنقدر به مملکت خدمت کرده تحت
کنترل قرار میدهند.
دم در میروم پیکان ایستاده، آنطرف میرم یک ژیان ایستاده، من نمیدام اینها چه
بلائی میخواهند بسر من بیاورند، می خواهند جائی خلوت پیدا کنند و
مادرقهوه ها مرا بزنند من نمیدانم چی از جان من میخواهند و سپس با ملیحه
خداحافظی نمود.
ملاحظات:
اینطور که از شنود استنباط میگردد:
1ـ سوژه با چند نفر از جمله جلال آهنچیان و ملیحه نعیمی (مطلقه سوژه) یک
کارخانه آجرسازی در شهر صنعتی قزوین تأسیس نموده و از بانکهای کشور نیز
قرض کرده اند.
2ـ اخیرا در بازیهای قمار سوژه مقداری باخته است و گویا از ملیحه نعیمی پول
گرفته و نزد جلال آهنچیان و افراددیگر نیز چک دارد.
3ـ هر دفعه که بازی قمار در منزل ملیحه نعیمی تشکیل میگردد مبلغی پول بنام
کانیات به مشارالیها میدهند، اکنون سوژه در نظر دارد که جلسات قمار را در
منزلش تشکیل داده تا بتواند این کانیات را بنام دخترش یاسمن از بازیکنان
بگیرد، که مورد موافقت ملیحه نعیمی واقع نمیگردد.
صاحب خانی 11 /4 /54
بعرض میرسد.
16 /4 /54
منبع:
کتاب
پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 431