تاریخ سند: 4 بهمن 1343
[موضوع :] اظهارات مهدی بشرا در مورد ضارب جناب آقای نخست وزیر
متن سند:
[محل :] تهران
[شماره] : 23438 /20 الف
ساعت 30:15 روز شنبه 2 /11 /43 مهدی بشرا
عضو نهضت آزادی و عضو انجمن دانش آموزان
اسلامی در مسجد جلیلی واقع در خیابان
ایرانشهر ضمن صحبت خصوصی راجع به
مشخصات مرتضی نیک نژاد1 اظهار داشت
مرتضی نیک نژاد با محمد بخارایی صیغه برادر
خواندگی داشته اند و به یکدیگر برادر
می گفتند، نامبرده افزود: در روز حادثه نیک
نژاد همراه بخارایی بوده و همیشه با یکدیگر
بودند.
مهدی بشرا گفت از مدتی قبل از این دو
اطلاعی نداشتیم تا اینکه چندی قبل محمد بخارایی که مرتضی نیک نژاد نیز همراه او بود در
خیابان ری سر بازار نایب السلطنه دیدم جویای حال و خبرهای تازه شدم و آنها را دعوت کردم
که به جلسه انجمن هفتگی ما بیایند ولی آنها گفتند ما هم با دوستان جلساتی داریم و مشغول
هستیم و حاضر نبود زیاد صحبت کند و جواب ما را با خونسردی میداد.
در خاتمه مهدی بشرا گفت جای بسی دلگرمی است و اگر آنها را تکه تکه کنند آنها حاضر بافشای
نام و یا آشنائی نیستند.
نظریه منبع :
پس از اینکه مهدی بشرا نشانی های مرتضی نیک نژاد را داد متوجه شدم که این شخص را کاملاً
می شناختم او جوانی است لاغر اندام صورت لاغر و ته ریش دارد و در موقع فروش و همچنین
حمل کتابهای طالقانی و بازرگان در مکتب توحید او با محمد بخارایی و یک نفر دیگر که اسم او
هم پس از تحقیق بعرض میرسانم با هم کمک مینمودند.
مرتضی نیک نژاد را اعضای مکتب توحید و افراد جبهه ملی و نهضت آزادی میشناسند و نامبرده
مرتب در هفته به ملاقات طالقانی و بازرگان میرفته است.
و قبل از تعطیل مکتب توحید جزوه های
متن دادگاه محاکمه سران نهضت آزادی افراد مکتب توحید می نموده است و از افرادی که در
مکتب توحید با نامبرده تماس و صحبت می کرده اند: مطهری گوینده جلسه ـ شانه چی ـ عباس
قهرمانی ـ حاجی محمود لباف ـ ابراهیم کریمی (که نامبرده بیشتر از وضع طالقانی از او
می پرسید) اخوان حاجی بابا ـ سکاکی ـ احمد رضایی ـ مهدی بشرا ـ حسین معتمد (مینایی
نائینی پور) ـ حاجی حسین شالچی ـ محمود شاهرخی ـ حسن تهرانی ـ حسین مسعودی را نام
برد.
نظریه : اقدام مستقیم باعث شناسایی مأمور خواهد بود.
اداره کل سوم 312 ...
توضیحات سند:
1ـ مرتضی نیک نژاد در سال 1321 در جنوب تهران در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد و پس از تحصیلات دوره ابتدایی در
بازار تهران به شغل گالش فروشی اشتغال پیدا کرد.
او پس از آشنایی با رضا صفار هرندی به جلسات دینی حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اصغر هرندی راه یافت و
در آنجا با محمد بخارایی جمعی صمیمی تشکیل دادند.
وی در جریان عملیات اعدام انقلابی حسنعلی منصور نفر دوم عملیات و پشتیبانی کننده بخارایی به حساب می آمد و
پس از اینکه منصور توسط بخارایی ترور شد او برای اینکه مامورین را از توجه به بخارایی بازدارد چند تیر شلیک کرد که
این تیرها به شیشه جلو اتومبیل حمل منصور اصابت کرد و شیشه جلو اتومبیل را خرد کرد و پس از آن توانست از صحنه
عملیات خارج شود اما بعد از آن همراه صفار هرندی دستگیر شد و در حالی محاکمه شد که بخاطر بیماری روی نیمکت
به حالت درازکش قرار داشت.
سرانجام مرتضی نیک نژاد در سحرگاه 26 خرداد 44 تکبیرگویان به جوخه اعدام سپرده شد.
(یاران امام به روایت اسناد
ساواک 8 ـ سید علی اندرزگو)
منبع:
کتاب
استاد شهید مرتضی مطهری به روایت اسناد ساواک صفحه 67