تاریخ سند: 6 اردیبهشت 1346
بازجویی از حسن حسینزاده موحد
متن سند:
تاریخ: 6 /2 /1346
بازجویی از حسن حسینزاده موحد
س . با احراز هویت شما بفرمایید روزی که برای تشییع جنازه افجهای میرفتید چه اشخاصی همراه شما بودند.
ج . تا آنجا که به نظر دارم سعیدی. رحیم قزوینی. محسن خاتم و خودم و یک نفر دیگر بودند و تا آنجا که به خاطر دارم در تاکسی که من سوار بودند، خاتم بود و بغل دست من نشسته بود و حتی پول تاکسی را داد ولی از هویت سایرین اطلاعی ندارم یعنی به خاطر ندارم که چه اشخاص دیگری در تاکسی بودند.
س . در این مدت که شما با دوستان خود در هیئت صحبت و شرکت میکردید چه مذاکراتی پیرامون تهیه اعلامیه و یا توزیع آن به عمل آمده است.
ج . برای ما هیچگونه صحبتی در این مورد به عمل نیامده است اگر برای خودشان گفته شده است من خبری ندارم.
س . چه روزی بود که علی توکلی اظهار نمود یکی از دوستان دانشگاهی اینجانب یک کلکسیون از اعلامیههای مختلفی که تا این تاریخ از دستجات مختلف منتشر شده جمعآوری کرده است و این صحبت در میان چه اشخاصی به عمل آمد.
ج . من اصلاً از علی توکلی تا این تاریخ چنین سخنی نشنیدهام و اگر قرار بود در اینباره صحبتی بشود باید اول به من میگفت زیرا من دوست او بودم.
س . با روحانیونی که شخصاً و یا به وسیله اعضاء هیئت در تماس بوده و یا همفکری داشتهاید نام ببرید.
ج . تماس نزدیک با هیچکدام نداشتیم ولی اغلب برای نماز به مسجد جامع شبستان آقای جعفری1 میرفتیم گاهی هم شبهای دوشنبه که در آنجا روضه بود شخصاً و یا با شرکت چند نفر از اعضاء هیئت میرفتیم.
س . امام مسجد موسیبنجعفر2 با شما چه همکاریهایی داشت و از جریان تشکیل هیئت به وسیله شما چه اطلاعاتی داشت و چرا شما را برای تشکیل جلسه خود به مسجد راه داد.
ج . به نظر من ایشان حتماً از تشکیل جلسه اطلاعی ندارد فقط ما توسط خادم این مسجد موفق شدیم به حجره بالای مسجد رفته و جلسهای تشکیل دادیم علت هم این بود که آقای ترکمنی که آدرس او را نمیدانم با خادم مسجد صحبت کرد و این اجازه را گرفت.
س . به طورکلی در داخل و یا خارج کشور کدامیک از روحانیون از تشکیل هیئت به وسیله شما و یا سایر همکارانتان اطلاع داشتند.
ج . آنچه که من میدانم هیچکدام از روحانیون اطلاعی نداشتند.
س . شما شخصاً و یا به اتفاق رفقای هیئت از کدامیک از روحانیون در این مدت ملاقات نموده و چه مذاکراتی انجام داده اید.
ج . با مراجع تقلید اصلاً تماس و یا رابطهای نداشتهایم. با آقای جعفری فقط نماز میخواندیم و ایام عید مانند عید غدیر برای دیدن به منزل ایشان میرفتیم و روز عید غدیر من به اتفاق رحیم قزوینی به منزل آقای جعفری پیشنماز مسجد جامع رفتم ولی آقای جعفری از تشکیل هیئت اطلاعی نداشت. ایام عید نوروز به منزل آقای سعیدی پیشنماز مسجد موسیبنجعفر رفتهام و گاهی هم پشت ایشان نماز خواندهام و شبهای شنبه نیز گاهی به وعظ ایشان گوش دادهام لکن ایشان اطلاعی از تشکیل هیئت نداشتند زیرا قرار بود در مورد تشکیل هیئت به کسی صحبتی نشود آقای مروارید وقتی از مکه آمده بود بنده به اتفاق رحیم برای دیدن ایشان به منزلش رفتیم.
س . دوستان شما معترف هستند که چند نفر از روحانیون از جریان تشکیل این هیئت اطلاع داشته و گاهی نیز شما با آنها تماس حاصل نموده و سؤالاتی میکردید اسامی آنان را بگویید.
ج . تا آنجا که من اطلاع دارم در داخل و یا خارج هیچ روحانی از تشکیل جلسه ما اطلاعی نداشت زیرا خود ما قرار گذاشته بودیم به کسی نگوییم من هم درباره جلسه با کسی صحبتی نکردهام.
س . ذیل اظهارات خود را گواهی کنید.
ج . امضاء میکنم.
توضیحات سند:
1. آیتالله غلامحسین جعفرى همدانى، فرزند محمدتقى در سال 1281ﻫ ش در یکى از روستاهاى همدان به دنیا آمد.
وى در 1297 براى تحصیل علوم دینى به همدان رفت و از آنجا در 1302 براى ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد. سه سال بعد به نجف رفت و به مدت 23 سال در حوزه علمیه نجف مشغول تحصیل بود و از درس آیات عظام میرزاابوالحسن مشکینى، سید ابوالحسن اصفهانى، ضیاءالدین عراقى، شیخ محمدحسین کمپانى اصفهانى و سید محمدحسین نائینى بهرهمند شد. در 1328 به ایران بازگشت و در تهران اقامت گزید و در یکى از شبستانهاى مسجد جامع تهران به اقامه جماعت و تبلیغ و نشر احکام دینى همت گماشت. وى از سال 1343 مبارزه با رژیم را آغاز کرد و بارها در مسجدش علیه رژیم پهلوى سخن گفت و یا مبارزان را براى ایراد سخنرانىهاى سیاسى به آن مسجد دعوت کرد. ایشان چندین مرتبه دستگیر و مدتى در زندانهاى رژیم شاه بود. آیتالله جعفرى همدانى در آبان 1374 ش دارفانى را وداع گفت.
2. مسجد حضرت موسی بن جعفر(ع) واقع در خیابان غیاثی شهر تهران که امام جماعت آن، شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی(ره) بود.
منبع:
کتاب
شهید حاج حسن حسینزاده موحد به روایت اسناد ساواک صفحه 36